
جواد فرحبخش
پرده اول: تراژدی قیمت
قریب به دوسال از افزایش قیمت خودرو در کشورمان میگذرد که نابهنگام قیمتهای خودرو به صورت نجومی و خارج از دایره عقل و منطق سیر صعودی خود را در زمان کوتاهی طی کرد وخیلی ها ترکیدن این حباب فرضی را خوشباورانه انتظار میکشیدند غافل از اینکه این حباب ترکیدنی نیست.
چطور ممکن است که در طول سالیان متمادی قیمت یک سری از خودروهای ساخت داخل تفاوت چندانی نکند و سیر صعودی تورم آن متعارف باشد؛ اما ظرف مدت کوتاهی 100درصد به قیمت بعضی از این خودروها به بهانۀ تحریمها افزوده شود. مگر نه اینکه این خودروها ساخت شرکتهای خودروسازی کشورمان میباشند و لوازم آنها در همین آب و خاک تولید میشود و.... دولت گذشته برای گذار از این چالش با عوض کردن چند مدیر و دادن یک سری توضیحات دلخوش کننده به مردم این تفکر را حاکم کرد که به زودی قیمت خودرو ثابت خواهد شد. اما با کمال تعجب این قیمتها بی هیچ تغییری به ثبات رسید!
پرده دوم: تراژدی صنعت
چندی پیش رسانه ها این مطلب را در بوق و کرنا کردند که ریاست محترم جمهور آقای احمدی نژاد از موتوری کاملاً ملی و ایرانی پرده برداری نموده اند؛ اما ناباورانه تا به امروز به انتظار استفادۀ از این موتور که ساخته و پرداخته مختصات پرافتخار مملکت خودمان است در یکی از خودرو های به ظاهر ملی نشسته ایم! اما دریغ از یک ماشین که چهارچرخش به اهتمام این موتور گرانمایه بچرخد. لاجرم این تصور به وجود میآید که شاید رئیس محترم جمهور از ماکت این موتور ارزنده پرده برداشته اند؟!
جای بسی مباهات است که امروز کشور ایران یکی از بزرگترین سازندگان و تولیدکنندگان اتومبیل در منطقه است. با دارا بودن پلتفرم های ملی مشتمل بر
خودروهای سمند، رانا و تیبا که همین خودروهای ملی از موتور ملی بیبهرهاند. پس نتیجه اینکه مهندسان و طراحان محترم صنعت خودروسازی کشور مان تنها بدنه خودروها را طراحی میکنند که آن هم در بیشتر مواقع از امنیت و استانداردهای بینالمللی بیبهره است.
همان طور که میدانیم کشورهایی که صاحب فناوری در تولید خودرو میباشند و 80درصد بازار خودرو دنیا را در اختیار دارند. هر سال از هر مدل خودرو خود یک کلاس تازه با فناوریهای به روز شده روانه بازار میکنند؛ تا نیاز مشتریهای خود را برطرف سازند. در کشور ما تنها یک مدل از یک خودرو ساخته میشود و اگر هم هرچند سال یا بار کلاس دیگری از آن روانه بازار میشود، متأسفانه تنها به تغییر شکل دسته دنده یا تغییر فرم لب کفیها و تغییر اندازه چراغها بسنده میشود. نتیجه اینکه مشتری بیگناه دیگر هیچ گونه حق انتخابی ندارد و با وجود تمام این کمیها و کاستیها، قیمتها هنوز هم به طور مضحکی بالاست.
پرده سوم: تراژدی رقابت
فرض را براین بگیریم که مدت یک سال دولت حق گمرک خودرو را حذف نماید و واردات خودرو را آزاد سازد؛ آیا تولیدکنندههای داخلی خودرو توان رقابت با کیفیت و قیمت رقبایشان را خواهند داشت، مطمئناً خیر. به جرأت میتوان گفت که حتی توان رقابت با کشورهای آسیایی را هم نداریم، پس باید چارهای اندیشید.
آیا کشور ما توانمندیهای لازم برای رسیدن به جایگاهی تثبیت شده در بین خودروسازان منطقه را ندارد و آیا نیروی انسانی و فنی را در اختیار نداریم. جواب به این سئوال بسیار ساده است، البته که این توانمندیها را داریم اما درست هدایت نشده و به کار گرفته نشدهاند.
خوشبختانه در کشور به هیچ بابت از نظر مواد اولیه دچار کمبود نیستیم و تنها باید با ایجاد کارخانههای پایه در حوزه و قطعهسازی نیاز کشور را در این مورد تأمین سازیم و متخصصان و مهندسان این حوزه باید با مدنظر قرار دادن طراحی قطعهسازی کشورهای صاحب فن طرحهای ابداعی خود را به تولید انبوه برسانند که دارای استانداردهای بینالمللی باشد.
در زمینه نرمافزاری و سختافزاری صنعت خودروسازی به صورت پایهای تغییراتی در شکل و نوع محصولات جانبی خودروها صورت پذیرد و بر صنعت مونتاژ بجای تولید خط بطلان بکشیم تا به سمت تولید کاملاً ایرانی پیش برویم.
در مبحث خط تولید طراحی و اجرای دستگاههای خط تولید خودرو، مهندسان محترم و طراحان متخصص، خط تولید کاملاً مکانیزه ملی را طراحی و در اختیار صنایع کشور قرار دهند.
زمانی که تمام مراحل ساخت یک خودروی دارای فناوری روز جهان از استخراج مواد معدنی و تولید ورق فلز تا خروج نهایی خودرو از خط تولید و تحویل آن به مشتری همه به طور کامل در کشور خودمان طراحی و اجرا شد؛ آن زمان است که میتوانیم نام خودروی ملی ایرانی را با افتخار در بازارهای جهانی به ثبت برسانیم و مسلما این رخداد مهم نیازمند کاری مستمر و تخصصی و آموزش نیرو با تجربیات و تخصص ملی و میهنی میباشد.