
نصر عزیزی - با ورود به دهه چهارم از استقرار جمهوری اسلامی، ضرورت نیاز به حزب بیش از پیش احساس میشود. در چرایی عدم شکلگیری احزاب فراگیر و معتبر و دارای ساختارهای تشکیلاتی مناسب و شخصیتهای تاثیرگذار، دلایل زیادی وجود دارد که در فرصتهای مقتضی به آنها پرداخته خواهد شد. در قریب سه دهه گذشته در کشورمان احزابی آمدند و رفتند و یا نام ضعیف و کم تاثیر و یا بی تاثیری از آنها بر جای ماند.
وجود حزب جمهوری اسلامی در سالهای اول پیروزی و نقش فراگیر آن در کشور و مدیریت اثرگذار در عرصههای قوای سه گانه و سایر نهادهای انقلابی قابل انکار نیست. به اختصار و گذرا فقط میتوان جایگاه موتلفه اسلامی را در شکلگیری و مدیریت ساختاری و تداوم و اعتبار حزب جمهوری اسلامی جایگاهی تعیین کننده دانست و این را باید گفت که با اجازه امام راحل موتلفه اسلامی به حزب مذکور وارد شد و در حاشیه هدایت این اجازه انسجام احتیاطی اعضای قدیمی و مبارزان دوره طاغوت حفظ گردید. با این حال شاکله اصلی و ترکیب شورای مرکزی حزب و مدیریت بخشهای اجرایی را اعضای موتلفه اسلامی تشکیل میدادند و نام شهدای جاوید الاثر آن در فاجعه هفتم تیر ماه سال 60 ثبت است.
از آنجایی که موتلفه اسلامی یکی از تشکلهای دینی و مذهبی و سیاسی با سابقه قریب نیم قرن فعالیت و مبارزه بوده و با راهنمایی و تدبیر حضرت امام راحل در سال 42 پایهگذاری گردید، دورانهای سخت مبارزه را قبل از پیروزی پشت سرگذاشته و بعد از پیروزی انقلاب نیز از موثرترین احزابی میباشد که در فضای سیاسی ایران در قالب یک حزب تمام عیار سیر تکاملی فعالیت خود را طی نمود، در نظر است بخشهایی از نقشهای آشکار و غیر اشکار حزب در سلسله مقالاتی به رشته تحریر در آید و در این رابطه چند هدف زیر مورد نظر میباشد:
الف – مشخص شود که چگونه حزبی با بنیانهای مذهبی و رویکردهای دینی میتواند پنجاه سال با افتخار و موفقیت در صحنههای مبارزاتی و سیاسی نقش آفرینی نماید.
ب – الگوی ساختاری و تشکیلاتی و دینی و مبارزاتی موتلفه اسلامی بعنوان یک حزب موفق از حیث عمل به تکالیف و وظایف خود، در جامعه مطرح و مبنا و بهانهای برای پژوهش و تحقیقات اندیشمندان و علاقهمندان صحنههای سیاسی باشد.
ج- رازهای ماندگاری و تداوم موتلفه اسلامی با همه محدودیتها و موانع و فضای فرهنگی ادبیات سیاسی رایج از جهات معیارگراییها تا بی معیاریها به جامعه معرفی شود.
نکته حائز اهمیت این است که در سلسله این مقالات بنا نیست تاریخ نگاری از سابقه موتلفه اسلامی بشود اگر چه مباحث و سوژهها متکی به رویدادهای تاریخی و فعالیت حزب خواهد بود. ولی رویکردی تحلیلی و جامعهشناسی با استفاده از کارکردهای تاریخی مورد نظر خواهد بود که به نحوی با نگرشی آموزشی در حوزه کارکرد حزب همراه است.
در خصوص تاریخ عملکرد موتلفه اسلامی، اگرچه تا کنون کتب و اسناد و منابع معتبر و متعدد با استفاده از اسناد انقلاب اسلامی و خاطرات شخصیتهای مبارز و قدیمی و ارزشمند موتلفه منتشر گردید، ولی همه اینها معرف تاریخ موتلفه اسلامی نیستند.
بنابر این تاریخ حقیقی و واقعی موتلفه اسلامی بخصوص قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیازمند روزشمار جامع و کاملی است که در آن هزاران نفر روز مورد کار و فعالیت و تلاش آشکار و پنهان، با توجه به فضای امنیتی رژیم شاه باید ثبت گردد.
در همین رابطه باید به این جهت تاریخ پرماجرای انقلاب اسلامی در دهه 40 و 50 اشاره شود. قبل از پیروزی چهار جریان کمونیستها که حزب توده را هم در برمیگرفت، لیبرالها و ملیگرایان، منافقین بعداً وارد مبارزه گردیدند، و جریان مذهبی روحانیت و موتلفه اسلامی، هدایت مبارزات را با اهداف وانگیزههای متفاوت به عهده داشتند. آنچه مسلم بوده، جریان موتلفه اسلامی تشکل سازماندهی شده و با برنامه و خود ساخته و مصمم و هدفمند و پای کار در متن مبارزه بوده که با امر امام شکل گرفت و با هدایت مبارزانی که بعضی مرحوم و شهید شدند و بعضی در قیدحیات بودهاند، با هماهنگی شورای فقها شامل شهید مطهری، شهید بهشتی، آیت الله انواری و حجت الاسلام مولایی، امور مبارزه را تا پیروزی ادامه دادند که شرح این مبارزات و زندانها و شکنجهها و ارتباطات و برنامهها مفصل خواهد بود.
بنابر این پیوند موتلفه با روحانیت در ابعاد گستردهای و در حلقه ارتباطی با امام راحل از نیم قرن پیش شکل تشکیلاتی یافت اگرچه قبل از آن این همراهی نیز با شهدای فدائیان اسلام و آیت الله کاشانی وجود داشته لذا این دریچه بابی برای اندیشمندان و علاقهمندان نسلهای سوم و چهارم انقلاب خواهد بود که بنا دارند به الگو بودن و پایداری یک حزب فراگیر و توانمند با صبغه اسلامی بیندیشند.