
علاوه بر این درد ملموس مردم چیز دیگری است هر چند که ناله آن درد صدای درد ولنگاری فرهنگی و حوزه فرهنگ را کوتاه میکند، مسئولان دولتی نسخههای دیگری را تجویز میکنند این مثنوی هفتاد من کاغذ دارد.
2- در آموزش و پرورش اتفاقات زیادی رخ داده و البته خدمات وزیر نادیده گرفته نمیشود و این روند به استیضاح وزیر محترم منجر گردید. دولت پاسخگو چرا اجازه نداد وزیر محترم در مجلس حضور پیدا کند و از خود دفاع نماید و فساد مالی صندوق ذخیره فرهنگیان را پاسخگو باشد؟ در حالی که گفته میشود این بانک در پایان سال یکهزار و پانصد میلیارد تومان زیان عملکرد داشت. حال خسارت نهادینه شدهای که روند ارزشی وزارتخانه مولد فرهنگ وارد گردید، بماند.
3- فرض شود یکی از بهترین وزرا برای امور ورزش به مجلس معرفی شود و رأی بیاورد و در شرایط مبهم انتخابات آینده، آیا وزیر محترم جدید تا پایان این دوره فرصت تغییر سازماندهی و عزل و نصبها و تدوین برنامه های عملیاتی خود را خواهد داشت؟ بدون تردید پاسخ منفی است. و از نگاه کارشناسی، اگر از حاشیههای سیاسی موضوع صرفنظر شود، به معنای تحمیل خسارتهای میلیاردی به بودجه بیتالمال است. البته تحلیلهای پیش و پشت پرده متعددی وجود دارد که یکی از آنها تزریق تحلیل امید و ماندگاری برای انتخابات پیش روی و جذب و جلب رأی است. آیا در سه سال گذشته شاکله دولت به ساختار نهادهای ورزشی، مردمگرایی ورزشی، مشارکت مردم، رانتها و فسادهای ورزشی، اخلاق در ورزش، دفاع آرمانی و انقلابی در میادین بینالمللی از ورزش، مدیران پاکدست و ارزشی در ورزش، رقابتهای سالم، اصالت و هویت و فرهنگ ایرانی اسلامی در ورزش و دهها مورد دیگر توجهی داشته است که با این تعویض و آن هم در چند ماه آینده چه تحولی قرار است به وقوع بپیوندد؟
4- از روزی که جناب آقای جنتی سکاندار فرهنگ کشور شدند مختصر امیدی وجود داشت که حداقل حرمت رابطه پدر و فرزندگی یکی از بهترین یاران مجاهد امام و رهبری در عرصه فرهنگ حفظ میشود هر چند که نگاه انتقادی به روند کلی گرایش حاکم استحالهنگری در رویکرد دولت جدید وجود داشت،ولی با دلی پردرد باید گفت تجربه بیش از سه دهه فرهنگی و تهاجم همه جانبه فرهنگی و نبرد نرم جبهه متحد استکبار جهانی نه تنها برای بعضی مسئولان فرهنگی کافی نبود بلکه بجای مدال افتخار اهدایی مقام ولایت،باید شاهد نگرانیهای روز افزون ایشان و مردم شهید داده بوده و ولنگاری فرهنگی کمترین توصیفی است که از دستاوردهای دولت آقای روحانی میباشد و البته پیشینیان هم شریک قافله ایشان بودهاند. حال معلوم نیست که با خنثی شدن بخشی از فتنه رقابت ناسالم انتخاباتی و مقدمهسازی و بسترسازی برای شکلگیری دوقطبیسازی فرهنگی در جریان انتخابات آینده این کنار زدنها و یا استعفاها چه مشکلی را از مشکلات عرصه فرهنگ حل میکند؟
5- جالب توجه افراد مطرح برای جایگزینی وزرای کنارزده شده و یا استعفا داده میباشد و بعضی از آنها کارنامه درخشانی ندارند. برخی مطرح شدنشان حتی در حد مذاکره و اسم بر اساس مصاحبهای خودشان، هیچ تناسبی با آرمانهای انقلاب اسلامی و سکانداری عرصه فرهنگ ندارند. اگرچه در این دولت غارتگران بیتالمال ذخائر نظام لقب میگیرند و پرونده حقوقهای نجومی بایگانی میشود.
بعضی مطرح شدنشان حاکی از قحطالرجالی است زیرا در مجلس برای تصدی وزارتخانهها رأی اعتماد نگرفتهاند و شاید این ایده که باید مدیران را از خارج وارد نماییم، تقویت نماید. یعنی هم درد زخمی را که رهبری در دیدار با جوانان نخبه دست روی آن گذاشتهاند، یعنی خود کمبینی و ذبح خودباوری در مقابل وابستگی و نگاه به ایده جهانیسازی و کدخدای جهان.
بعضی پروندهها امنیتی واضح دارند که با کمال تأسف ظاهراً از نگاه امنیتی خطوط قرمز هم نادیده گرفته میشوند و قرار است با اشخاصی پروندهدار، ضعیفالجسم، رنجور، ناتوان، با قلبهای حساس و تحت مراقبت و نگاه لیبرالیستی به موضوع فرهنگ و سوابق سیاسی در جریانهای فتنه و اشرافیگری و... در آخر کار دولت تدبیری به جامعه تزریق نمایند وامیدی بیافرینند و مشکلاتی از مشکلات انباشته را برطرف نمایند تا صبح امید دیگری فرا رسد.