
حسن غفوریفرد از افراد مهم جناح راست در ایران است که حتی زمانی نامزد ریاست جمهوری هم شد. او در کارنامه خود سابقه معاون رییس جمهور و رییس سازمان تربیت بدنی و همچنین وزارت را دارد. غفوریفرد از ابتدای دهه 70 عضو حزب موتلفه شد و همچنین دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و دبیرکل جامعه اسلامی ورزشکاران هم بوده است. در گفتوگوی تفصیلیای که با حسن غفوریفرد داشتیم به موضوعات مختلفی از ابتدای انقلاب و تاسیس حزب جمهوری اسلامی تا نحوه شرکت اصولگران در انتخابات مجلس یازدهم، پرداختهایم. در ادامه بخش نخست این گفتوگو را از نظر میگذرانید:
شما از چه سالی عضو موتلفه شدید؟
آیکپ اصلاً به موتلفه کاری ندارد. این کار جدیدی است. تقریبا از قبل از سال 70، همان اوایل که موتلفه فعال شده بود، دور دومی که موتلفه فعال شد.
آنطور که متوجه شدم، شما از ابتدا جزو هئیت موسس آیکپ (کنفرانس بینالمللی احزاب آسیایی) بودید.
بله. این را توضیح میدهم. آیکپ یعنی یعنی کنفرانس بین الملی احزاب سیاسی آسیا. از اول، احزاب بودند که مطرح شدند، فرد نبوده است. دقیقاً زمانی که خانه احزاب در اینجا در سال 79 تاسیس شد، همان موقع که سال 2000 بود، آیکپ درست شد. سال آینده بیستمین سالش است. ما بینیانگذار خانه احزاب ایران بودیم. آنجا هم رئیس سابق مجلس فیلیپین، آقای ونیشیا از احزاب مختلف را برای ایجاد این مجموعه دعوت کرد. از ایران هم من به عنوان عضو جامعه مهندسین در دور اول شرکت کردم. آن زمان حدود50-60 حزب از کل دنیا آمدند. از ایران هم جامعه اسلامی مهندسین رفته بود. آن موقع که سال 2000 بود، جامعه اسلامی مهندسین حتی از موتلفه و دیگران فعالتر و وسیعتر بود. آنها نامهای به وزارت امور خارجه نوشتند که احزاب سیاسی را معرفی کنید. آنها هم برای ما فرستادند. آن موقع دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین بودم و از طرف آن در کنفرانس شرکت کردم. آنجا در مورد اساسنامه گفتند، سخنرانی رئیس مجلس برگزار شد، رئیس جمهور سابقشان هم صحبت کرد. خانم بی نظیر بوتو، آقای حسین ارشاد رئیس جمهور بنگلادش و مشاهید حسین سناتور پاکستانی هم حضور داشتند. چنین افراد بزرگی آنجا حضور داشتند. خانم بوتو که نخست وزیر بود، آقای حسین ارشاد هم رئیس جمهور بنگلادش آیکپ بودند. کمیته اجرایی تشکیل شد که 14-15 نفر بودند. من از روز اول عضو همان کمیته اجرایی بودم. بعد آن را مقداری توسعه دادند، الان کمیته اجرایی 23 عضو دارد که بالاترین مرجع تصمیم گیری درباره مسائل این سازمان است و سالی دوبار تشکیل جلسه میدهد. سال 96 جلسه این کمیته در ایران تشکیل شد. هر دو سال یک بار هم مجمع عمومی برگزار میشود که سال گذشته در سریلانکا برگزار شد. در سالی که مجمع عمومی برگزار نمیشود، یک گردهمایی بزرگ درباره یکی از مسائل مهم دنیا مانند صلح، فقر، محیط زیست و...، برگزار میشود. در این جلسهها بحثهای سیاسی، اجتماعی، اخلاقی انجام میشود. در ایران تا کنون دوبار کمیته اجرایی تشکیل شده است. یک بار در خانه احزاب برگزار شد، دفعه بعد را هم ما در موتلفه میزبان آن بودیم.
آیا کمیته دائمی با کمیته اجرایی تفاوت دارد؟
همان است. یک کمیته اجرایی وجود دارد که تعداد اعضای آن 23 نفر است.
آقای محمدرضا سرمدی از حزب اسلامی کار هم جدیداً به اعضا اضافه شده است؟
آقای سرمدی را خودمان اضافه کردیم. از کشورهای افغانستان یا پاکستان، 10-15 حزب شرکت میکنند. از بحرین نیز چندین حزب شرکت میکنند. مدتها بود که از ایران من به صورت تنها و از طرف یک حزب شرکت میکردم. در کمیته مرکزی یا هئیت اجرایی اعلام کردند که یک نفر رزرو معرفی شود. ما صحبت کردیم و خواستیم که از جناح مخالف باشد. ما از اصولگرایان هستیم، نفر دیگر از اصلاح طلبان باشد. با آقای محجوب از خانه کارگر صحبت کردیم، ایشان چندان استقبال نکرد. با آقای کمانی صحبت کردیم، استقبال کردند. در نتیجه آقای سرمدی به عضویت آنجا درآمد.
ایشان رزرو هستند؟
متاسفانه ایشان تنها یکی دوباره حضور پیدا کرده و چندان فعال نیست. آنجا بلندگو و تریبون خوبی است که درباره کشور صحبت کرد، آن هم در زمانی که این همه تبلیغ علیه ما وجود دارد. من همیشه در آنجا سخنرانی میکنم که موضوع بیشتر آنها هم صلح، عدالت، مبارزه با آمریکا و تحریم است. اما آقای سرمدی یک یا دو جلسه شرکت کرده است. زمانی که جلسه در تهران بود هم خیلی فعالانه شرکت نکرد.
در مدتی که شما حضور داشتید که حدود 19 سال میشود، در ارتباط با احزاب کشورهای دیگر، چه دستاوردها و پیشرفتهایی حاصل شده است؟
اول این که تشکیلات این مجموعه، قوی است. ابتدا با 40-50 یا حداکثر 60 حزب تشکیل شد. در حال حاضر بیش از 360 حزب آسیایی در آن حضور دارند. وسعت آن تبدیل به یک قدرت در آسیا شده است. دوم این که از همین مجموعه، یک کپی در آفریقا با نام کپ ایجاد شده است. در آمریکای لاتین نیز چنین مجموعهای درست شده است. الان در اروپا نیز با کمک ما چنین تشکیلاتی در حال ایجاد است. یعنی در چهار قاره این مجموعه تشکیل میشود. مورد دیگر این که خود اینها با هم، تشکیلات جهانی بهوجود میآورند و جلسات سه گانه دارند و ارزش بالایی برای ایران قائل هستند. یک نمونه میگویم. سال گذشته، قرار بود سه گروه از سه قاره در سودان، کنفرانس داشته باشند. سودان به ما ویزا نداد، جلسه هم تشکیل نشد. گفتند چون نماینده ایران نمیتواند بیاید، ما هم شرکت نمیکنیم. نکته دیگر این که درخواست کردند به عنوان عضو ناظر در سازمان ملل شرکت کنیم. سازمان ملل هم ارزش بالایی برای این مجموعه قائل است. آقای بان کیمون که پیش از این دبیرکل سازمان ملل بود، برای تمام جلسات ما پیام ویدئویی میفرستاد. معمولاً در تمام کنفرانسها، رئیس جمهور کشور میزبان شرکت میکند. یکی از دستاوردهای دیگر این بود که در احداث جاده ابریشم کمک میکند. رئیس جمهور چین درصدد احیای این مسیر است که بیش از 100 میلیارد دلار بودجه اولیه برای آن در نظر گرفته است. در کل تشکیلات اروپا و آسیا و آفریقا، 7 نفر را مشخص کردند که اکثرا از روسای جمهور یا نخست وزیران هستند. یکی از آنها هم بنده هستم. اینها گروه مشاوران راه ابریشم هستند که از رئیس جمهور چین حکم دارند. اسم ایران جزو هفت کشوری است که مشاور این طرح است. آنجا میتوانیم در مسیر این طرح تاثیرگذار باشیم. جاده ابریشم میان پکن و اینجا بود اما میخواستند تهران را حذف کنند. ما دنبال برنامهای هستیم که نتوانند ایران را حذف کنند. ما پیگیر هستیم که این اقدام صورت گیرد. اسم ایران همه جا و در حالی که 300 شخصیت حضور دارند، مطرح میشود. اهداف ایران مانند حمایت از فلسطین، حمایت از یمن، موضوع تجاوزهای آمریکا و تحریمهای اقتصادی ناجوانمردانه علیه ایران مطرح میشود و تربیون خوبی میان کسانی که در دنیا تاثیرگذار هستند به ما داده میشود. افرادی که در این مجموعه شرکت میکنند، کسانی در حد رئیس جمهورهای سابق یا کنونی کشور، روسای مجلس، و چیزی شبیه به بین المجالس آسیا است. آیکپ چنین تشکیلاتی است که هزینهای هم برای دولت جمهوری اسلامی ندارد اما تریبون خوبی در اختیار جمهور اسلامی قرار میدهد.
در مباحثی که طی سالهای گذشته مطرح بوده است، مانند برجام یا تحریمهای نوبت قبل یا تحریمهای جدید آیا توانستهاید گفتوگوی موثری با اعضا داشته باشید؟
اگر بخواهید صادقانه برخورد کنیم، تکلیف برجام در خود ایران هم مشخص نیست. مخالفان و موافقان سفت و سخت زیادی در مورد آن وجود دارد. اگر هر روز کیهان را نگاه کنید با موضع مخالفان آشنا میشوید. صحبتهای رئیس جمهور را هم نگاه کنید، آن را فتح الفتوحی میداند که در آن، دنیا در مقابل ایران ایستاد. ما برجام را در آنجا مطرح نکردیم. البته به طور کلی اعلام کردهایم که اهل منطق هستیم و درباره مسائیل هستهای صحبت کردیم. درباره این گونه مسائل صحبت کردیم اما این که درباره برجام صحبت شود، نه تایید کردیم و نه رد، چون در داخل کشور هم کاملاً مشخص نیست. اما در مورد تحریمها خیلی صحبت کردیم. در متن بسیاری از قطعنامههای پایانی هم آمد که این تحریمها ظالمانه است. در مورد مسائلی که در داخل کشور، نظر کلی دربارهاش وجود دارد، درباره رهبری، حمایت از فلسطین و یمن، مسائلی که هیچ کس در داخل با آن مخالف نیست، آنجا پیگیری میکنیم. اما در مورد بهخصوص مسأله برجام...
مگر برجام، تصمیم نظام نبود؟
برجام با 28 شرطی که آقا گفته بود، مورد قبول است. تازه همان توافق را هم عمل نکردند. عملاً هیچ کدام از قولهایی که دادند، عملی نشد. بدون رعایت این 28 شرط، چگونه میگویید برجام تصمیم نظام بود؟ این پاسخ به شماست که در کیهان هم چاپ شده است. الان به هر حال وحدت نظری درباره برجام وجود ندارد. نمیخواهم به نفع هیچ کدام هم صحبت کنم.به اضافه این که برجام هنوز به دنیا نیامده بود که از دنیا رفت. آقای رئیس جمهور دهها سخنرانی کرد که تمام تحریمها همان روز لغو و نه تعلیق میشوند. اما یکی از آنها هم انجام نشد. نه تنها تحریمها برداشته نشده که خیلیهای دیگر هم اضافه شد. در حالی که ما در راکتور اراک، بتون ریختیم. سانتریفیوژها را که میلیونها تومان خرجش کرده بودیم، اوراق کردیم و به انبار بردیم، خسارت خیلی فراوانی خوردیم. الان نمیخواهم در مورد آن صحبت کنم. من نظر خودم را در مورد برجام دارم اما نمیخواهم راجع به آن صحبت کنم. اما اینجا پاسخ میدهم که اگر آن 28 شرط رعایت میشد، برجام تصمیم نظام بود.
آیا اکنون در آیکپ به عنوان نماینده حزب موتلفه هستید؟
بله به عنوان عضو موتلفه در آنجا شرکت میکنم.
در اجلاسیههایی که شرکت میکنید، مواضع موتلفه را منتقل میکنید یا مواضع نظام را؟
تلاش موتلفه این است که مواضعش، همان مواضع نظام باشد که آن را منتقل میکند. حداقل هیچ موضوعی را که مخالفت جدی با نظام داشته باشد مطرح نمیکند. ممکن است موتلفه با بعضی مسئولان مخالفت داشته باشد، اما مواضعی که آنجا مطرح میکنیم، مواضع نظام است.
آیا شما برای طرح این مباحث با نهادی مانند وزارت امور خارجه یا وزارت اطلاعات هماهنگ میکنید؟
بله. مثلا زمانی که میخواستیم فرد دوم را به آنجا ببریم، از تمام تشکیلات اطلاعاتی امنیتی کشور دعوت کردیم و گفتیم میخواهیم یک نفر را به این تشکیلات ببریم که داخل نظام باشد، هر چند اگر با ما مخالف هم بود، باشد. در اجلاسی که در تهران داشتیم، دقیقا با وزارت امور خارجه و وزارت اطلاعات، هماهنگ کردیم. آنها هم کمک کردند. با ریاست جمهوری هماهنگ کردیم، آقای واعظی هم کمک خیلی بزرگی به ما کردند، طوری که بدون کمک مالی بزرگی که ایشان کردند، اصلاً برگزاری این اجلاس عملی نبود بنابراین حتماً با دستگاههای نظام هماهنگ میکنیم. ممکن است من با بعضیها اختلاف داشته باشم ولی اینجا مسأله اختلاف مطرح نیست، بلکه کلیت نظام مطرح بود. نتایج خیلی خوبی هم داشت و اثر بسیار مثبتی گذاشت بر افرادی که به ایران آمدند. تصوراتی که در ایران، میزنند و میکشند، دست و پا قطع میکنند، هیچ کدام از اینها نبود. حتی آزاد بودند که همه تهران را بگردند. گفتیم اگر راهنما خواستید، در اختیار شما قرار میدهیم، اگر نه، خودتان تاکسی بگیرید و به هر کجا که خواستید سر بزنید. آن افراد دو سه روز در تهران بودند، بهترین پذیرایی هم از آنها صورت گرفت که اینها با کمک شخص رئیس جمهور و دفتر ایشان انجام شد. شهرداری تهران هم کمک خیلی خوبی کرد. وزارت امور خارجه اعلام کرد تا جایی که بتوانیم کمک میکنیم، اما امکانات زیادی نداریم. نیروی انتظامی هم کمک بسیار خوبی در برقرار امنیت و اسکورت این افراد انجام داد. آنجا اقتدار نظام و وحدت نظام را نشان دادیم.
چیزی که حزب موتلفه داعیهدار آن است و حدود 15-16 سال است آن را تحت عنوان دیپلماسی حزبی شروع کرده است، چنین چیزی را مطرح کردند تا بتوانند در کنار دیپلماسی عمومی، آنچه در مجاری رسمی مطرح میشود، بتوانند دیپلماسی حزبی را داشته باشد و با احزاب دیگر دنیا تعامل کنند. نمونهاش هم همین اواخر انجام شد، ارتباطی که با حزب کمونیست چین برقرار شد و وزیر بین الملل آنها به ایران آمد. هدف شما از این قضیه چیست و مولفههای آن کدام است؟
موضوع دیپلماسی و سفر به چین، موضوع طولانی است و حدود 10-20 سال است که یک سال ما میرویم، یک سال آنها میآیند. ما که آنجا میرویم، معمولاً با رئیس جمهورشان ملاقات میکنیم. در زمانی که سوریه درگیر جنگ نبود، ملاقات زیادی با آقای اسد و مسئولان آنجا انجام دادیم. آنها هم به ایران میآمدند. حزب بعث سوریه چندین بار به ایران آمد. اصولاً معتقد هستیم که داشتن احزاب قوی به نفع نظام است. اگر الان کسی گلایه و شکایتی داشته باشد، مستقیم به نظام و حاکمیت میگوید. اگر سیستم حزبی باشد، آن حزب در قدرت قرار میگیرد. احزاب میتوانند سپر بلای حاکمیت باشند. اصولاً در دموکراسیهای دنیا، انتخابات حزبی برگزار میشود. طبیعتاً احزاب، محدودیتهایی را که دولتها دارند، ندارند و میتوانند آزادتر صحبت کنند. ما خیلی آزادنه با حزب بعث سوریه گفتوگو کردیم. میدانید که حزب بعث سوریه همان حزب بعث عراق است و بیشتر آنها و منشا آن از سوریه بودند. میشل افرق که بنیانگذار این حزب بوده، سوری بوده است. ابتدای انقلاب که وزیر بودم به سوریه رفتم. در آرژانتین هم که در یک کنفرانس با تعدادی از سوریها جلسه داشتم، در سالهای 65-66، آنها میگفتند اصلاً یک حزب بعث وجود دارد که یک شاخهاش در عراق است و یک شاخهاش هم سوری است. میگفتند در شاخه عراقی آن، به خاطر حضور شیعیان، مقداری مسائل از نظر مذهبی و اخلاقی گنجانده شده است. در شاخه سوری، هیچ مسأله از مذاهب و اسلام و دین در اساسنامه خود نیاوردهاند. در عین حال، ارتباط ما با آنها به مقداری زیادی باعث شد که به اسلام گرایش پیدا کنند. منتها در ظاهر، خیلی چیزها را رعایت کردند.
آیا احزاب مخالف شما در داخل کشور، امکان چنین کاری دارند که با حزب کمویست چین یا نظایر آن دیدار کنند؟
هر کسی بخواهد میتواند. ما که از کسی اجازه نگرفتیم. حتی ما اصرار داریم احزاب به آیکپ هم بیایند. ما دو نفر عضو کمیته مرکزی هستیم. ده نفر، بیست نفر دیگر هم میتوانند بیایند. اصرار هم داریم که آنجا باشند. بالاخره مشترکاتی داریم که آنجا اعلام میکنیم. هر زمان که فرصتی باشد، ما دفاع میکنیم. اگر قطعنامهای باشد و بخواهیم موردی را در آن بگنجانیم، فقط باید با حضور ما این اتفاق بیافتد. اگر 10 حزب دیگر هم باشند، به کمک ما میآیند. ارتباط با احزاب دیگر هم مشکلی ندارد.
به نظرتان نظام اجازه خواهد داد که یک حزب اصلاحطلب به آنجا بیاید؟
چرا اجازه ندهد؟ مگر ما اجازه گرفتیم یا ممنوعیتی برای ما بوده است؟ البته ما با آنها هماهنگ میکنیم و اطلاع میدهیم. به وزارت کشور و اطلاعات اعلام میکنیم. اما چرا باید مخالفت کنند؟ بهخصوص به خاطر مواضع خوبی که چین دارد، برای کشور مفید است. تشویق هم میکنند.
اگر یک حزب اصلاحطلب بخواهد با یک حزب اروپایی ارتباط برقرار کند، هیچ مانعی ندارد؟
من فکر نمیکنم مانعی وجود داشته باشد. ما با هر حزبی که در دنیا ارتباط برقرار کردیم، حزب بعث که کمونیستی بود، چین هم کمونیستی است. با این احزاب ارتباط برقرار کردیم و هیچ مشکلی برای ما وجود نداشت.
به نظرتان معیارها برای دیگران فرقی نمیکند؟
برای نظام، اصلاحطلبان با بقیه فرقی نمیکنند. خانه احزاب نزدیک به 100 عضو دارد که تعدادی از آنها اصلاحطلب هستند. همان قدرتی که ما داریم، آنها هم دارند. همان امکاناتی که ما داریم، آنها هم دارند. هر کسی بیشتر کار کند، قدرت بیشتری پیدا میکند. الان مستقلان برای خودشان تشکیلاتی درست کردند که سه جناح ایجاد شده است. نظام تا کنون با دو جناح در خانه احزاب روبهرو بود، از دو سال قبل که اساسنامهها را تایید کردند، سه جناح شدند. مستقلین و اعتدالیون هم اضافه شدند. اینها در داخل نظام هستند. آنها که از نظام مجوز دارند، طبیعتاً هیچ مشکلی ندارند.
آیا شما هم کمک میکنید؟
صد درصد موافق این هستیم. من شخصاً و حزب موتلفه، به شدت موافق و موید تقویت احزاب سیاسی در ایران هستیم، از هر راهی که ممکن است. زمانی که من در خانه احزاب حضور داشتم و رئیس آنجا بودم آن موقع منشور وفاق داشتیم که 100 حزب آن را امضا کردند. خودم آن را به دفتر آقای کروبی بردم و امضا گرفتم. باید این کارها را هماهنگ کنیم و همکاری کنیم. نباید علیه هم صحبت کنیم، علیه هم به دادگاه شکایت نکنیم. اگر بحثی داریم، آن را داخل خودمان حل کنیم. پیگیری کردم برای این که یارانه به همه احزاب پرداخت شود، به همه احزابی که در کشور تایید شدهاند. از آقای خاتمی در آن زمان پیگیری کردم که 400 میلیون تومان بگیریم و یک خانه برای خانه احزاب خریداری کنیم. این موارد که برای خودمان نبود، برای همه احزاب بود. من به شدت موید و حامی این هستم که احزاب سیاسی در ایران تقویت شوند. قانونی که آمده است، قانون خوبی است، مقداری محدودتر کرد. آن موقع میگفتند اگر 5 نفر شدید میتوانید حزب تشکیل دهید. اینطور نمیشد. الان مقداری جمع و جورتر شده است. هنوز هم میتواند از همین هم جمع و جورتر باشد. الان حدود 100 حزب در خانه احزاب هستند که از وزارت کشور یارانه دریافت میکنند. من پیگیر برقراری این یارانه بودم. من در دوره قبلی هم که رئیس خانه احزاب بودم. پیگیری کردم و خانهای برای آن پیدا کردم. آن زمان میخواستیم خانهای بخریم. متاسفانه بعد از رفتن من، به هر دلیل آن پول پرداخت نشد. اما با پیگیریهایی که کردیم به اینجا رسیدیم. چندین سال پیگیری کردیم و پیش وزیر کشور و شهرداری و دیگران رفتیم تا محلی را که الان هست، برای خانه احزاب گرفتیم.