
نصر عزیزی- سیام تیر ماه روز بزرگداشت مرحوم آیت الله کاشانی میباشد. در چنین روزی آیت الله کفن پوشید و هزاران نفر را در سال ۱۳۳۹به میدان آورد تا دکتر مصدق بتواند بر مسند قدرت باقی مانده و جریان ملی شدن نفت به نتیجه برسد. تاریخ با شفافیت شهادت میدهد اگر رهبری آیت الله کاشانی نبود، نه نفت ملی میشد و نه مصدق و ملیگراها بر مسند قدرت قرار میگرفتند، نه شاه فرار میکرد و نه انگلستان عقبنشینی میکرد.
چه شدکه همه آن مجاهدتها و خونها بر باد رفت و کودتای ننگین ۲۸ مرداد اتفاق افتاد و قریب سه دهه اسارت ملت و عقبماندگی از قافله توسعه و پیشرفت و وابستگی به چپاولگران بینالمللی رخ داد، حدیث دردناکی است که باید به تاریخ مراجعه و شرح غم هجران را خواند و رویشهای انقلاب همواره باید به این آیینه عبرت توجه داشته باشند.
حضرت امام راحل بارها و به مناسبتها تعبیری دارند که آخوند یعنی اسلام و اینها از آخوند میترسند، ابرقدرتها از آخوند میترسند، ابرقدرتهاو شیاطین از این عمامه میترسند و...
تحلیلگران و اندیشمندان یک ویژگی برجسته قیام امام خمینی را با دقت و بدرستی مورد توجه قرار دادند و آن اینکه امام راحل در مبارزه راهبردی و توأم با تدبیر و آرامش خود همواره به نقاط قوت و ضعف قیامهای علمای شیعه و اهل سنت و به خصوص قیام علمای قرن اخیر از زمان پدیده مشروطیت به این طرف توجه داشته و در آسیبشناسی انقلابی اجازه بروز و ورود ضعفها را ندادند. بلکه از نقاط قوت آنها کمال استفاده را نمودند و همین رمز پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی و جهانی شدن آن گردید.
در آسیبشناسی قیام به حق مرحوم آیت الله کاشانی یکی از ضعفها این بوده که لیبرالها و ملیگراها خوشه چین خرمن قیام شدند و مردم خون دادند و آنها در مسیر انحراف بهرهبرداری غلط کردند. لذا نباید از نظر دور داشت که در عصر ارتباطات سنتی آن روز و محدودیتهای ارتباطی و رسانهای و سکونت هشتاد درصد جمعیت در روستاها و... تظاهرات هزاران نفری و گوش به فرمانی مردم به آیت الله و سایر روحانیون درنوع خود بینظیر و فرصت بسیار گرانبهایی بود. از این رو این نقطه ضعف که نیروهای متدین و متعهد و دلسوز و هماهنگ با آن مرحوم کنار بوده و یا وارد عرصه مسئولیتها نشدند، متجلی بوده و اگرچه دلایل دیگری هم دارد.
با پیروزی انقلاب اسلامی معماران انقلاب در صنف روحانیت از جمله شهید مظلوم بهشتی و شهیدمطهری و سایرین که چشم به راه هدایت و رهبری امام راحل بودهاند، اجازه رخنه نفوذیها وغربزدهها و شرقزدهها و لیبرالها و عناصر کلیدی غیرخودی را در مناصب ندادهاند. اگر چه این موضوع همواره محل درگیری و مناقشه و مصاف نیروهای خودی انقلاب از عناصر غیرخودی بوده و خواهد بود.
امروز اگر صحنه مصاف و درگیری ما با دشمن و استکبار جهانی در مرزهای بینالمللی قرار دارد و یک جبهه آن مصاف ۱+۵ با حقیقتی قدرتمند به نام ایران اسلامی است و موشکهای فجر مقاومت زلزله خانمان برانداز قابل پیشبینی موشه دایان در لانه عنکبوت صهیونیستها است، ولی نباید غافل بود موضوع نفوذیها و فتنهگران بحث روز ما بوده و این همان سوراخی است که از آن آیتالله کاشانی و یاران صدیقاش را گزیدند و گروه فدائیان اسلام را به پای چوبه دار فرستادند.
امروز اگر رهبر بیدار و هوشیار ما به دولت تذکر میدهند که به بهانه شعار اعتدال جریان مؤمن انقلابی را کنار نزنید، دلیلاش این است که مقتدای ما شبه دار شیخ شهید آیت الله نوری را فراموش نکردند و انحراف در نهضت آیت الله کاشانی را آیینه عبرت ملت ایران و سایر ملتهای آزاده میدانند نظیر همان انحرافی که دامنگیر ملت شجاع و آزاده مصر و... گردید.
اگر بخواهیم از منظر قیام آیت الله کاشانی به موضوع دو زمان نگاه کنیم، آن نگاه سوراخ رخنه عناصر نفوذی و منحرف و وابسته و دنیا طلب و بیتقید و عامل بیگانه به پیکره انقلاب است که حاصل جمع آن را در رأس هرم هدایتگران داخلی و فراری فتنه ۸۸ تشکیل میدهند. هر چند فریب خوردگانی و یا پشیمان گشتههایی و یا تجدیدنظر طلبانی زیر چتر و شعار زیبا و پسندیده اصلاحطلبی و اعتدال در این جمع حضور داشته باشند. لذا بحث روز پیشگیری از این رخنه و فاجعه دوران دوم خردادیها و مجلس ششم و فتنه سال ۸۸ است.