
امامی که مظلومان عالم به وجودش برای یاری در تحقق حکومت جهانی وعده داده شده مبنی بر اینکه جهان به مستضعفان به ارث خواهد رسید دلبسته بودند، امامی که خار چشم جهانخوران برای چپاول ملتها بود، امامی که با روشن کردن نور حقیقت، جهان از ظلمت تباهی و سیاهی نجات یافت و با تشکیل حکومت اسلامی امکان ایجاد نظامی سیاسی بر پایه دین و معنویت را به دنیا نشان داد.
به همین مناسبت میزگردی با حضور ابوالفضل توکلیبینا یادگار قیام 15 خرداد و از یاران و معتمدین حضرت امام خمینی (ره) و همچنین احمدعلی مقدم عضور شورای مرکزی حزب مؤتلفه در خبرگزاری فارس کرمان برگزار شد.
توکلیبینا: امام خمینی (ره) سمبل وحدت بود
فعالیتهای مبارزاتی امام خمینی (ره) علیه ظلم و ستم از همان دوران نوجوانی ایشان آغاز شد، در حالی که پدر ایشان به دست رضاخان شهید شد و به محل سکونت آنها حمله میکردند، امام 15 سال داشتند که با اسلحه کشیک میدادند.
امام از 19 سالگی به اراک میآیند و خدمت آیتالله حائری دوره فقه و منطق میگذرانند و زمانی که آیتالله حائری مامور میشوند که حوزه علمیه قم را تاسیس کنند، امام بعد از یک سال به قم میآیند.
امام سمبل وحدت بودند، بعد از تشکیل حزب مؤتلفه اسلامی که در حقیقت به درخواست ایشان انجام گرفت، امام فرمودند: در این تشکیلات برادریابی کنید، حزبیها را به خودتان راه ندهید و در تصمیمگیریها سعی کنید اقلیت را قانع کنید.
این توصیههای امام برای ما خیلی راهگشا بود و با پایبندی تمام به آنها برای عضوگیری برادران و خواهران این موارد را اعمال میکردیم.
حوادث فروردین ماه سال 42 در مدرسه فیضیه
در جریان حمله مأموران شاه به مدرسه فیضیه شخصا حضور داشتم، آیتالله گلپایگانی در روز شهادت امام جعفر صادق (ع) که مصادف با دوم فروردین سال 1342 بود، مراسمی را در مدرسه فیضیه رسما اعلام کردند و من به همراه شهید مهدی عراقی و تنی چند از دوستان عصر روز یکم فروردین به قم رفتیم.
آنجا که رسیدیم، عدهای از مردم قم گزارش دادند که تعداد زیادی ماشین افراد مشکوکی را در بیرون دروازه قم از جمله کماندو و گاردیها پیاده کرده است، صبح دوم فروردین 42 در منزل امام روضهخوانی بود و منزل ایشان مملو از جمعیت شده بود، ما معمولا با سه فاصله از امام میایستادیم.
عدهای از میان جمعیت شعارهای غیرمعمول میدادند و امام زمانی متوجه این مسأله شدند، فرمودند که از منبر اعلام کنید، اگر شلوغ کنید در صحن حضرت معصومه (س) سخنرانی میکنند.
یک مرتبه از میان جمعیت یکی از افسران خدمت امام آمد و گفت: «من از طرف اعلی حضرت مامورم به شما اخطار کنم که اگر امروز کوچکترین حرکتی کنید به نیروهایمان دستور میدهیم همه را تنبیه کنند»، امام در پاسخ به او فرمودند، «ما هم به برادرانمان دستور میدهیم تأدیبتان کنند».
ما با حفظ اینکه روز پیش به ما گزارش داده بودند، گفتیم باید به گونهای قرار بگیریم که اگر خواستیم بیرون برویم راه داشته باشیم، مدرسه فیضیه مملو از جمعیت بود و شیخ مرتضی انصاری سخنران آن روز بود.
سخنرانی انصاری که آغاز شد، یک مرتبه از چند نقطه حوزه صدای شعارهای درود بر رضا شاه، جاوید شاه و ... بلند شد و با اسلحه سرد و گرم بودند، کماندوهای شاه به جمعیت حاضر حمله کردند، قرآنها را آتش زدند و ... و یک مرتبه گفتند که به خانه خمینی برویم، ما هم با زحمت خودمان را به منزل امام رسانیدم.
چند نفر از طلاب و فضلا نزد امام میروند و جنایات آنها را شرح میدهند و میخواهند برای مصون ماندن امام از جمله مأموران گارد درب منزل امام را ببندند که امام میفرمایند، اگر درب منزل را ببندید من حرکت میکنم و میروم به مدرسه فیضیه تا ببینم به سر طلبههای ما چه آمده است.
امام تاکید کرده بودند که درب خانه ایشان باز باشد و همه آقایان هم از این جا خارج شوید، کسی اینجا نباشد، اگر اینجا بیایند با من کار دارند.
*ماجرای شهید عراقی و امام راحل در ماندن یا نماندن در منزل ایشان
وقتی با شهید عراقی وارد خانه امام شدیم، دیدیم درب باز است اما هیچکس نیست، شهید عراقی به زیرزمین خانه امام رفت و برخی از چوبهای خرد شدهای که برای سوخت بخاری زمستانی آورده بودند، جدا کرد و سر چوبها را از شبکههای سرامیکی آبی رنگ زیرزمین حیاط بیرون گذاشت.
ناگاه امام درب اتاق را باز کردند و فرمودند: کی است، شهید عراقی جواب داد که آقا ما هستیم، امام فرمودند: مگر نگفتم کسی نباشد، شهید عراقی بلافاصله جواب داد: ما وظیفه داریم. امام فرمودند: وظیفه را من تعیین میکنم و شهید عراقی پاسخ داد: تشخیص آن با ما است.
امام دیگر چیزی نفرمودند و تا صبح شهید عراقی و دوستانی که همراه بودند آن شب منزل امام را پاسداری دادند.
صبح روز بعد امام خمینی یک اعلامیهای خطاب به سیدعلی اصغر خوئی صادر کردند و فرمودند: « شاه دوستی یعنی غارتگری، شاه دوستی یعنی حمله به اسلام و قرآن، شاه دوستی یعنی تجاوز به احکام اسلام، من سینه را برای سرنیزههای شما آماده کردهام، تقیه حرام است».
این اعلامیه که چاپ شد و همه مردم خوشحال شدند، شاه برنامه داشت که با مردم به گونهای برخورد شود که مردم کاملا مایوس شده و دیگر در صحنه نباشند.
حرکت امام، پیامبرگونه و حسینی بود و جنایت 15 خرداد بر این بود که به مردم حمله کنند تا دیگر به مبارزه نروند.
*چگونگی دستگیری امام در 15 خرداد 42
نیمه شب 15 خرداد 1342 صدها کماندو و چترباز با اسلحههای سرد و گرم وارد شهر قم میشوند و با رعایت کامل جوانب برای اینکه سکوت شب بر هم زده نشود به سوی خانه امام خمینی (ره) حرکت میکنند.
پشت منزل امام و اطراف خانه را در محاصره قرار میدهند، امام خمینی چون ایام عاشورای حسینی در منزلشان روضهخوانی داشتند در منزل فرزندشان، حاج آقا مصطفی که روبهروی خانهشان بود استراحت میکردند.
کماندوها از دیوار خانه بالا میروند و وارد منزل امام میشوند، چند نفری در خانه امام بودند که با این حرکت وحشت میکنند و صدای شیون و زاری آنان بلند نشود، امام هم در را باز میکنند و خطاب به آنها میگویند که «روحالله خمینی منم».
حاج آقا مصطفی که ناظر جریان بودند، میخواستند از بردن پدرشان ممانعت به عمل آورند، اما امام از داخل اتومبیل به ایشان اشاره میکنند که چنین کاری نکنند.
* امام به بهداشت و تمیزی خیلی اهمیت میدادند
یکی از خاطرات خوب من با امام راحل مربوط به زمان حضور ایشان در پاریس است، ویلایی که امام در آن سکونت داشتند مربوط به فردی ایرانی بود که خودش در جای دیگری منزلی را اجاره کرده بود.
امام به بهداشت و تمیزی خیلی اهمیت میدادند و با اینکه محل سکونتشان در پاریس کوچک بود، اما بعضا خودشان به بهداشت و نظافت خانه میپرداختند، حتی یک بار سرویس بهداشتی را خودشان نظافت کرده بودند و این کار عملا برای ما درس بود.
امام خمینی (ره) بسیار دقیق بودند، زمانی که در نجف حضور داشتند راس ساعت 9 صبح به حرم میرفتند و مردم با ورود امام ساعتهای خود را تنظیم میکردند، قرائت قرآن و دیگر برنامههای ایشان هم دقیق بود، سیره پیامبری و ائمه اطهار (ع) را عمل میکردند.
بعضا در سخنرانیها و دیدارهایی که مقامات داخلی و خارجی با ایشان داشتند، به محض اینکه صدای اذان به گوش میرسید، امام برای اقامه نماز جلسه را ترک میکردند.
نظم و انضباط امام مثالزدنی و از نظر اخلاقی نیز برای همه نمونه بودند، مردی که دنیا را روی انگشتش میچرخاند، هیچگاه میان حرف دیگری نمیپرید.
ما باید خدا را سپاسگزاری کنیم که در این برهه از زمان بودیم که امام خمینی (ره) بعد از 1400 سال از حکومت اسلامی پیامبر اکرم (ص) با اقتدار و صلابت تمام ایستاد و حکومت اسلامی را پیاده کرد.
من به اکثر کشورهای دنیا سفر کردهام، حتی کمونیستها هم عکس امام را دارند و از امام خمینی (ره) به عنوان ناجی یاد میکنند.
*ارتحال امام/ اعلام خبر درگذشت امام بسیار سخت و دشوار بود
چند روزی که امام در بیمارستان بستری بودند، تاکید بسیاری بر انجام واجبات داشتند و با اینکه حال مساعدی نداشتند، اما نماز اول وقت و قرائت قرآن و ادعیه ایشان ترک نمیشد.
اعلام خبر درگذشت امام بسیار سخت و دشوار بود و تدابیر زیادی برای مراسم تشییع امام اندیشیده شد، سابقه نداشت که 10 میلیون انسان در تشییع پیکر یک شخصیت، مسیر طولانی را طی کنند.
مراسم تشییع و تدفین پیکر امام با دشواریهای زیادی همراه بود، حجم بالایی از جمعیت و دوستداران ایشان را داشتیم که باید از میان آنها عبور میکردیم.
*صحبت یار امام با برخی از مدعیان و تحریف کنندگان
حاصل قیام امام خمینی (ره) اکنون نشان داده میشود که ما با دست خالی قدرت اول منطقه شدهایم، آنچه امام کاشت هنوز ادامه دارد.
اینگونه افراد تقوا ندارند و تنها ادعا میکنند و بعضا به دنبال پست و مقام هستند، امام خمینی (ره) خودشان فرمودند که بعد از ایشان تنها به امضا یا صدای ایشان استناد شود، خیلی از مدعیان کنونی در دوره امام نبودند.
*تعریف امام خمینی (ره) در یک جمله؟
امام مردی الهی بود، غیر از خدا و اسلام چیزی در ذهن ایشان نبود و از چیزی وحشت نداشتند، هر چه مبارزه شدیدتر میشد، ایشان مستحکمتر و با جدیت بیشتری کار را دنبال میکردند.
در جریان 15 خرداد سال 1342 که جنایت فیضیه رخ داد، امام راحل به همه فضلا و اهل منبر تکلیف کردند که مسائل روز را به مردم بگویند.
رژیم از منبریها تعهد میگرفت که در مورد اسرائیل و شاه و اینکه اسلام در خطر است، صحبتی نکنند، اما امام در این باره موضع گرفت و آن را جرم دانست که « از چند روز زندان و تبعید نهراسید».
بعد از امام خمینی (ره)، آیتالله خامنهای را هم خداوند برای ما آورد، من از سال 40 با ایشان ارتباط داشتم و ایشان از ادبای خراسان بودند.
*مقدم: تحریف کنندگان و برداشت سطحی آنان از افکار امام
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه: عدهای در داخل کشور با تابیدن الطاف رحمانی امام (ره) بر جانشان، وجودشان منور از این انوار الهی شد و متحول شدند و در راه راستین به ارث رسیده از امام دلها همواره ثابتقدم ماندند و عده دیگری از یاران امام که ادعای همراهی ایشان را نیز داشتند از راه امام دچار انحراف شدند و با برداشت سطحی از افکار نورانی امام راحل و دست برداشتن از آرمانهای ایشان از مسیر انقلاب عدول کردند و با فقدان ایشان و در حالی که انقلاب به ثمر نشسته و ثبات یافته بود بهتقسیم غنائم روی آورده و هنگامه را مغتنم شمردند تا با بهرهبرداری از مطامع دنیایی برای خود کیسهای بدوزند.
برخی میخواهند به شکل پنهان نظریات امام را به انزوا بکشند
افرادی که افکار، اعمال و رفتارشان هیچ سنخیتی با اندیشههای نورانی حضرت امام (ره) نداشت سعی کردند برای توجیه عملکرد خود بیانات امام راحل را با اندیشههای خود منطبق کنند از این رو دست به تحریف افکار امام و وارونه جلوه دادن نظریات ایشان زدند.
در حالی که با عدول از ارزشها از یاری امام دیگر پای کشیده بودند و به قول معروف که میگوید بهترین شیوه تخریب بد دفاع کردن از شخص است به بدترین نحو ممکن در اندیشههای ایشان دست برده و خواستند با تفسیر رأی حداقلی از اندیشههای امام راحل، جایگاه و شأن ایشان را به حدی تنزل دهند که به نحوی تأیید رفتارهای خود را با تحریف اندیشههای امام قدس از خلال بیانات ایشان بیرون کشند و بیان میکنند دیگر رفتارهای انقلابی مقتضای زمانه نیست و باید معتدل و با تسامح و تساهل با دنیا برخورد کرد و به کذب مطرح کرده که امام راحل نیز در در برخی نظرات خود تجدید نظر کرده بودند.
به عنوان مثال میگویند ایشان در اواخر عمر شریفشان دیگر لزومی به سر دادن شعار مرگ بر آمریکا نمیدیدند و از این دست خزعبلات و میخواهند بدین طریق به شکل پنهان نظریات امام را به انزوا کشانند و نشان دهند افکار ایشان منسوخ شده است و دیگر جوابگوی این زمانه نیست و گمان بردند که با خاموش شدن نور وجود ایشان و رحلت معظم له، حقیقت انقلاب نیز به تدریج رو به زوال خواهد رفت.
اما بدانند فرمایشات امام دلها چون دقیقا طبق موازین اسلامی قرار دارد و اسلام نیز مطابق با فطرت انسانها است، بنابراین اندیشههای امام راحل نیز به همین دلیل جاودانه همیشه تاریخ است و جالب آنکه با هر بار مراجعه به افکار ایشان نکته تازهای از اندیشه بلند امام (ره) هویدا میشود و رهنمودهای ایشان همیشه راهگشا، چراغ راه و الگوی عمل در نظام جمهوری اسلامی بوده است و خواهد بود و بنده نیز به عنوان یکی از اعظای شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی با تأسی از مقام معظم رهبری غفلت از افکار نورانی امام خمینی و تحریف آن را موجب تقدیم دودستی انقلاب به دشمنان میدانم.
* ارتباط وجود امام راحل و حزب مؤتلفه اسلامی
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی: اصولاً این حزب زیر نظر مبارک ایشان تأسیس شد و آنگونه ایشان بر حزب نظر داشته است و نسبت به آن دغدغهمند بودند که دستور وجود شورای روحانیت برای نظارت بر حرکتها، برنامهها و آموزشهای حزب میدهند.
این حزب مفتخر است از پیش انقلاب افتخار همکاری و یاری امام راحل را داشته است و در برهههای مختلف انقلاب همواره یکی از بازوان توانمند ایشان در پیشبرد اهداف انقلاب محسوب میشد بهنحوی که در تمام راهپیماییها، تظاهرات، قیامها، تکثیر و توزیع نوارهای امام و مراجع در سراسر کشور و چاپ و پخش و توزیع اعلامیهها و بیانیههای ایشان، حضور جدی در مراسم استقبال از امام راحل و بسیاری فعالیتهای انقلابی و مبارزات دیگر که در این مختصر نمیگنجد حضوری ارزشمند و فعال داشته است.
این مبارزات حزب تا به حدی بود که همواره در زندانهای طاغوت تعداد زیادی از رهبران مؤتلفه محبوس بودند و این مجاهدتها برگ زرینی از سابقه درخشان حزب در انقلاب ثبت کرد آنگونه که امام راحل نیز در ارتباط با حزب مؤتلفه اسلامی فرمودند، «شما از انقلابیون اول نهضت اسلامی هستید».
در نهایت باید گفت حزب در راستای تحقق اهداف و آرمانهای امام خمینی (ره) و نائب برحقشان مقام معظم رهبری از هیچ کوششی دریغ نمیکند و به جهت پاسداشت خیل یاران شهیدی که از دورن حزب تقدیم اسلام، انقلاب و نظام کرده است، هیچگاه از آرمانهای امام راحل تزلزل نخواهد کرد و خار چشم دشمنان، استعمارگران، منافقان و فرصتطلبانی خواهد بود که از تحزب اسلامی هراس دارند و ما تا آخر بر عهدی که با امامان بستهایم به یاری خداوند استوار خواهیم ماند و بار دیگر از همین جا تجدید بیعت خود را با مقام عظمی ولایت حضرت آیتالله خامنهای اعلام میکنیم.