
***
آنچه واضح است کالاهای تولیدشده در داخل توسط مصرفکنندگان ایرانی استفاده نمیشود. چرا اقبال مصرفکنندگان به کالاهای ایرانی همچنان کم است؟
به خاطر کیفیتشان است. کالاهایی مصرفی از ترکیه و چین میآیند. آنها هم کیفیت متوسط و البته در میان کیفیتهای متوسطشان کیفیت بالا هم دارند. مسافرینی که به اروپا میروند کالاهایی را میآورند که کیفیتش بالاتر از تولیدات داخلی است. چون کیفیت کالاهایمان پایین است، به مصرفکنندهها کلمه خارجی القا شده است که همواره همراه کیفیت بالاست و کافی است عنوان شود جنسی خارجی است و همین برای خرید و مصرف آن کافی است. در بین اجناس چینی و ترکیهای قسمت بیشترشان کیفیت متوسطی دارند. متأسفانه الان ترکیه کالاهای خیلی متوسطی را میفرستد، اما چون اسمش خارجی است و بعضی اوقات ترکها تقلب میکنند و مارکهای اروپایی روی اجناسشان میچسبانند. این باعث شده تمایل مصرفکننده به جنس خارجی باشد. حتی در شهرستانهایی مثل اصفهان و مشهد که رفته بودم، میدیدم روی کالاهای چینی مارک اروپایی زدهاند. میدانم آن کالا چینی است. حتی روی کالای ایرانی مارک افغانی میزنند! چون مصرفکننده میگوید جنس افغانی بهتر از ایرانی است!
با نهایت تأسف علت اصلیاش این است که حمایت از تولید برای صنایع متوسط و کوچک در داخل کشورمان کمرنگ است. بایستی از صنایع متوسط و کوچک حمایت کافی کنیم تا به مصرفکننده القا کنیم کالاهای مصرفی شما اینهاست، نه اجناس خارجی. چون حمایت کم است، صنایع داخلی مواد اولیه خوب ندارند و به دلیل اینکه قیمت تمامشدهشان بالاست از کیفیتشان میزنند. الان خیلی از جنسهای داخلی کیفیت پایینتری در مقایسه با مشابه خارجیاش پیدا کرده است. این اشکال اصلی است.
علت اینکه تقلب و رانت در کالاهای ایرانی زیاد شده است، به دلیل عدم حمایت دولت است؟
یکی از دلایل این است که دولت آنچنان که لازم است از صنایع متوسط و کوچک حمایت نمیکند. ما که به دنبال اقتصاد مقاومتی هستیم، اولین هدفش حمایت از صنایع متوسط و کوچک مصرفیمان است. صنایع متوسط و کوچک بیشترین مصرف را دارند، بیشترین اشتغال را ایجاد میکنند و کمترین ارزبری خارجی را دارند. با وجود این مزایا حمایتی که لازمه آن است از آنها نمیشود.
دولت باید از مصرفکننده بیشتر حمایت کند یا تولیدکننده؟
از هر دو. دولت باید بیطرف و حالت ارشادی داشته باشد. هم منافع مصرفکننده را در نظر بگیرد و کالای خوب با قیمت مناسب تولید شود و هم تولید رونق یابد که سراغ قاچاق نرویم. وقتی از تولید حمایت نکنیم به سمت قاچاق میرویم. اگر سراغ قاچاق نرویم، میرویم سمت واردات رسمی. واردات رسمی را با دیوار تعرفه تا اندازهای مهار میکنند و از این طرف قاچاق رشد مییابد. الان در قاچاق خیلی مشکل داریم. از مجموع ۸۰ میلیارد واردات کشورمان ۱۵ الی ۲۰ میلیارد آن قاچاق است. همین امر برایمان بلیهای شده است که بایستی یک جا جلویش گرفته شود که تا به حال نتوانستهایم.
آیا توزیع کالاهای قاچاق در کشور به این امر کمک کرده است که مصرفکنندگان سراغ اجناس تولید داخل نروند؟
توزیع کالاهای قاچاق بسیار آسان است و طوری پخش میشوند که کنترلی روی آنها وجود ندارد.
بین قوای سهگانه کدامیک را در عدم حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان بیشتر مقصر میدانید؟
مصرفکننده حق دارد و تولیدکننده هم به خاطر ایجاد اشتغال باید حمایت شود. تولیدکننده، خصوصاً برای صنایع کوچک حمایت نمیشود، ولی از صنایع دولتی حمایت میشود. الان تبعیضی وجود دارد که صنایع دولتیمان از امتیازات ویژهای در بانکهای خاص برخوردارند، ولی صنایع کوچک و متوسط نه میتوانند تنخواه و وام بگیرند و نه میتوانند سندشان را به بانکها بدهند و پول بگیرند. این کار برای صنایع دولتی انجام میشود، ولی برای صنایع خصوصی انجام نمیشود. تمام اوراق قرضهای که منتشر میکنند از مؤسسات دولتی است. مؤسسات خصوصی نمیتوانند اوراق قرضه منتشر کنند. در واقع حمایتی که میشود از بخش دولتی کشور است. فریادمان این است که در یازده دولت گفته شد درصد مشارکت بخش خصوصی را افزایش میدهیم. در دولت اول ۸۵ درصد، دولت دوم ۸۰ درصد و بعد شد ۷۰ درصد، آقای هاشمی قول داد به ۵۰ درصد میرساند، ولی در دوره آقای خاتمی به ۸۰ درصد رسید و در دوره آقای احمدینژاد به ۸۵ درصد افزایش یافت و الان که هجده ماه از دولت یازدهم گذشته، هنوز ۸۰ درصد اقتصاد ما دولتی و ۲۰ درصد خصوصی است. باید این درصدها جا به جا شوند، در غیر این صورت رفاه مردم را در پی نخواهد داشت.
مقام معظم رهبری هم در صحبتهایشان اشاره کردند، نفتی و دولتی بودن اقتصاد همچنان معضل اقتصادی ماست. آیا میتوانیم از این وضعیت بیرون بیاییم؟
بهراحتی میتوانیم. یک بار به آلمان رفته بودم که یک کارخانه دولتی را بخرم. پنج هزار کارمند داشت. ۶۰۰ میلیون مارک قیمت گذاشته بودند. به من گفتند به یک مارک به تو میفروشم، به شرط اینکه این پنج هزار نفر را پنج سال نگه داری. ببینید چقدر به اشتغال اهمیت میدهند. پرسیدم: «دلیلش چیست؟» جواب دادند: «شما پنج هزار نفر را که پنج سال نگه دارید، ۲۵ هزار شغل را نگه داشتهاید. این ۲۵ هزار شغل برای منی که دولت آلمان هستم بیش از ۶۰۰ میلیون مارک میارزد.» اینجا این حرفها نیست. اینجا همان داستان معروف است که طرف میخواست مادرش را در بازار بفروشد و قیمتی گذاشته بود که کسی نخرد، اینجا هم کارخانه را بخواهند بفروشند قیمتی را میگذارند که مردم نتوانند بخرند و باز بخش دولتی بخرد.
این همان نقض غرضی است که از اول انقلاب داریم فریاد میزنیم و به گوش کسی هم فرو نمیرود. انشاءالله خداوند سایه مقام معظم رهبری را از سر ما کم نکند و همواره طول عمرشان بدهد، همیشه در این باره فریاد زدهاند. مگر اول سال ۹۳ در باره اقتصاد مقاومتی و صادرات غیر نفتی صحبت نکردند؟ گوش نمیکنیم. البته این حرفها را باید با احتیاط بزنیم، چون بنایمان بر این است که از دولت یازدهم حمایت کنیم و نباید این حمایت دچار اشکال شود. شب عیدی میخواهیم خانهمان باشیم.
مقام معظم رهبری بر استفاده از ظرفیتهای مردمی تأکید فراوانی کردهاند، در این قضیه کجای کار هستیم؟
ظرفیتهای مردمی بسیار بسیار کم استفاده میشود. مردم را در اقتصاد دخیل نکردهایم. فقط داریم با مردم تعارف میکنیم.
در مورد حمایت از حقوق مصرفکنندگان بفرمایید که آیا شرکت یا سازمانی هست که حامی مصرفکننده باشد؟ آیا جوایزی که داده میشود واقعی است؟
در حد شعار بله، ولی در عمل خیر.
یعنی این جوایز در حد حرفاند؟
در حد شعار و تعارف خیلی خوب عمل شده است.