
از سال 55 تا 58 تا اواخر جنگ مردم یک زندگی واقعاً انقلابی داشتند به این معنا که تلاش بسیار زیادی میکردند و زندگی سادهای میساختند. اقتصاد مقاومتی آن موقع عملاً اجرا میشد. همچنین با کمترین امکانات در جبهه جنگیدیم با کمترین امکانات جهاد سازندگی در روستاها کار میکرد و آنجا را آباد میکرد و مدیران کشور با کمترین حقوق زندگی میکردند. بنابراین با مدیریت جهادی یعنی تولید، همکاری، تعامل و همدلی بیشتر و مصرف کمتر میتوانیم بر بسیاری از مشکلات فائق شویم.
گرچه ما کشور بسیار غنی هستیم، اما اگر از این نعمتهای خدادادی به خوبی استفاده نشود، فرصتها تبدیل به تهدید میشود و خداوند در قرآن نیز به این مورد تذکر میدهد و میفرماید: «الم تر الى الذین بدلوانعمهالله کفرا و احلوا قومهم دار البوارگروهی که نعمت خدا را تبدیل به کفران کرده است». کشور ما همه امکانات و لوازم یک زندگی مقتدرانه و اسلامی را در اختیار دارد، اما دارای یک نوع زندگی ایده آل نیستیم به همین دلیل باید منابع موجود در کشور را استخراج کنیم، ایجاد ثروت کنیم و علم را تبدیل به فناوری و ثروت کنیم که لازمه آن مدیریت صحیح و رفع بعضی از مشکلات موجود در جامعه است. جامعه ما اکنون در یک ابعادی کاربرد تعارضی و تقابلی با هم دارند که این تقابل باید به تعامل همه نیروها تبدیل شود تا مشکلات حل شود.
پیروزی ملت ایران وعده خداوند متعال بود؛ زیرا فتح و پیروزی خداوند با ایستادگی ملت محقق میشود و نظام اسلامی در برابر تمام قدرتهای جهانی ایستادگی کرد و امروز به دنیا اعلام میکنیم مردم ایران قادر هستند هر تصمیمی که مقام معظم رهبری بگیرند، آن را انجام دهند.