
در بررسی کارنامه دولت دو حوزه اصلی مسائل داخلی و موضوعات خارجی وجود دارد. ارزیابی اصولگرایان از کارنامه دولت در مسائل داخلی تا حدی یکدست است، شما از رویکرد دولت در زمینه بینالمللی و خارجی چه ارزیابیای دارید؟
دولت یازدهم زمانی روی کار آمد که رابطه ما با بسیاری از کشورها خصمانه بود. جنگ نبود، اما دوستانه هم نبود. بزرگترین مشکل سیاست خارجی هم پرونده هستهای بود که بیش از 10 سال طول کشیده و کش و قوسهای فراوانی داشت. خوشبختانه دولت در این عرصه کاملاً موفق عمل کرد. زیرا مذاکرات به سمت خوبی پیش رفته است. تنشها به میزان زیادی کاهش پیدا کرد، روابط خارجی ما بسیار افزایش یافت و بخش کوچکی از تحریمها برداشته و به حالت تعلیق درآمد و بخش جزئی از داراییهای ایران آزاد شد. پیشرفت در مذاکرات هستهای علاوه بر مسائل خارجی، روی مسائل داخلی هم تأثیرگذار بود که از آن جمله میتوان به کاهش هزار تومانی قیمت دلار اشاره کرد.
از سوی دیگر امروز وجهه نظام جمهوری اسلامی ایران در دنیا، وجهه یک نظام منطقی است. بنابراین میشود گفت دولت در عرصه سیاست خارجی تا الان موفق عمل کرده است.
کارنامه دولت در سیاست داخلی را چگونه میبینید؟
در هشت سال زمامداری دولت قبل، شاهد اختلاف بین مجلس و دولت بودیم. رابطه این دو قوه تنشهای فراوانی داشت که به رسانهها هم کشیده شد. به بیان دیگر این اختلاف برای همه ایرانیان «جنگ اعصاب» بود و تأثیر سوءاش را روی کارهای بلندمدت گذاشت. زیرا کسی در کشوری که امنیت نداشته باشد، سرمایهگذاری نخواهد کرد. اگر امنیت اقتصادی حاکم نباشد، سرمایهگذاری نمیشود و رکود اتفاق میافتد.
الان جو بین دولت و مجلس «دوستانه» شده است. برخورد رئیس جمهوری با مجلس بسیار دوستانه است. با اینکه وزرای پیشنهادی دولت چندین بار از سوی مجلس رد شد، اما آقای روحانی به تصمیمات مجلس احترام گذاشتند. درباره وزارت علوم حرفهای فراوانی مطرح بود اما رئیس جمهوری خیلی خوب عمل کرد و در نهایت وزیری معرفی کردند که حلقه اتصال خوبی بین دولت و مجلس شد و التهابها در این زمینه را التیام بخشید.
علاوه بر رابطه بین قوا، شاهد برقراری آرامش در جامعه هستیم. نتیجه ابتدایی این آرامش کاهش تورم بود. دولت امیدوار است تورم را تا پایان سال به زیر 20 درصد برساند و این امید وجود دارد که سال آینده کاهش نرخ تورم بیشتر از این باشد. این در شرایطی است که قیمت نفت بشدت کاهش پیدا کرده است. بودجههای ما از سالهای قبل از انقلاب بشدت به نفت وابسته بوده است. در دولت نهم و دهم ما نفت را بشکهای 150دلار میفروختیم، اما الان به زیر 50 دلار رسیده است. به این ترتیب بخش زیادی از درآمدهای ما کاهش پیدا کرد اما در عین حال در چنین شرایطی تورم هم کاهش یافت و الان بحث خروج از رکود مطرح است. امروز کسی در این حقیقت که تورم کاهش پیدا کرده، شک و تردیدی ندارد. عقیده اکثریت بر این است که از رکود هم خارج شدیم اما رسیدن به حالت عادی زمانبر خواهد بود.
از طرف دیگر دولت چند طرح بسیار موفق داشت که به عنوان یک ایرانی باید تشکر کرد. اجرای طرح سلامت شبیه معجزه بود. بنده فکر نمیکردم این طرح به این شکل اجرا شود. رهبر معظم انقلاب چند بار فرموده بودند برای فردی که مریضی دارد همان ناراحتی کافی است و نباید بابت دارو نگرانی داشته باشد. خوشبختانه با طرح دولت به این هدف و مطالبه رهبری بسیار نزدیک شدیم. الان در بیمارستانها مراجعان حداکثر 10 درصد هزینهها را میپردازند. وزیر بهداشت هم قول داده این رقم در روستاها به 6 درصد برسد.
دولت باوجود مشکلات اقتصادی برای بازسازی و نوسازی بیمارستانها بودجه خوبی در نظر گرفته است. این سیاستها که دغدغه هر ایرانی بود تا حد زیادی کاهش یافته و باعث آرامش مردم شده است.
موضوع دیگر که از سوی دولت بخوبی تدبیر شد طرحهای عمرانی است. دولت قبلی خیلی جاها را کلنگ زده و رها کرده بود. مطابق آمار و اطلاعات ما 400هزار میلیارد تومان طرحهای نیمه تمام داریم. اگر سالانه و با نرخ امروز 120 هزار میلیارد تومان برای این طرحهای نیمه تمام اعتبار در نظر بگیریم، 20 سال طول میکشد تا طرحهای کلنگ زده را تمام کنیم.
دولت تصمیم درستی اتخاذ و سال گذشته اعلام کرد به طرحهایی بودجه اختصاص میدهد که حداقل 90 درصد کارهایش انجام شده باشد تا به بهرهبرداری برسد. رئیس جمهوری مجدد اعلام کردند در سال 94 طرحهایی که 80 درصد کارشان انجام شده را به اتمام میرسانیم. به این ترتیب اولویت مشخص شده است. باید توجه داشت طرحهای عمرانی تا زمانی که در حال ساخت است، تورم زا است و وقتی به بهرهبرداری رسید تورم زدا است.
ارزیابی شما خیلی مثبت است. اما برخی اصولگرایان نظر متفاوتی دارند. برای نمونه نظرات مؤتلفه کمتر و نظر طیفهای دیگر بخصوص جبهه پایداری با قضاوت شما زاویه زیادی دارد. این تناقض ناظر به چیست؟
هم اصلاحطلبان و هم اصولگرایان طیف بسیار وسیعی هستند. ممکن است برخی اصولگرایان با حرفهای من مخالف باشند، اما فکر میکنم در مجموع اصولگرایان تا الان دولت آقای روحانی را تا حد زیادی موفق میدانند. نه تنها کسی از اصولگرایان امروز منکراین نیست که تورم کاهش پیدا کرده بلکه تا آنجا که من اطلاع دارم کسی در ایران وجود ندارد که بگوید تورم سال 93 از تورم سال 91 بیشتر است. تورم عامل بسیار مخربی در اقتصاد و توسعه کشور است. بعید است کسی الان وجود داشته باشد که بگوید رابطه ایران با جهان خارج از سالهای گذشته خصمانهتر است.
بله اما این گونه القا میکنند که دولت و دستگاه دیپلماسی مملکت را در چمدانی ریخته و تحویل کشورهای بیگانه دادند و حتماً امتیاز ویژهای داده شده که الان با ایران رابطه خوبی دارند؟
اولاً مذاکره یعنی همین. باید امتیاز بدهیم و امتیاز بگیریم. اگر بگوییم ما این طرف جو هستیم و شما آن طرف جو حتماً به نتیجه نمیرسیم. در مذاکرات باید مماشات داشت؛ امتیاز داد تا به نتیجه رسید و مذاکره برای همین است.
دوم اینکه خط مشی کلی سیاستها را رهبر معظم انقلاب تعیین کرده و بر آن نظارت دارند. خطوط قرمز کاملاً مشخص و از سوی رهبر معظم انقلاب معین شده و هیچ کس توان و جسارت عبور از آن را ندارد.
من آدم خوشبینی هستم و به این نظام و آینده آن اعتقاد دارم. فکر میکنم شرایط ما روز به روز بهتر میشود. امروز به جایی رسیدهایم که رهبر معظم انقلاب میفرمایند هر کسی هر جای دنیا با اسرائیل مخالفت کرد، ما حمایت میکنیم. گفتن این حرف خیلی قدرت میخواهد. زیرا ما میدانیم چه کسانی از اسرائیل حمایت میکنند. رهبر کشور اسلامی امروز با اقتدار اعلام میکند اگر ما نبودیم نتیجه جنگ 33 روزه فرق میکرد. کمکهای ما امروز در عراق و سوریه مؤثر بوده است. خود امریکا اعتراف کرده مبارزه حقیقی با داعش را ایران انجام داد.
از کجا به این نتیجه رسیده اید که نظر اغلب اصولگرایان به دولت تا این حد مثبت است؟
خدا رحمت کند مرحوم آقای عسگر اولادی را. ایشان در جلسه حزب مؤتلفه گفتند بین 8 نامزد ریاست جمهوری، آقای روحانی مناسبترین بودند. به خود آقای روحانی هم گفتند. ایشان هم رهبر حزب مؤتلفه بودند و هم رهبر جبهه پیروان خط امام و رهبری که سابقه شان از تشکلهای جدید اصولگرا بسیار بیشتر است.
این گونه نیست که انتقادی نداشته باشیم یا بگوییم هیچ اشکالی در مملکت وجود ندارد. نگرانیهایی وجود دارد که خود دولت هم در جریانش هست.
چه نگرانی هایی؟
نمی گویم همه چیز الان گل و بلبل است. حقایق را همه میدانند. تورم 25 درصدی هم تورم بسیار بالایی است. نمیشود آن را انکار کرد. قیمت نان 30 درصد گران شد که جای نگرانی است، اما اگر جمعبندی کنیم، مجموعه حرکت رو به جلو است.
من هم بلدم اشکالات را چه در مذاکرات و چه در سایر موارد بگویم. پنجاه سال است در سیاست حضور دارم و به لحاظ فنی تخصصش را دارم. اما دقت کنید مذاکرات الان بین ماو شش کشور قوی است که پنج کشورش حق وتو دارند. به اضافه آلمان که بزرگترین اقتصاد دنیا را دارد. این قدرت جمهوری اسلامی را نشان میدهد. در 200 سال اخیر یا حتی کل تاریخ ایران کجا دیده شده که یک طرف 6 کشور قدرتمند امریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه، چین و آلمان باشند و یک طرف ایران؟ حتی در مذاکرات بینالمللی همیشه یک طرف بلوک شرق بود و یک طرف بلوک غرب. یک طرف امریکا و فرانسه بود یک طرف چین و روسیه. این نشان از قدرتی دارد که نباید آن را دست کم گرفت. حالا ممکن است امتیازهایی هم داده باشیم اما نباید فراموش کرد مسابقه بین دو آدم هم وزن است. الان وزن ما در سیاست دنیا اندازه شش کشوری است که با ما مذاکره میکنند. این نکته بسیار مثبتی است. البته میشود عینک را طوری زد که همه چیز را سیاه دید. خود من اگر بخواهم میتوانم نقدهایی را درباره توافقنامه ژنو مطرح کنم اما باید برآیند و فرآیند کلی را دید. بنده در جلسات حزب تحلیلم از این تفاهمنامه را مطرح کردم اما مسئولان حزب صلاح ندیدند منتشرش کنند که به نظر من اشتباه بود. شاید اگر منتشر میشد، خیلی از کسانی که امروز حرف میزنند، آن موقع حرف نمیزدند.
یکی از نقدهایی که به اصولگرایان میانه رو وارد است این است که به نوعی سکوت کرده و میدان را به تندروهای این جریان واگذار کردهاند. این نقد را به خودتان وارد میدانید؟
کم کاری من نیست، کم کاری رسانه هاست. رسانهها باید سراغ این افراد بروند. این افرد برای حرفزدن التماس نمیکنند و تا یک دوربین ببینند، مقابلش نمیروند تا حرف بزنند. رسانهها گاهی تریبون را در اختیار کسانی قرار میدهند که دنبال رسانهها هستند.
بعد از توافق ابتدایی ایران و 1+5 همایشهایی تحت عنوان «دلواپسان» و «ما نگرانیم» و امثال اینها برگزار شد. جنابعالی چقدر نقدهایی را که به توافق ژنو مطرح شد فنی، دقیق و وارد میدانید؟
بنده ندیدم کسی بیاید و موافقتنامه را دقیق خوانده و خط به خطش را بیان کند. من بعد از انتشار توافقنامه آن را خط به خط ترجمه کردم. قسمتی از توافقنامه مخدوش ترجمه شده بود و من هم به این مسأله انتقاد دارم.
کدام بخش؟
یک پاورقی داشت، دو سه خطی که بخشی از متن را معنی کرده بود. آن را به عنوان پاورقی ترجمه نکردند. همان موقع گفتم اگر دقت و امانت را در ترجمه رعایت میکردند، بهتر بود. ما نباید کاری کنیم که اعتماد مردم نسبت به دیپلماسی و سیاست خارجی خدشه دار شود. هیچ وقت دو کشوری که مذاکره میکنند تا زمان حصول نتیجه، تمام جزئیات مذاکره شان را منتشر نمیکنند. بخشهایی باید در بین مذاکرهکنندگان بماند. اینکه انتظار داشته باشیم تمام مسائل مذاکرات در رسانهها بیان شود درست نیست.