خطر مغالطههای سیاسی برای به اشتباه انداختن نخبگان سیاسی در تحلیل درست حوادث و وقایع و پدیدههای سیاسی کشور از مهمترین نکاتی بود که مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان معزز مجلس خبرگان مورد تأکید قرار دادند

حمیدرضا ترقی - خطر مغالطههای سیاسی برای به اشتباه انداختن نخبگان سیاسی در تحلیل درست حوادث و وقایع و پدیدههای سیاسی کشور از مهمترین نکاتی بود که مقام معظم رهبری در دیدار با نمایندگان معزز مجلس خبرگان مورد تأکید قرار دادند، معظم له فرمودند: (در مسائل مختلف از جمله مسائل داخلی باید مراقب بود تا مغالطهها ما را به اشتباه در تحلیل، گرفتار نکند(16/6/91)
رایجترین اشکال مغالطه متأسفانه در سخنرانیها و اظهارنظرهای سیاسی آشکار و ابراز میشود و در عرصه سیاسی کشور، تحریف و مغالطه ابزارهای اصلی روشنفکری سکولار بوده است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی که یکی از نادر مغالطهشناسان کشور هستند در سال 87 نیز این موضوع را مورد کنکاش قرار داده و فرمودند: (در دنیای سیاست هیچ کس صریحاً نمیآید بگوید که من میخواهم به تو ظلم کنم، نه به یک ملت نه به یک شخص اینطور که نمیگویند، میآیند با مغالطههای سیاسی کاری میکنند که بتوانند به او تسلط پیدا کنند، درست مثل مغالطههای فلسفی، ذهن طرف را با یک چشمبندی علمی در واقع یک تردستی منحرف میکنند. یک مغالطه سیاسی درست میکنند. میخ خودشان را میکوبند. ما باید کاری کنیم که این جوانان ما بتوانند مغالطه را بشناسند. کما اینکه در فلسفه و منطق، شناخت مغالطه یکی از هنرهاست، ما بتوانیم جوان خودمان را آشنا کنیم به این که مغالطه چیست؟ تا بتواند مچ مغالطه کننده را بگیرد، بگوید این قضیه ای که درست کردهای، اینجاش اختلال و اشکال دارد، قدرت تحلیل سیاسی این است).21/12/87
بنابر این موضوع مغالطه را باید جدی گرفت و از کنار آن ساده نگذشت زیرا زیربنای تحلیل خیلی از نخبگان و سیاسیون در کشور و خارج از کشور را تشکیل میدهد.
انواع مغالطههای سیاسی:
1- انظر ما قال ولا تنظر من قال، به جای توجه به سخن و استدلال گوینده سخن را ملاک قرار داده و تخریب میکنند. بر خلاف آنچه در اسلام تأکید شده که سخن را بشنوید و دقت کنید، نه گوینده آن را ملاک قرار دهید. متأسفانه در عرف تعاملات سیاسی جامعه چنین جا افتاده که بعضیها به جای اینکه به اصل حرف و سخن گوینده را مورد بررسی قرار دهند خود شخص را تخریب میکنند تا پذیرش حرف او غیرممکن گردد. در مناظرات و محاورات بیشتر به این نوع مغالطهها متوسل میشوند و اجازه طرح موضوع بحث را بطور کامل نمیدهند و مانع تشریح و تبیین اصل کار میشوند.
2- بعضی از سیاسیون، حقیقت موجود را وارونه جلوه میدهند تا در تحلیل و نتیجهگیری و استنباط دیگران مؤثر واقع شود.
3- بعضی از سیاسیون در مغالطه از نسبت دادن یک جزء به کل استفاده کرده و بخاطر چند نمونه یک حکم کلی صادر میکنند.
4- بعضی از سیاسیون در روش مغالطه سیاسی خود از دو پهلوگویی و مبهمگویی استفاده میکنند، روشی که در دولت اصلاحات و در فتنه88 بسیار رایج شد و بعضی نخبگان طوری سخن میگفتند که مرجع ضمیر خود را در دو جا و چند جا مییافت و بر کلمات و قضاوت آنها بیش از یک معنا متصور میشد.
5- بعضی از سیاسیون در مغالطه سیاسی خود، مطلب درستی را میگویند ولی از آن نتیجه نادرستی میگیرند و همین موضع را در تحلیل و ارزیابی خود تأثیر میدهند، در نتیجه آنچه از آنها صادر میشود موجب اشتباه در تحلیل میگردد.
6- بعضی از سیاسیون به مغالطه آماری دچار شدهاند و مثل انتخابات88 که با نشان دادن دروغی نمودارها و ارائه آمارهای غیرواقعی یا تجزیه و تحلیل غلط آنها استنباطها و تحلیلهایی ارائه میدهند که با واقعیت فاصله دارد و دیگران را دچار اشتباه در تحلیل میکند.
شاید در بررسی روشها و انواع مغالطه سیاسی به دهها نوع دیگر نیز بشود اشاره کرد که همگی متأسفانه امروزه در عرصه تعاملات و تبادل نظرهای سیاسی و سخنرانیها و موضعگیری کاملاً مشاهده میگردد.
اهداف مغالطه گران سیاسی:
مغالطه گران سیاسی یا خود گرفتار اشتباه در استدلال شدهاند یا اینکه بر اساس منافع خاص گروهی یا شخصی میخواهند مخاطبین خود را به تحلیل غلط بیندازند، نوعاً کسانی دست به مغالطه سیاسی میزنند که از بیان سخن مقبول ناتوان میباشند یا نسبت به طرف خود کینه و دشمنی دارند یا نسبت به عقیده و نظری تعصب کور دارند.
مغالطه در تحلیل شرایط کشور
مقام معظم رهبری در دیدار با خبرگان فرمودند:
(شرایط کشور را در مجموع در حال پیشرفت مطلوب میدانم، ارزیابی من از شرایط این است که کشور در مجموع در حال پیشرفت مطلوب است. البته ممکن است در برخی مسائل اجرایی و فکری، نقاط ضعفی هم وجود داشته باشد اما ارزیابی از شرایط کشور با در نظر گرفتن همه نقاط قوت و پیشرفتها و برخی نقاط ضعف است).16/6/91
حال با توجه به این تحلیل معظم له از شرایط کشور جملات زیر قطعاً مغالطه آمیز است:
- مجلس فکری به حال شرایط کشور بکند.
- شرایط کشور ویژه است و باید در مسائل منطقه مدبرانه برخورد کرد.
- شرایط کشور بحرانی است مردم میخواهند من بیشتر وارد مسائل سیاسی شوم.
- فلانی توان خارج کردن کشور از شرایط بحرانی را دارد.
از این نوع دیدگاهها و تحلیلها با یک جستجو در اینترنت میتوانید دهها نظر را که متأثر از مغالطه های سیاسی است بیابید. بنابر این نخبگان سیاسی کشور باید مراقب تأثیرپذیری از این مغالطهها در تحلیلهایشان باشند و تحلیلهای خود را با تحلیل رهبر معظم انقلاب تطبیق دهند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی که یکی از نادر مغالطهشناسان کشور هستند در سال 87 نیز این موضوع را مورد کنکاش قرار داده و فرمودند: (در دنیای سیاست هیچ کس صریحاً نمیآید بگوید که من میخواهم به تو ظلم کنم، نه به یک ملت نه به یک شخص اینطور که نمیگویند، میآیند با مغالطههای سیاسی کاری میکنند که بتوانند به او تسلط پیدا کنند، درست مثل مغالطههای فلسفی، ذهن طرف را با یک چشمبندی علمی در واقع یک تردستی منحرف میکنند. یک مغالطه سیاسی درست میکنند. میخ خودشان را میکوبند. ما باید کاری کنیم که این جوانان ما بتوانند مغالطه را بشناسند. کما اینکه در فلسفه و منطق، شناخت مغالطه یکی از هنرهاست، ما بتوانیم جوان خودمان را آشنا کنیم به این که مغالطه چیست؟ تا بتواند مچ مغالطه کننده را بگیرد، بگوید این قضیه ای که درست کردهای، اینجاش اختلال و اشکال دارد، قدرت تحلیل سیاسی این است).21/12/87
بنابر این موضوع مغالطه را باید جدی گرفت و از کنار آن ساده نگذشت زیرا زیربنای تحلیل خیلی از نخبگان و سیاسیون در کشور و خارج از کشور را تشکیل میدهد.
انواع مغالطههای سیاسی:
1- انظر ما قال ولا تنظر من قال، به جای توجه به سخن و استدلال گوینده سخن را ملاک قرار داده و تخریب میکنند. بر خلاف آنچه در اسلام تأکید شده که سخن را بشنوید و دقت کنید، نه گوینده آن را ملاک قرار دهید. متأسفانه در عرف تعاملات سیاسی جامعه چنین جا افتاده که بعضیها به جای اینکه به اصل حرف و سخن گوینده را مورد بررسی قرار دهند خود شخص را تخریب میکنند تا پذیرش حرف او غیرممکن گردد. در مناظرات و محاورات بیشتر به این نوع مغالطهها متوسل میشوند و اجازه طرح موضوع بحث را بطور کامل نمیدهند و مانع تشریح و تبیین اصل کار میشوند.
2- بعضی از سیاسیون، حقیقت موجود را وارونه جلوه میدهند تا در تحلیل و نتیجهگیری و استنباط دیگران مؤثر واقع شود.
3- بعضی از سیاسیون در مغالطه از نسبت دادن یک جزء به کل استفاده کرده و بخاطر چند نمونه یک حکم کلی صادر میکنند.
4- بعضی از سیاسیون در روش مغالطه سیاسی خود از دو پهلوگویی و مبهمگویی استفاده میکنند، روشی که در دولت اصلاحات و در فتنه88 بسیار رایج شد و بعضی نخبگان طوری سخن میگفتند که مرجع ضمیر خود را در دو جا و چند جا مییافت و بر کلمات و قضاوت آنها بیش از یک معنا متصور میشد.
5- بعضی از سیاسیون در مغالطه سیاسی خود، مطلب درستی را میگویند ولی از آن نتیجه نادرستی میگیرند و همین موضع را در تحلیل و ارزیابی خود تأثیر میدهند، در نتیجه آنچه از آنها صادر میشود موجب اشتباه در تحلیل میگردد.
6- بعضی از سیاسیون به مغالطه آماری دچار شدهاند و مثل انتخابات88 که با نشان دادن دروغی نمودارها و ارائه آمارهای غیرواقعی یا تجزیه و تحلیل غلط آنها استنباطها و تحلیلهایی ارائه میدهند که با واقعیت فاصله دارد و دیگران را دچار اشتباه در تحلیل میکند.
شاید در بررسی روشها و انواع مغالطه سیاسی به دهها نوع دیگر نیز بشود اشاره کرد که همگی متأسفانه امروزه در عرصه تعاملات و تبادل نظرهای سیاسی و سخنرانیها و موضعگیری کاملاً مشاهده میگردد.
اهداف مغالطه گران سیاسی:
مغالطه گران سیاسی یا خود گرفتار اشتباه در استدلال شدهاند یا اینکه بر اساس منافع خاص گروهی یا شخصی میخواهند مخاطبین خود را به تحلیل غلط بیندازند، نوعاً کسانی دست به مغالطه سیاسی میزنند که از بیان سخن مقبول ناتوان میباشند یا نسبت به طرف خود کینه و دشمنی دارند یا نسبت به عقیده و نظری تعصب کور دارند.
مغالطه در تحلیل شرایط کشور
مقام معظم رهبری در دیدار با خبرگان فرمودند:
(شرایط کشور را در مجموع در حال پیشرفت مطلوب میدانم، ارزیابی من از شرایط این است که کشور در مجموع در حال پیشرفت مطلوب است. البته ممکن است در برخی مسائل اجرایی و فکری، نقاط ضعفی هم وجود داشته باشد اما ارزیابی از شرایط کشور با در نظر گرفتن همه نقاط قوت و پیشرفتها و برخی نقاط ضعف است).16/6/91
حال با توجه به این تحلیل معظم له از شرایط کشور جملات زیر قطعاً مغالطه آمیز است:
- مجلس فکری به حال شرایط کشور بکند.
- شرایط کشور ویژه است و باید در مسائل منطقه مدبرانه برخورد کرد.
- شرایط کشور بحرانی است مردم میخواهند من بیشتر وارد مسائل سیاسی شوم.
- فلانی توان خارج کردن کشور از شرایط بحرانی را دارد.
از این نوع دیدگاهها و تحلیلها با یک جستجو در اینترنت میتوانید دهها نظر را که متأثر از مغالطه های سیاسی است بیابید. بنابر این نخبگان سیاسی کشور باید مراقب تأثیرپذیری از این مغالطهها در تحلیلهایشان باشند و تحلیلهای خود را با تحلیل رهبر معظم انقلاب تطبیق دهند.