پس از وفات پیامبر(ص) برخی از انحرافات فکری در جامعه شکل گرفت که کمتر مورد توجه بوده و هست ولی اثرات مخرب آن هنوز هم در بین مسلمین وجود دارد. امیرمؤمنان تلاش فراوانی در جهت اصلاح این تفکر غلط انجام داد. این انحراف مربوط به خلط نگاه فردی به دنیا و مادیات و نگرش حاکمیتی به اقتصاد و عدالت و رفاه بود.

علی تبریزی- پس از وفات پیامبر(ص) برخی از انحرافات فکری در جامعه شکل گرفت که کمتر مورد توجه بوده و هست ولی اثرات مخرب آن هنوز هم در بین مسلمین وجود دارد. امیرمؤمنان تلاش فراوانی در جهت اصلاح این تفکر غلط انجام داد.
این انحراف مربوط به خلط نگاه فردی به دنیا و مادیات و نگرش حاکمیتی به اقتصاد و عدالت و رفاه بود. در بین مسلمین آخرت رنگ باخته و دنیا طلبی هدف شده بود و تمام هم و غم آنها مصروف کسب رزق و روزی میگشت. بیانات حضرت در خصوص زهد و بی ارزشی دنیا در راستای مقابله با چنین تفکری بود.
توجه به رفاه جامعه
مشکل دیگر به نوع نگرش و عملکرد کارگزاران مربوط میشد. هم ثروت ها درست توزیع نمیشد و هم توجه درستی به مساله رفاه جامعه نبود. یعنی آن تفکر عدم توجه بیش از حد به دنیا که مربوط به حوزه رفتار فردی بود به اشتباه مورد توجه کارگزاران قرار میگرفت و البته علت آن توجیه ضعف عملکردشان در این بخش بود لذا مولای متقیان یک حرکت پرشتاب جهادی در حوزه اقتصاد و تولید آغاز نمودند که با تغییر برخی کارگزاران ناکارامد کلید خورد.
حضرت در سخنان فراوانی به مساله تولید و اهمیت آن با برشمردن ظرفیت های موجود و نعمات الهی تاکید میکردند. بارها به تقبیح فقری پرداختند که ریشه آن به تنبلی در کار تولید باز میگردد.
مقابله با تفکرات
بخش دیگری از بیانات امام درباره مقابله با تفکرات غلط، به ترویج خودکفایی و مبارزه با مصرف گرایی و وابستگی به بیگانگان بود. امام عدم توجه به این مساله را موجب خواری جامعه در نهایت برشمردند. حضرت تاکید میکند که گرسنگی بهتر از وابستگی است و این به معنای توجه ویژه به تولید داخلی و خودکفایی است. جالب است که تلاشهای وافر حضرت در دوران بیست و پنج ساله بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) که از خلافت دور بودند در زمینه خودکفایی اقتصادی و رونق تولید به اندازه ای است که در تاریخ ماندگار شده است.
امام در ابتدا که زمین کشاورزی نداشتند اقدام به مقاطعه کاری نمودند. مقاطعه قراردادی شبیه پیمانکاری امروزی است که آن نیز در مسیر اصلاح اراضی و رونق تولید بود.
سرمایه گذاری در راستای تولید
نکته مهم دیگر سرمایه گذاری امیرالمومنین در راستای تولید است که چندین نقل نیز در این زمینه وجود دارد. در مناطق مختلف خصوصا در شهر ینبع زمین های متعددی خریداری و آباد نمودند. جالب است که این شهر امروز از بنادر مهم عربستان بشمار میرود و بنیانگذار فعالیت های اقتصادی این شهر در حقیقت آن حضرت است. برخی فقط تعداد چاه های حفر شده حضرت در این شهر را 100 حلقه شمرده اند که خود آنها از منابع اصلی رونق تولید در ینبع بود.
البته توجه به دو نکته حائز اهمیت است، یکی اینکه امام در این مسیر تنها نبود و با برنامه ریزی از نیروهای کار بهره میبرد ثانیا هدف حضرت نه انباشت ثروت که رونق تولید و صرف آن در مسیر رفاه جامعه و طاعت الهی بود.
تفاوت نگاه اقتصادی با سایر مکاتب مادی بشری
مطلب دیگر به تفاوت نگاه اقتصادی حضرت با سایر مکاتب مادی بشری باز میگردد. امام هم در دوران کار و تلاش بی وقفه در جهت تولید و خودکفایی و هم در توصیه هایشان به مسلمین نگاه متفاوتی به اقتصاد و درآمد و ثروت داشتند.
امام کار و تلاش اقتصادی را نه اصل و هدف بلکه تکلیف دانسته و آن را مقدمه ای برای نیل به کمال دنیوی و اخروی در نظر داشتند. در چنین نگرشی نه میتوان از زیر بار مسوولیت شانه خالی کرد و نه میشود به انباشت ثروت روی آورد چراکه هردوی اینها در نظر مولای متقیان امور مذموم و غلطی بشمار میروند. در این نگرش نه تولید و کسب ثروت اصالت دارد و نه مصرف گرایی.
تضادهای شیرین
از طرفی آن حضرت هم به تلاش بی وقفه در امر تولید توصیه میکند و هم به جامعه نسبت به مصرف گرا شدن هشدار میدهد. امام طرفدار رفاه خانواده و در مرتبه بالاتر رفاه جامعه است و مخالف تجمل گرایی و مال اندوزی. این چنین تضادهایی شیرین است که مکتب علی علیه السلام را از هر مکتبی متمایز و دوست داشتنی تر کرده و برای شناخت آن شخصیت بی نظیر و بی بدیل تاریخ باید در کنار ابعاد اخلاقی و عرفانی، به نگرش و سیره اجتماعی و اقتصادی او نیز توجه شود.
این انحراف مربوط به خلط نگاه فردی به دنیا و مادیات و نگرش حاکمیتی به اقتصاد و عدالت و رفاه بود. در بین مسلمین آخرت رنگ باخته و دنیا طلبی هدف شده بود و تمام هم و غم آنها مصروف کسب رزق و روزی میگشت. بیانات حضرت در خصوص زهد و بی ارزشی دنیا در راستای مقابله با چنین تفکری بود.
توجه به رفاه جامعه
مشکل دیگر به نوع نگرش و عملکرد کارگزاران مربوط میشد. هم ثروت ها درست توزیع نمیشد و هم توجه درستی به مساله رفاه جامعه نبود. یعنی آن تفکر عدم توجه بیش از حد به دنیا که مربوط به حوزه رفتار فردی بود به اشتباه مورد توجه کارگزاران قرار میگرفت و البته علت آن توجیه ضعف عملکردشان در این بخش بود لذا مولای متقیان یک حرکت پرشتاب جهادی در حوزه اقتصاد و تولید آغاز نمودند که با تغییر برخی کارگزاران ناکارامد کلید خورد.
حضرت در سخنان فراوانی به مساله تولید و اهمیت آن با برشمردن ظرفیت های موجود و نعمات الهی تاکید میکردند. بارها به تقبیح فقری پرداختند که ریشه آن به تنبلی در کار تولید باز میگردد.
مقابله با تفکرات
بخش دیگری از بیانات امام درباره مقابله با تفکرات غلط، به ترویج خودکفایی و مبارزه با مصرف گرایی و وابستگی به بیگانگان بود. امام عدم توجه به این مساله را موجب خواری جامعه در نهایت برشمردند. حضرت تاکید میکند که گرسنگی بهتر از وابستگی است و این به معنای توجه ویژه به تولید داخلی و خودکفایی است. جالب است که تلاشهای وافر حضرت در دوران بیست و پنج ساله بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) که از خلافت دور بودند در زمینه خودکفایی اقتصادی و رونق تولید به اندازه ای است که در تاریخ ماندگار شده است.
امام در ابتدا که زمین کشاورزی نداشتند اقدام به مقاطعه کاری نمودند. مقاطعه قراردادی شبیه پیمانکاری امروزی است که آن نیز در مسیر اصلاح اراضی و رونق تولید بود.
سرمایه گذاری در راستای تولید
نکته مهم دیگر سرمایه گذاری امیرالمومنین در راستای تولید است که چندین نقل نیز در این زمینه وجود دارد. در مناطق مختلف خصوصا در شهر ینبع زمین های متعددی خریداری و آباد نمودند. جالب است که این شهر امروز از بنادر مهم عربستان بشمار میرود و بنیانگذار فعالیت های اقتصادی این شهر در حقیقت آن حضرت است. برخی فقط تعداد چاه های حفر شده حضرت در این شهر را 100 حلقه شمرده اند که خود آنها از منابع اصلی رونق تولید در ینبع بود.
البته توجه به دو نکته حائز اهمیت است، یکی اینکه امام در این مسیر تنها نبود و با برنامه ریزی از نیروهای کار بهره میبرد ثانیا هدف حضرت نه انباشت ثروت که رونق تولید و صرف آن در مسیر رفاه جامعه و طاعت الهی بود.
تفاوت نگاه اقتصادی با سایر مکاتب مادی بشری
مطلب دیگر به تفاوت نگاه اقتصادی حضرت با سایر مکاتب مادی بشری باز میگردد. امام هم در دوران کار و تلاش بی وقفه در جهت تولید و خودکفایی و هم در توصیه هایشان به مسلمین نگاه متفاوتی به اقتصاد و درآمد و ثروت داشتند.
امام کار و تلاش اقتصادی را نه اصل و هدف بلکه تکلیف دانسته و آن را مقدمه ای برای نیل به کمال دنیوی و اخروی در نظر داشتند. در چنین نگرشی نه میتوان از زیر بار مسوولیت شانه خالی کرد و نه میشود به انباشت ثروت روی آورد چراکه هردوی اینها در نظر مولای متقیان امور مذموم و غلطی بشمار میروند. در این نگرش نه تولید و کسب ثروت اصالت دارد و نه مصرف گرایی.
تضادهای شیرین
از طرفی آن حضرت هم به تلاش بی وقفه در امر تولید توصیه میکند و هم به جامعه نسبت به مصرف گرا شدن هشدار میدهد. امام طرفدار رفاه خانواده و در مرتبه بالاتر رفاه جامعه است و مخالف تجمل گرایی و مال اندوزی. این چنین تضادهایی شیرین است که مکتب علی علیه السلام را از هر مکتبی متمایز و دوست داشتنی تر کرده و برای شناخت آن شخصیت بی نظیر و بی بدیل تاریخ باید در کنار ابعاد اخلاقی و عرفانی، به نگرش و سیره اجتماعی و اقتصادی او نیز توجه شود.