
***
اصلاح طلبان در اندیشه ایجاد شکاف بین اصولگرایان برای انتخابات جاری هستند. چقدر امکان این امر وجود دارد؟
اینکه در انتخاباتهایی که در نظام جمهوری اسلامی برگزار میشود، بازیهای سیاسی غربی یا آن سیاستهای انتخاباتی دیکتاتورمآبانه کشورهای کمونیستی نباید مورد نظر قرار بگیرد یک امر اساسی است. ما در این انتخابات نباید رقابت جنگ قدرت داشته باشیم. بلکه مسئله عرضه خود به مردم که صاحبان اصلی رأی هستند مطرح است. بگوییم که ما این مجموعه با این تفکرات، برنامهها و نامزدهای نمایندگی هستیم و اگر فکر میکنید برای اداره کشور و مسئله نمایندگی در خانه ملت این افراد و این برنامهها مؤثر هستند به اینها رأی بدهید. بدون اینکه درصدد تخریب دشمنان و یا رقبا برخیزیم و بدون اینکه توسل به رقابتهای غربگرایانه کنیم ـ که متأسفانه بعضی از جریانهای غربزده یا غربگرا و یا لیبرال ما و یا بعضیها که دستشان برای ملت کاملاً روشن است که اینها خودشان نیستند و دنبالهروهای غرب هستند و ذهن و تفکرات و برنامههایشان تحت تأثیر غرب است ـ به رقابت بپردازیم.
اینها دنبال این هستند که در دیگران تفرقه و اختلاف بیندازند و تبلیغات کاذب کنند. مخصوصاً در این دوره دنبال این هستند که پول به کار بگیرند. رأی بخرند و حرمت رأی مقدسی را که ملت میخواهد به نمایندهای بدهد که نماینده مردم باشد و برود برای خدا کار کند بشکنند. اینها دنبال این قضایا هستند و شاید یکمقدار از جنگ نرم دشمنان خدا در همین است و طبعاً این نوع روشها از نظر انتخابات اسلامی غلط است و ملت باید به این نکته کاملاً توجه کند که چه کسانی هستند که در انتخابات به ارزشها و مبانی عمل میکنند و چه کسانیاند که برای دستیابی به قدرت ـ چه قدرت فردی، جمعی و چه قدرت حزبی، گروهی، جناحی و جریانی ـ از هیچگونه کاری اعم از تهمت، افترا، دروغ، تبلیغات منفی و کاذب و بزرگنماییهای بلاجهت و پول خرج کردن و ترفندهای انتخاباتی غربی و شرقی دریغ ندارند. ملت باید با بصیرت، دقیقاً این مسائل را بشناسد والا کسانی مثل تقیزاده هم با لباس آخوندی در این مملکت و به مجلس شورای ملی راه پیدا کردند و در آنجا معلوم شد که آنها مهرههای آمریکا و انگلیس بودند. حالا در دوران ما استکبار سیاست «نفوذ» را در پیش گرفته است.
ممکن است این «سیاست نفوذ انتخاباتی» دشمن را کمی بیشتر شرح دهید؟
دشمن در این دوره از انتخابات میخواهد چهرههایی را به مجلس بفرستد که شاید قیافههایشان اصلاً مشخص نیست و هیچگونه نسبتی هم به ایشان نمیشود داد، ولی شناخت لازم روی اینها نیست و احتمال اینکه نفوذی استکبار باشند وجود دارد.
لذا این نوع ترفندها و اختلافاندازیها در این دوره زیاد است. از دشمنان اسلامی مثل آمریکا، انگلیس و عناصر ضد اسلامی که احیاناً هنوز بعضیها فعالیت میکنند میشود توقع داشت. آنها کار خودشان را میکنند. به دشمن که نمیشود گفت با من نجنگ! دشمن تا هرجا که دلش بخواهد میجنگد. ما باید حواسمان را جمع کنیم. از آن طرف از رقبای سیاسی که مقید به ارزشهای اسلامی و انقلابی و حتی مقید به ادب اسلامی و ایرانی نیستند هم نمیشود توقع داشت که هرچه دلش بخواهد بگوید و هر کاری خواست انجام دهد. سابق بر این در محلهها لاتهایی بودند که قیافهشان باباشملی بود که فحش میدادند، دعوا میکردند، میزدند و تیغ میکشیدند. نمیشود از اینها انتظار رعایت ادب داشت. ملت باید متوجه باشد.
این وظیفه ملت است، اصولگراها چه وظیفهای دارند؟
اصولگرایان هم باید توجه داشته باشند که در چنین دورانی اولاً متوسل به روشهای غلط نشوند. ثانیاً تحت تأثیر فضاسازیهای غربزده و جنگ نرمی که وجود دارد قرار نگیرند، بلکه استوار و محکم با هم کار کنند. اگر میدانند که آنها میخواهند اصولگرایی و ارزشگرایی را تخریب کنند خودشان مراقب باشند که با بداخلاقیها و روشهای غلط کمک نکنند که آب به آسیاب دشمن ریخته شود. اگر آنها میخواهند اختلاف بیندازند مراقب باشند که تفرقه ایجاد نشود. اگر آنها میخواهند کثرت نامزد در اصولگرایی باشد که آرای اصولگرایانه مردم که اکثریت است به هم بریزد ـ مثلاً فرض کنید پنج شش نماینده از این طرف و یکی دو نماینده از آن طرف به صحنه بیایند و مجموع آرای اصولگرایان 100 هزار رأی و تقسیم بین پنج نفر و نفری 20هزار رأی میشود. آنوقت یکی از آنها با 21 هزار رأی به صحنه میآید ـ باید مراقب این هم باشند.
بنابراین اینجا وظیفه دارند وحدت پیدا کنند. وحدت جبهه اصولگرایی بعد از درگذشت چهره هایی همچون آیت الله کنی و مرحوم عسگر اولادی دشواری های خاص خود را دارد. در مقابل رقیب برخلاف سه دوره گذشته، وضعیت مطلوبتری دارد و آنها از آمادگی بالایی برای مشارکتی جدی در انتخابات برخوردار هستند. باید درک کنیم که در چنین شرایطی هر گروهی که مانع از وحدت اصولگرایان شود، در صورت از دست دادن اکثریتِ مجلس باید پاسخگوی افکار عمومی باشد.
وظیفه الهی و شرعی بین خودشان اینجاست که اگر کسی را برتر از خودشان دانستند ـ ولو خودشان رأی بیشتری داشته باشند ـ به مردم بگویند که این افراد بیشتر به درد مجلس میخورند و مردم به سراغ آنها بروند. این برای آنها ارزش، شخصیت و هویت میآورد تا اینکه خیال کنند اگر تا الان که چند دوره نماینده بودهاند و بگویند که آقای فلانی بهتر از من است شخصیتشان شکسته میشود. از این امر نترسند. این غلط است. این مسئله شخصیت او را بالا میبرد. بنابراین در این انتخابات وظیفه اصولگرایان 1) وحدت، 2) ائتلاف و 3) محوریت روحانیت است که همه سلیقهها بتوانند در خیمهگاه ولایت حضور داشته باشند و همه با خط ولایت جلو بروند. لذا شعار ما در این انتخابات یک فهرست، یک صدا با محوریت روحانیت در خط ولایت است. این وظیفه میشود تا این دعواها و اختلافات پیش نیاید. خرجهای بیهوده و تشریفات هم نداشته باشند که این دوره با هدایتهای همه علما و بزرگان هر کس از این خرجهای بیهوده میکند باید به ملت معرفی شود که این خرج کردن بیهوده است و نباید به او رأی داد.
رسانه های رقیب معتقدند وحدت اصولگرایان یک مقدار دور به نظر میرسد، از آقای لاریجانی تا جبهه پایداری خیلی فاصله است.
اینها حرفهای آنهاست. زیاد هم نزدیک به واقعیت نیست. «إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیدًا وَ نَرَاهُ قَرِیبًا»
انشاءالله امیدواریم با همت الهی وارد شویم. کلان ما با همدیگر یکی شود. بعد اگر مجموعه ما یکی شدند و بعضی از گروهها، جریانها یا اشخاص کنار رفتند مردم بدانند اینها در حرکت وحدت الهی و اسلامی ما نیستند و به آنها رأی ندهند.
اینکه فرمودید اصولگرایان در انتخابات نباید خطایی انجام دهند، این خطا ممکن است چه کارهایی باشد؟
اینکه بداخلاقی و تخریب کنند. ادب و رفتار اسلامی را رعایت نکنند. اگر دیگری بر آنها افضل است خودشان را بر دیگری ترجیح ندهند، در نوع تبلیغات صحیح رفتار کنند. اینکه منفعل نباشند و حرکت جدی کنند.