
غرب در اوکراین نتوانست مانند برلین غربی که زندگی مرفه همراه با تجملات را برای مردم برلین غربی تأمین کرد در برابر برلین شرقی که در اختیار کمونیستها و شوروی بود تأمین و عمل کند. فقر بر اوکراین حاکم بود. غرب عملاً گفت اگر برلین شرقی و اصولاً آلمان شرقی به آلمان غربی بپیوندد، از مشکلات نجات مییابد و پس از فروپاشی شوروی آلمان واحد تولد یافت.
* کانال انحرافی
دولت بایدن که خود غرق در بحران همه جانبه در امریکاست و انگلستان، فرانسه و ایتالیا هم گرفتار بحران اقتصادی هستند، با طرح عضویت اوکراین در ناتو خواستند حلقه فشار بر روسیه را تنگتر کنند و کانال انحرافی برای انحراف ذهنی مردم امریکا و اروپا از مشکلات خود به این مسئله پدید بیاورند. روسیه مخالفت کرد و آن را مغایر منافع حیاتی خود دانست و به غرب اخطار داد که حضور ناتو را در مرز خود تحمل نمیکند و به اقدامات متقابل دست خواهد زد. بحران اوکراین بدینگونه شروع شده و ادامه یافته است.
سیاست محکوم به شکست غرب
امریکا و غرب روسیه را متهم میکنند که قصد حمله و تصرف اوکراین را دارد. روسیه بهشدت این اتهام را تکذیب میکند، ولی غربیها که خود میدانند روسیه قصد حمله به اوکراین را ندارد با جوسازیهای رسانهای به این اتهام دامن میزنند و تحریمها را علیه روسیه تشدید میکنند. این سیاست غرب محکوم به شکست است، زیرا روسیه به اوکراین حمله نمیکند و نیازی برای تصرف و الحاق آن به روسیه ندارد. آمدن ناتو و عضویت اوکراین در آن هم سودی برای غرب، بهویژه امریکا جز از نظر سیاسی ندارد.
ادامه این بازی هم به زیان غرب است. فعلاً قیمت نفت در بازارهای جهانی افزایش یافته که به ضرر غرب و به نفع روسیه و کشورهای نفتخیز است. در این میان اوکراینِ گرفتار مشکلات بیش از دیگران ضرر میکند.
در این رویداد ایران از روسیه حمایت میکند. گرچه نیاز به دخالت ایران نیست. ایران و روسیه بهره خود را از این سیاست ناشیانه غرب میبرند، بیآنکه متحمل هزینهای شوند. این غرب و اوکراین هستند که بازندگان بازی خواهند بود.