عسکر اولادی تلاش دارد تا جریان شناسی تهدیدات را به جای فرد شناسی در کشور نهادینه نماید.

محمد زارع-این روزها چیدمان و سامان یافتگی شطرنج سیاست در ایران با ارائه یک تصویر و قرائت دیگرگون از طرف عسکر اولادی با سوالات و پرسش های جدیی روبرو شده است. عده ای مواضع اخیر عسکر اولادی را چرخشی گفتمانی پنداشته و عده ای نیز بر این باورند که تاریخ همواره مسیری خطی را دنبال کرده و انسان ها هیچ گاه از گهواره فکری و اندیشه ای خود زاویه نمی گیرند و به بیان دیگر از مهد اندیشه ای خود جدا نمی شوند.لذا به همین منظور طیف های مختلف تحلیلی نیز در فضای رسانه ای کشور ظهور و بروز پیدا کرد و عده ای از یاران عسکراولادی از استغفار و توبه سیاسی سخن گفتند و عده ای نیز به کناره گیری ایشان از حزب، عده ای از شخصیت های اصلاح طلب دست به نگارش بردند و عده ای نیز مانند زیباکلام از سناریوی افشا به موتلفه رسد و موتلفه تاوان چشم بستن بر حقیقت را پس می دهد سر دادند. در این میان عده ای از علما و ائمه جمعه نیز که انتظار می رفت از دشمن شناسی قوی تری برخوردار باشند از تلاش عسکر اولادی برای تطهیر فتنه گران سخن گفتند و درنهایت عده ای هم از علمای جامعه مدرسین مانند ایت الله ممدوحی از تبری موتلفه از فتنه گران سخن به میان آوردند. فارغ از اینکه کدام یک از این روایت ها بتواند از قدرت روایی و تبیین کنندگی پویش های سیاسی کنونی کشور برخوردار باشد که به زعم بنده هردو دسته از این بینش ها با نواقصاتی در متن و بطن خود روبرو می باشند لیکن همه این دوستان را با این بیت از شاعر شیرین سخن شیراز مورد خطاب قرار می دهم که فرمودند؛
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزلها
تمامی تحلیل های صورت گرفته و مواضعی که تاکنون علیه پیر سیاست ایران در فضای رسانه ای کشور بروز پیدا کرده است تحلیل هایی سوژه محور هستند که تمرکز و گرانیگاه تحلیلی خود را بر برش و تکه خاصی از پازل سیاست در ایران و چگونگی ارتباط آن با امنیت ملی کشور قرار داده اند. آنچه را که می توان با تحلیل گفتمانی از سخنان عسکراولادی بدست آورد آن است که عسکر اولادی نگاهی کلان نگر به ماهیت فتنه و فتنه گران و در یک کلام دشمن دارد و با سخنان اخیر خود تلاش داشته است تا در فضا سازی برای گفتمان انقلاب اسلامی و همچنین جلوگیری از تغییر و انتقال مرجع تهدید جمهوری اسلامی ایران از بیرون به درون که به عنوان مهم ترین آرزوی غرب و آمریکا است جلوگیری نماید. به بیان دیگر غرب و آمریکا سالیان متمادی است که تلاش دارند تا تا با جابجایی در مرجع تهدید برای ملت ایران جای دو دال نظری « دگر » و « خودی » را در گفتمان و بینش ملت ایران جابجا نمایند. در فتنه سال 88 نیز دشمن با دنبال کردن استراتژی« پیروزی بدون نبرد » و استفاده از سازوکارهایی مانند غبارالود کردن فضای سیاسی، کاهش قدرت هوشمندی نظام سیاسی، جزیره ای کردن و ایجاد انفصال در بدنه های اساسی تصمیم ساز نظام، ایجاد گسست در رابطه هیات حاکمه و مردم، ایجاد و ارائه کدهای تقلبی و انتشار گسترده آن و نهایتا ایجاد خط کشی های گسترده در بین مردم با رنگ ها و شکل دهی به بلوک بندی های مختلف در میان آنان به این مهم و تغییر مرجع تهدید از بیرون به درون دست یابد. عسکر اولادی به خوبی منبع تهدید را شناسایی کرده و توانست با ارائه یک قرائت جدید از نقشه های غرب برای تجزیه ایران و این تئوری یعنی " ایران یک فیل بزرگ در اتاقی کوچک است که باید تجزیه شود" را که سال ها دنبال می نمایند را کد گشایی نموده و آنتی تزی را در این رابطه ارائه نماید. از منظر عسکر اولادی اولین گام برای افزایش قدرت بازدارندگی نرم جمهوری اسلامی ایران در برابر این تهدیدات پذیرش نظم مستقر به عنوان و تجسم یک عقل است. از منظر عسکر اولادی تنها با این نوع خاص از نگاه است که می توان عمق استراتژیک نظام را روز به روز افزایش و کشور را در برابر تهدیداتی که از داخل و خارج متوجه آن است را واکسینه نمود. کالبد شناسی عسکر اولادی یک کالبد شناسی عمیق است که تلاش دارد تا از پاره پاره شدن زنجیره های یاران انقلاب و همچنین از انباشت تقاضاها و زیرزمینی شدن جریانات سیاسی در کشور جلوگیری نموده و در نهایت از انتقال زیست جهان اخلاق محور اسلامی به زیست جهان قدرت محور و با رقابت های حذفی جلوگیری نماید. در نهایت باید گفت که از منظر عسکراولادی استوانه سیاسی ایران با گذشت تقریبا چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی مرز بقا را پشت سر گذاشته و صحنه سیاست ایران توان به شرکت دادن همه جریانات، سلایق و گروه هایی را که در چارچوب نظام باشد را دارد. نکته پایانی آنکه عسکر اولادی تلاش دارد تا جریان شناسی تهدیدات را به جای فرد شناسی در کشور نهادینه نماید.
به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید که سالک بی خبر نبود ز راه و رسم منزلها
تمامی تحلیل های صورت گرفته و مواضعی که تاکنون علیه پیر سیاست ایران در فضای رسانه ای کشور بروز پیدا کرده است تحلیل هایی سوژه محور هستند که تمرکز و گرانیگاه تحلیلی خود را بر برش و تکه خاصی از پازل سیاست در ایران و چگونگی ارتباط آن با امنیت ملی کشور قرار داده اند. آنچه را که می توان با تحلیل گفتمانی از سخنان عسکراولادی بدست آورد آن است که عسکر اولادی نگاهی کلان نگر به ماهیت فتنه و فتنه گران و در یک کلام دشمن دارد و با سخنان اخیر خود تلاش داشته است تا در فضا سازی برای گفتمان انقلاب اسلامی و همچنین جلوگیری از تغییر و انتقال مرجع تهدید جمهوری اسلامی ایران از بیرون به درون که به عنوان مهم ترین آرزوی غرب و آمریکا است جلوگیری نماید. به بیان دیگر غرب و آمریکا سالیان متمادی است که تلاش دارند تا تا با جابجایی در مرجع تهدید برای ملت ایران جای دو دال نظری « دگر » و « خودی » را در گفتمان و بینش ملت ایران جابجا نمایند. در فتنه سال 88 نیز دشمن با دنبال کردن استراتژی« پیروزی بدون نبرد » و استفاده از سازوکارهایی مانند غبارالود کردن فضای سیاسی، کاهش قدرت هوشمندی نظام سیاسی، جزیره ای کردن و ایجاد انفصال در بدنه های اساسی تصمیم ساز نظام، ایجاد گسست در رابطه هیات حاکمه و مردم، ایجاد و ارائه کدهای تقلبی و انتشار گسترده آن و نهایتا ایجاد خط کشی های گسترده در بین مردم با رنگ ها و شکل دهی به بلوک بندی های مختلف در میان آنان به این مهم و تغییر مرجع تهدید از بیرون به درون دست یابد. عسکر اولادی به خوبی منبع تهدید را شناسایی کرده و توانست با ارائه یک قرائت جدید از نقشه های غرب برای تجزیه ایران و این تئوری یعنی " ایران یک فیل بزرگ در اتاقی کوچک است که باید تجزیه شود" را که سال ها دنبال می نمایند را کد گشایی نموده و آنتی تزی را در این رابطه ارائه نماید. از منظر عسکر اولادی اولین گام برای افزایش قدرت بازدارندگی نرم جمهوری اسلامی ایران در برابر این تهدیدات پذیرش نظم مستقر به عنوان و تجسم یک عقل است. از منظر عسکر اولادی تنها با این نوع خاص از نگاه است که می توان عمق استراتژیک نظام را روز به روز افزایش و کشور را در برابر تهدیداتی که از داخل و خارج متوجه آن است را واکسینه نمود. کالبد شناسی عسکر اولادی یک کالبد شناسی عمیق است که تلاش دارد تا از پاره پاره شدن زنجیره های یاران انقلاب و همچنین از انباشت تقاضاها و زیرزمینی شدن جریانات سیاسی در کشور جلوگیری نموده و در نهایت از انتقال زیست جهان اخلاق محور اسلامی به زیست جهان قدرت محور و با رقابت های حذفی جلوگیری نماید. در نهایت باید گفت که از منظر عسکراولادی استوانه سیاسی ایران با گذشت تقریبا چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی مرز بقا را پشت سر گذاشته و صحنه سیاست ایران توان به شرکت دادن همه جریانات، سلایق و گروه هایی را که در چارچوب نظام باشد را دارد. نکته پایانی آنکه عسکر اولادی تلاش دارد تا جریان شناسی تهدیدات را به جای فرد شناسی در کشور نهادینه نماید.