
در همین راستا روزنامه سازندگی نوشت: "مسئولان باید با متهمان حتی آنها که متوسل به اقدامات ناهنجار و رادیکال شدهاند، نگاهی مداراجویانه داشته باشند و منطقاً باید از تکرار روشهایی که این نارضایتیها را شدیدتر میکند، پرهیز کرده و راهبردهای متفاوتی اتخاذ کرد یک نگرانی جدی در این روزها، صدور احکام اعدام برای برخی از متهمان است. اظهارات برخی مقامات قضایی هم این نگرانی را جدیتر میکند... گزارش منتشر شده آقای امیر رئیسیان، وکیل یکی از متهمان به محاربه (قبادلو) همراه با مستندات گزارش از مصادیق قاعده درء است"
فردی که این روزنامه از او نام برده و خواهان عدم مجازات او شده است، همانطور که خودش اعتراف کرده، با نقشه قبلی، با خودرو پیکان با سرعت حدود ۱۰۰ کیلومتر در ساعت به سمت یگان موتور سوار حمله ور میشود یک مأمور نیروی انتظامی را با خودرو زیر گرفته و به شهادت می رساند. در ادامه میخواسته چند مامور دیگر را هم زیر بگیرد که به علت برخورد ماشینش با یک دستگاه موتور و متوقف شدن آن موفق به انجام این کار نمی شود.متهم پس از دستگیری می گوید که اصلا پشیمان نیست و اگر باز هم برگردد این کار را تکرار میکند.
اصلاح طلبان در حالی خواستار عدم مجازات قاتل شهید کرم پور می شوند که اگر یکی از سران و لیدرهای میدانی تا دندان مسلح اغتشاش در حال درگیری با نیروهای امنیتی به هلاکت برسد ، این جماعت تا مدتها برای او سوگواری کرده، سیاهپوش شده، از فیلمهای جعلی بیگناهی او رونمایی میکنند و خلاصه از او امامزادهای می سازند که حکومت به او ظلم کرده و او را در حالی که بیگناه بوده به قتل رسانده است.
حمایت از یک جنایتکار معترف به جنایت خود و تلاش برای تبرئه وی در حالی است که اصلاح طلبان پس از فوت مهسا امینی به جای دعوت به عجله نکردن، بدون هیچ مستندی از همان ابتدا انگشت اتهام را به سمت پلیس بردند و در حالی که هنوز مراجع رسمی در پزشکی قانونی هیچ اظهار نظری درباره علت فوت مهسا امینی نکرده بود، پلیس را متهم کردند که او را کشته است! موضوعی که بعدها با نتایج بالینی و کالبدشکافی کذب بودن آن محرز شد؛ اما فتنه گران کوتاه نیامده و کماکان مردم را به ایجاد اغتشاش و آشوب دعوت کردند. چگونه است که این جماعت برای موضوعی اثبات نشده بیانیه ها صادر میکنند کشور را به اغتشاش و اشوب می کشند و خواهان اشد مجازات برای عاملین آن می شوند ، اما در برابر یک جنایت مسلم، به دفاع از قاتل آن برمی خیزند؟
البته این رویکرد از سوی جریان مدعی اصلاحطلبی مسبوق به سابقه است، آنان همواره وقتی جنایتکاران در کشور به اعدام و زندان محکوم میشوند، فریاد نقض حقوق بشرشان بلند می شود و حتی از اوباشی که مزدور رسمی دشمن هم نباشند، به دلیل آنکه جنایتهایشان در جامعه رعب و وحشت ایجاد کرده و به پروژه القای بنبست و یأسآفرینی آنها کمک می کند، به حمایت برمیخیزند...
شاید اگر زمانی که کرباسچی در مناظره تلویزیونی نیروهای انتظامی را متهم کرد و از لفظی اثبات نشده تحت عنوان «کشتن» برای مرحومه امینی استفاده کرد، تحت تعقیب قضایی قرار میگرفت، سیاسیون خائن حساب کار دستشان میآمد و کار به اینجا نمی کشید که بسیاری از مدافعین امنیت در خون خود بغلتند و جریان اصلاح طلب سنگ قاتلین آن را به سینه بزند و موجی برای آزادی آنان راه بی اندازد.