
البته باید مراقب بود از این سخنان برداشت غلط نشود و بوی سلب اختیار از انسان نیاید. تقدیر، هیچ دشمنی و تضادی با آزادی اراده بشر و اختیار او ندارد. تقدیر خدا بر اساس شایستگیها، ایمان و تقوا و نیات درونی انسانهاست؛ یعنی به هرکس آن میزان میدهند که لایق آن است و ظرف وجودیاش گنجایش دارد. لذا اگر دقت شود اصل اختیار در این معنا نهفته است.
چرا پاداشها هزار برابر است؟!
یکى از شاگردان امام ششم (ع) به نام حمران مىگوید: به حضرت صادق (ع) گفتم: مقصود خداوند از اینکه فرمود: شب قدر بهتر از هزار ماه است چیست؟ فرمود: عمل صالح همچون نماز و زکات و انواع کارهاى خیر در آن شب بهتر است از همان اعمال در هزار ماهى که در آن، شب قدر نباشد؛ و اگر خداوند جزاى اعمال خیر مؤمنان را چندین برابر نمىکرد، آنان بهجایی نمىرسیدند، ولى خداى متعال، پاداش حسنات را براى آنها، چندین برابر بالا مىبرد (تا در قیامت به چشمهسار سعادت رهنمون شوند). (ترجمه المیزان، ج 20، ص 567)کسى از امام باقر (ع) پرسید: آیا شما مىدانید شب قدر کدام شب است؟ فرمود: «کَیْفَ لَا معرف وَ الْمَلَائِکَهِ تَطُوفُ بِنافِیها!» چگونه نمىدانیم درحالیکه فرشتگان در آن شب به گرد ما دور مىزنند»! (تفسیر البرهان، ج 4، ص 488)
عمرهای کوتاه امت پیامبر خاتم و موهبت الهی به حضرت
یک سؤال مهم این است که آیا زمان این قابلیت را دارد تا بتوان آن را توسعه داد؟ آیا میتوان فاصله میان خود و هدفهای مهم و مقدس را کوتاهتر نمود و به عمر طولانی دستیافت؟ پاسخ مثبت است. آری، ممکن است. وقتی شما در یک روزبه سودی میرسی که حاصل یک سال تجارت است آیا آن روز برای ما همچون یک سال باارزش نیست؟! حال وقتی خداوند در یکشب به انسان بهرهای میبخشد که معادل هشتادوسه سال و اندی است (هزار ماه) چگونه چنین نباشد؟! اجل همه ما محدود و معین است. لذا به بسیاری از اهداف خود نمیتوانیم دست یابیم. چاره چیست؟ بر عمرها که نمیتوان افزود، پس راهحل تنها در ژرف بخشی و عمق دهی به عمر معین و محدود است. افرادی که آثاری از خود بر جای میگذارند که سالها و قرنها اثرگذار است در حقیقت توانستهاند بر ژرفای عمر خویش بیفزایند. خداوند رحمان موهبت شب قدر را مخصوص امت او و آن را بهتر از هزار ماه قرارداد تا بتوانند عمر خود را در بُعد عمق درازتر کنند. در حدیث آمده که به پیامبر گفتند که مردى از بنیاسرائیل هزار ماه سلاح را درراه خدا از گردن خود برنداشت و او سخت دچار شگفتى شد و آرزو کرد که چنین کسى نیز در امت او بوده باشد و گفت: پروردگارا! به امت من کوتاهترین عمرها را دادهاى که با آن اعمالشان کمتر مىشود، پس خدا لیلهالقدر را به او بخشید و گفت: «لَیْلَهُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْر» که در آن ماهها آن اسرائیلى سلاح را درراه خدا حمل مىکرد و این شب براى امت تو تا روز قیامت در هرماه رمضان خواهد بود. (نورالثقلین، ج 5، ص 115) از طرفی گمان نکنیم شب قدر فقط یکشب بوده و این آثار تنها بر آن یکشب خاص مترتب است. خیر، گرچه قرآن یکبار در شب قدر نازلشده ولى خود شب قدر، هرسال تکرار مىشود و ارزش معنوى آن نیز همچنان استمرار دارد؛ به دلیل برخى از روایات که بر تداوم شب قدر تصریح دارد؛ براى نمونه: مردى از امام صادق (ع) پرسید: مرا آگاه کن که آیا شب قدر تنها درگذشته بوده یا هرسال پدید مىآید، فرمود: اگر لیلهالقدر، برداشتهشده بود قرآن هم برداشته مىشد. (ترجمه المیزان، ج 20، ص 769)
دو گام مهم عملی برای این شبهای باعظمت
اینکه در شب قدر چه باید کرد و چه عملی برتر است خود یکی از سؤالات اساسی است. هرچه هست باید قدر این شب را دانست زیرا پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «خدا را در امتداد ایام، نسیمهاى خاص معنوى است به هوش باشید و خود را در معرض آنها قرار دهید».
از حیث عملی نیز دو گام اساسی میتوان برای اعمال این شب در نظر گرفت: خودسازى و رذیلت زدایی. گام نخست در خودسازی را میتوان صبر و رضا برشمرد. اگر این دو آمد سایر فضایل را نیز بهتدریج با خود به همراه خواهند آورد. لذا در این ایام که ایام تعیین تقدیر است ما نیز بهاندازه گیری و محاسبه اعمال و برنامهریزی برای آینده خود همت کنیم. بهترین راه نیز قرائت قرآن و دعاست. ادعیه ماثوره همچون ابوحمزه و افتتاح و غیره حاوی مضامین عالی و درسها و برنامهریزیهای دقیق برای زندگی ما هستند. گام دوم نیز شناخت معایب فراوان نفس و سپس همت برای ترک آنهاست. برخی معاصی آنقدر بازندگیهای ما عجین شدهاند که تشخیصشان مشکل شده، گناهانی همچون دروغ، غیبت، تهمت، حسد، کبر و... که ترک آنها مستلزم شناخت و سپس عزم جدی است.