سیاسی

به دنبال آرمان تأسیس حکومت اسلامی بود

ایشان از زمان مرحوم نواب صفوی به دنبال آرمان تأسیس حکومت اسلامی بود و دیگر برایشان محقق شده بود و در این راه از هیچ‌چیز نهراسیدند و جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند و به هزینه و سود و زیانش توجهی نداشتند
دکتر علیرضا اسلامی از همراهان و یاران مرحوم حاج هاشم امانی در گفتگو با هفتهنامه شما به واکاوی ابعاد شخصیتی این مجاهد با اخلاص پرداخت:

تربیتیافته مکتب اسلام

مرحوم حاج هاشم امانی در خانواده معتقد به اسلام پرورش یافت، پدرشان حاج احمد امانی از تجار معروف بازار بود و خودشان نیز دروس حوزوی را گذرانده و به مرتبه اجتهاد رسیده بودند؛ بهطوریکه گاهی آیتالله خوانساری به مسجد سید عزیزالله نمیآمد ایشان را به جای خود برای اقامه نماز میگذاشت پدرشان در دوره رضاخان مبارزه با رژیم پهلوی اول را در کارنامه خود داشت. درزمانی که اقامه عزای امام حسین(ع) توسط رضاخان ممنوع شد این خانواده در خانه خود بهصورت پنهانی به عزاداری میپرداختند.

از نواب تا امام خمینی

جوانی ایشان همزمان با مقابله مرحوم نواب صفوی با کسروی و رضاشاه شد و حاج هاشم در این مقطع با نواب همراه شد در این زمان او و حاج مهدی عراقی با فداییان اسلام همکاری کردند.

پس از اعدام مرحوم نواب صفوی سکوت در جامعه حکمفرما شد؛ بعد از این که امام خمینی نهضت را در سال ۴١ و ۴٢ شروع کردند این عزیزانی که در خط روحانیت فعالیت میکردند گمشده خود را در امام خمینی یافتند سپس ایشان با دوستانشان بهفرمان امام موتلفه اسلامی را تشکیل دادند، پس از تشکیل شاخه نظامی ایشان هم اسلحه به دست گرفت و به همراه گروهی که به قتله منصور مشهور شدند به دادگاه رفت و به اعدام محکوم شدند که درنهایت حکم او و شهید عراقی به ابد تغییر پیدا کرد.

امام زندان

در زندان اوایل حزب توده و مارکسیستها و مقداری چپیها و ملیگراها نفوذ داشتند اما بعد از حضور موتلفه‌‌ایها ‏تغییر کرد و مرحوم عراقی مراسم روضه بر پا کردند و نماز جماعت هم اقامه میشد از سال ۵۰ به بعد که جریان مجاهدین خلق به زندان آمد دوستان موتلفه برای جلوگیری از فعالیت آنها و گمراه نشدن جوانان وارد میدان شدند. در آن زمان حزب ملل اسلامی و موتلفه در گروه مذهبیها شناخته میشدند و مرحوم هاشم امانی هم بهعنوان امام جماعت شناخته میشود و به ایشان اقتدا کرده و در بین زندانیها با نام امام شناخته میشد در این مقطع آزار مارکسیستها شروع و رنج بسیار برای گروههای مسلمانان مبارز ایجاد شد بهنوعی که آنها شرایط زندان در زندان را تجربه میکردند از سویی در بایکوت بودند و از سوی دیگر مورد آزار و اذیت مارکسیستها قرار میگرفتند اما بعد از مرتد شناخته شدن مارکسیستها توسط روحانیون زندان دوستان موتلفه و از جمله هاشم امانی تابع این فتوا شدند.

نشانهای از سوی خدا

در سال ۵۶ و بعد از آزادی از زندان و با توجه به جو انقلاب ایشان جلسات آموزش و اعتقادی را برگزار میکرد و من در این کلاسها شرکت میکردم و همگام و هماهنگ با شرایط تحلیلهایی ارائه میداد؛ ما گاهی خدمت ایشان میرسیدیم و گزارشهایی درباره شرایط کشور ارائه میکردیم ایشان از زمان مرحوم نواب صفوی به دنبال آرمان تأسیس حکومت اسلامی بود و دیگر برایشان محقق شده بود و در این راه از هیچچیز نهراسیدند و جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند و به هزینه و سود و زیانش توجهی نداشتند؛ خداوند نشان داد کسی که درباره امربهمعروف و نهی از منکر که بزرگترین منکر آن زمان مبارزه با طاغوت بود ازخودگذشتگی کرد نتیجه و محصول انقلاب و انتشار آن در جهان تشیع و دنیا را مشاهده کرد؛ همانگونه که شهید بخارایی در نطق خود در دادگاه ستمشاهی گفت هان ای جوانان بهپیش؛ گلولههایی که در شبهای ظلمانی سالهای ۴٢ به سمت دشمن شلیک شد آغاز مبارزهای بود که رژیم شاهنشاهی منحوس را ساقط کرد و سپس در دفاع مقدس نیز منجر به شکست صدام و حزب بعث شد و در سالهای بعد بهواسطه همین اندیشه شیعیان در عراق حاکم شدند و پیروزیهای گستردهای در خط مقاومت شکل گرفت و همچنان روبهجلو پیشرونده است و ایشان محصول مقاومت خود و دوستانشان را دید. همچنین باید گفت ایشان در سالهای بعد از انقلاب نیز سودای ریاست و مسئولیت نداشتند و همواره در کسبوکار خود در بازار فعالیت میکردند.

دکتر علیرضا اسلامی از همراهان و یاران مرحوم حاج هاشم امانی در گفتگو با هفتهنامه شما به واکاوی ابعاد شخصیتی این مجاهد با اخلاص پرداخت:

تربیتیافته مکتب اسلام

مرحوم حاج هاشم امانی در خانواده معتقد به اسلام پرورش یافت، پدرشان حاج احمد امانی از تجار معروف بازار بود و خودشان نیز دروس حوزوی را گذرانده و به مرتبه اجتهاد رسیده بودند؛ بهطوریکه گاهی آیتالله خوانساری به مسجد سید عزیزالله نمیآمد ایشان را به جای خود برای اقامه نماز میگذاشت پدرشان در دوره رضاخان مبارزه با رژیم پهلوی اول را در کارنامه خود داشت. درزمانی که اقامه عزای امام حسین(ع) توسط رضاخان ممنوع شد این خانواده در خانه خود بهصورت پنهانی به عزاداری میپرداختند.

از نواب تا امام خمینی

جوانی ایشان همزمان با مقابله مرحوم نواب صفوی با کسروی و رضاشاه شد و حاج هاشم در این مقطع با نواب همراه شد در این زمان او و حاج مهدی عراقی با فداییان اسلام همکاری کردند.

پس از اعدام مرحوم نواب صفوی سکوت در جامعه حکمفرما شد؛ بعد از این که امام خمینی نهضت را در سال ۴١ و ۴٢ شروع کردند این عزیزانی که در خط روحانیت فعالیت میکردند گمشده خود را در امام خمینی یافتند سپس ایشان با دوستانشان بهفرمان امام موتلفه اسلامی را تشکیل دادند، پس از تشکیل شاخه نظامی ایشان هم اسلحه به دست گرفت و به همراه گروهی که به قتله منصور مشهور شدند به دادگاه رفت و به اعدام محکوم شدند که درنهایت حکم او و شهید عراقی به ابد تغییر پیدا کرد.

امام زندان

در زندان اوایل حزب توده و مارکسیستها و مقداری چپیها و ملیگراها نفوذ داشتند اما بعد از حضور موتلفه‌‌ایها ‏تغییر کرد و مرحوم عراقی مراسم روضه بر پا کردند و نماز جماعت هم اقامه میشد از سال ۵۰ به بعد که جریان مجاهدین خلق به زندان آمد دوستان موتلفه برای جلوگیری از فعالیت آنها و گمراه نشدن جوانان وارد میدان شدند. در آن زمان حزب ملل اسلامی و موتلفه در گروه مذهبیها شناخته میشدند و مرحوم هاشم امانی هم بهعنوان امام جماعت شناخته میشود و به ایشان اقتدا کرده و در بین زندانیها با نام امام شناخته میشد در این مقطع آزار مارکسیستها شروع و رنج بسیار برای گروههای مسلمانان مبارز ایجاد شد بهنوعی که آنها شرایط زندان در زندان را تجربه میکردند از سویی در بایکوت بودند و از سوی دیگر مورد آزار و اذیت مارکسیستها قرار میگرفتند اما بعد از مرتد شناخته شدن مارکسیستها توسط روحانیون زندان دوستان موتلفه و از جمله هاشم امانی تابع این فتوا شدند.

نشانهای از سوی خدا

در سال ۵۶ و بعد از آزادی از زندان و با توجه به جو انقلاب ایشان جلسات آموزش و اعتقادی را برگزار میکرد و من در این کلاسها شرکت میکردم و همگام و هماهنگ با شرایط تحلیلهایی ارائه میداد؛ ما گاهی خدمت ایشان میرسیدیم و گزارشهایی درباره شرایط کشور ارائه میکردیم ایشان از زمان مرحوم نواب صفوی به دنبال آرمان تأسیس حکومت اسلامی بود و دیگر برایشان محقق شده بود و در این راه از هیچچیز نهراسیدند و جانشان را در طبق اخلاص گذاشتند و به هزینه و سود و زیانش توجهی نداشتند؛ خداوند نشان داد کسی که درباره امربهمعروف و نهی از منکر که بزرگترین منکر آن زمان مبارزه با طاغوت بود ازخودگذشتگی کرد نتیجه و محصول انقلاب و انتشار آن در جهان تشیع و دنیا را مشاهده کرد؛ همانگونه که شهید بخارایی در نطق خود در دادگاه ستمشاهی گفت هان ای جوانان بهپیش؛ گلولههایی که در شبهای ظلمانی سالهای ۴٢ به سمت دشمن شلیک شد آغاز مبارزهای بود که رژیم شاهنشاهی منحوس را ساقط کرد و سپس در دفاع مقدس نیز منجر به شکست صدام و حزب بعث شد و در سالهای بعد بهواسطه همین اندیشه شیعیان در عراق حاکم شدند و پیروزیهای گستردهای در خط مقاومت شکل گرفت و همچنان روبهجلو پیشرونده است و ایشان محصول مقاومت خود و دوستانشان را دید. همچنین باید گفت ایشان در سالهای بعد از انقلاب نیز سودای ریاست و مسئولیت نداشتند و همواره در کسبوکار خود در بازار فعالیت میکردند.

https://www.shoma-weekly.ir/hQwkWn