گفتگوی ویژه

ایران باید نظم نوین جهانی را ارائه کند

انقلاب اسلامی ذهنیت‌های اقتصادی نظام‌های دنیا را به هم ریخت و نشان داد این نظام‌ها ظالمانه هستند و اقتصادمان در ایران اسلامی باید عدالت‌محور و اسلامی باشد.
امیر زینلی - رهاوردهای انقلاب آن‌چنان گسترده و عظیم است که انسان فقط می‌تواند گوشه کوچکی از آن را بیان کند. ما به مناسبت شعار سال 93 این تغییرات را در بخش فرهنگی، اقتصادی و مدیریت جهادی بررسی خواهیم کرد. فرهنگ و اقتصاد با عزم ملی و مدیریت جهادی شعار امسال بود که پس از 5 سال متوالی شعار اقتصادی، فرهنگ هم به آن اضافه شد. در گفتگو با دکتر اسد‌الله بادامچیان به بررسی تغیییرات در هریک از این بخش‌ها پرداخته‌ایم.

***

رهاوردها و تغییرات مهمی که از ابتدای انقلاب تا‌کنون داشته‌ایم در بخش اقتصاد چه بوده است؟

ابتدا آغاز سی و هفتمین بهار آزادی ایران اسلامی را تبریک می‌گویم و علوّ درجات برای امام، شهدا، حق‌داران انقلاب و روح بلند یارانی را که در دهه فجر با آن‌ها کار می‌کردیم و شهدای بزرگوارمان بهشتی، مطهری، لاجوردی، عراقی، کچویی، محلاتی، مفتح و یاران دیگری را که با هم در آن معرکه عظیم انجام وظیفه کردیم از درگاه خداوند منان خواستارم.

رهاورد مهم انقلاب در همان ابتدای امر ایجاد تفکر ضد اقتصاد سرمایه‌داری بود که ظلم محض است. اولین دستاورد در اقتصاد، تغییر دید نسبت‌به لیبرال، دموکراسی و کاپیتالیستی غرب یا اقتصاد سرمایه‌داری بود. تا آن زمان در ذهنیت عمومی مردم این موضوع وجود داشت که اقتصاد سرمایه‌داری روش صحیح علمی و متمدنانه است و براساس مدرنیته غرب شکل گرفته و اگر ملت‌ها بخواهند از مشکلاتشان رهایی یابند، باید این نظام سرمایه‌داری را برای اقتصادشان قبول کنند، همچنین به‌هم‌ریختن نظام اقتصادی کمونیسم که ستمکاری شدیدتر و پس از آن فروپاشی نظام اقتصادی سوسیالیسم است. در واقع، انقلاب اسلامی ذهنیت‌های اقتصادی نظام‌های دنیا را به هم ریخت و نشان داد این نظام‌ها ظالمانه هستند و اقتصادمان در ایران اسلامی باید عدالت‌محور و اسلامی باشد. گرچه تا الان نتوانستیم این را به‌صورت یک نظام و مدل برآمده از نظام اقتصاد اسلامی در خدمت جهانیان قرار بدهیم؛ ولی با تبیین این موضوع و رفتن به این سمت که باید از این اقتصاد استفاده اسلامی شود، گام‌های اولیه را برداشته‌ایم. بنابراین اصل مسئله این است که از نظر نظام اقتصادی در دیدگاه‌های مردم تحول ایجاد کرده است.

مورد دوم اینکه اعتبار آن نظام‌ها را از نظر ذهنیت حاکم بر توده‌های مردم تبدیل به نظام‌های ظالم و ستمگر کرده است. همین تغییر فرهنگ ذهنی مردم از باورمندی مفید‌بودن این اقتصادها به ضد آن گام بسیار بلندی است.

نکته سوم روح فکر مستقل است و اینکه هر ملتی باید به فکر اقتصاد مستقلش باشد؛ یعنی توجه به استقلال اقتصادی و تلاش برای آن دستاورد مهم دیگر انقلاب اسلامی ایران است، چون سابق در دنیا همین سه قطب اقتصادی وجود داشت که یا باید طرفدار نظام سرمایه‌داری می‌بودید یا سوسیالیست یا کمونیست. الان شرایط عوض شده است و می‌گویند هیچ‌کدام از این‌ها به کار نمی‌آیند؛ بلکه باید نظام و بحث جدیدی مطرح شود.

مورد چهارم نشان‌دادن چهره غارتگر اقتصاد سرخ و اقتصاد سیاه یعنی شوروی سابق و آمریکا است، هر دوی این‌ها منحصراً به منافع خود می‌اندیشند و غارتگر هستند و حتی اجازه رشد به کشورهای پیرامون خودشان را نمی‌دهند، مانند کمونیست که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نشان داد که چه فقر و عقب‌ماندگی در کشورهایی نظیر تاجیکستان، گرجستان، ارمنستان، آذربایجان و... حاکم بوده است. آمریکا و انگلیسِ غارتگر پیش از انقلاب اسلامی ایران نه‌تنها نفت و گاز ما که دیگر معادن و منابع ثروت‌های ما را به یغما می‌بردند. آمریکا با همراهی انگلیس و برخی کشورهای غربی روزی شش و نیم میلیون بشکه نفت می‌دزدید؛ در حالی که ملت ما در 36 سال اخیر هیچ‌گونه اجازه دزدی به آن‌ها نداده است و با روزی کمتر از دو میلیون بشکه رهاوردهای بسیاری داشته‌اند. امروز همه می‌دانند سعودی‌ها روزی هشت میلیون بشکه نفت از سرمایه ملتی غارت می‌کنند؛ در حالی که فقط 17 میلیون جمعیت دارند و به‌جای آنکه آن را صرف تأمین رفاه و نیازهای مردمشان کنند، آن را تقدیم آمریکای جهان‌خوار می‌کنند.

نکته پنجم اینکه انقلاب اسلامی نشان داد حکومت‌ها جلوی رشد ملت‌ها و استفاده آن‌ها از منابع و ثروت‌هایشان را می‌گیرند. همچنان که در زمان ملی‌شدن صنعت نفت رزم‌آرا گفت: «ایران یک لولهنگ نمی‌تواند بسازد، چگونه می‌تواند صنعت نفتش را اداره کند؟» آن‌ها هم فکر می‌کردند اگر رژیم وابسته به غرب و کمک‌های غربی نباشد، ایران دچار مشکل می‌شود. انقلاب اسلامی ایران نشان داد این‌طور نیست و با شعار نه شرقی، نه غربی و حفظ استقلال دنیای غرب نیازمند معادن و منابع ثروت کشورهای غیرمستکبر است.

مسئله ششم اینکه در اقتصاد به طرف تفکر خدایی و دینی رفتیم. قبلاً نظام ما نظام غربی یا به اصطلاح امروزی‌ها سکولار یا لائیک بود که در واقع همان نظام غیر دینی و گاه ضد دینی است؛ چون کمونیست ضد دین هم بود. اکنون این ذهنیت که اگر ما اهل گناه، معصیت و ظلم‌های اقتصادی و از خدا دوری گزیده باشیم و ذکر خدا را فراموش کنیم، دچار فشار معیشت و اقتصاد تنگنایی می‌شویم. پیشرفت‌های دیگری هم در کنار این قضایا هست که در این مجال اندک نمی‌گنجد.

آنچه اشاره کردید رهاوردهای کلان انقلاب اسلامی ایران است. اگر بخواهیم جزئی‌تر وارد شویم، چه مواردی مطرح می‌شود؟

دستاوردهای عظیمی از این انقلاب به‌دست آورده‌ایم، مثل استقلال اقتصادی، خودکفایی اقتصادی، باورمندی به اینکه ما می‌توانیم و مرد‌م‌سالاری دینی در کشورمان در بخش اقتصاد که مبحث بسیار مهمی است. گرچه متأسفانه به‌علت رسوبات فرهنگ سرمایه‌داری، غربی و نظام اقتصادی تقلید شده از غرب ولو اینکه وابسته به غرب نیستیم؛ ولی دچار مشکلات گسترده اقتصادی هستیم که ان‌شاءالله امیدواریم با حرکت جدیدی که نظم جهانی جدید است، بر این مسائل فائق آییم و قبل از اینکه همه دنیا را فرا بگیرد، ایران بتواند نمونه ارزشمند این اقتصاد عدالت‌محور و قسط‌گستر اسلامی باشد و بتواند از این مشکلات نجات یابد.

حالا می‌خواهیم وارد بخش فرهنگ شویم که اهمیت آن کمتر از اقتصاد که نیست، شاید بیش‌تر هم باشد.

در بخش فرهنگ، آنچه که عرض کردم درواقع، تحول عظیم فرهنگی است و در اقتصاد فرهنگ سرمایه‌داری و تفکیک بین طبقه‌بندی سرمایه‌دار و کارگر بحث مهمی بود و با وجودی که کمونیست‌ها این مسئله را به‌عنوان بورژوازی، خرده بورژوازی و بورژوازی کمپرادور مطرح کرده‌ و آن را مقابل کارگر صنعتی قرار داده‌اند، اسلام آمد و گفت اقتصاد ابزار است نه هدف و برای اینکه این ابزار خوشبختی، توسعه و رفاه همه انسان‌ها و استفاده از همه ثروت‌های موجود در زمین و حتی بین کرات باشد، بهترین راه این است که انسان‌ها به فکر باشند و فرهنگشان خدایی باشد، نه فرهنگ تقلیدی از دنیای غرب و شبه غرب. این فرهنگ بسیار مهم بود. اسلام، فرهنگ تضاد طبقاتی را به فرهنگ وحدت انسانی و وحدت جهانی انسان‌ها تبدیل کرد که همه جامعه جهانی از کارگر، کارفرما، سرمایه‌گذار حلال و دیگران باید طبق ارزش‌های الهی برادرانه با هم کار کنند. کسی که بر این مبنا کار کند همه را برادران اسلامی خود می‌داند و کسی که ولو سرمایه‌گذار است به خاطر ثروتش به برادر کارگر یا کشاورز یا تهیدستش با نگاه حقارت نمی‌نگرد. همچنان که در غرب و دنیای کمونیسم این نگاه وجود دارد؛ در حالی که باید نگاه کند او برادرش هست و نباید به برادرش ظلم و حق او را پایمال کند.

مسئله فرهنگی بسیار مهم حقوق یا دِین الناس است که اگر این فرهنگ کاملاً حاکم شود که هنوز نتوانستیم این را به‌طور گسترده انجام بدهیم، بسیاری از مشکلاتمان حل می‌شود. وقتی کارفرمایی از حق کارگرش کم بگذارد، ولو آن کارگر ببخشد باید به خدا پاسخگو و منتظر عذاب الهی باشد. اگر آن کارگر در مقابل قراردادی که بسته است ـ که قرارداد هم باید طبق موازین اسلامی و عدالت بسته شود و عاری از ظلم، حق‌کشی و تضییع حقوق باشد ـ از کار کم بگذارد مدیون می‌شود، هم مدیون کارفرمایش ـ که برادر دینی‌اش است ـ و هم مدیون همه انسان‌هایی ـ که در جامعه باید از مواهب کار برخوردار شوند ـ و درواقع مدیون همه می‌شود. مسئله مدیون‌بودن و بیت‌المال مسلمین و حاکمیت خدا در مسائل اقتصادی فرهنگ خاص اقتصادی خودش را می‌طلبد که فرهنگ بسیار سازنده و ارزشمندی است و به‌جای تضاد طبقاتی محبت انسانی و خدایی را در دل‌ها پدید می‌آورد و «أَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ»(1) می‌شود. اگر واقعاً خدا در اقتصاد حاکم شود، فرهنگ پرداخت حقوق شرعیه اعم از خمس، سهم امام، زکات و مسئله حق معلومی مطرح می‌شود که در اموال هست و فراتر از خمس، سهم امام و زکات و خیلی مهم است. اگر این فرهنگ حاکم باشد مردم گرفتار مشکلات نمی‌شوند، کما اینکه می‌بینید چقدر کارهای خیر در کشور ما به وسیله خمس، سهم امام، خیرات، وقف‌ها و پول‌های خیریه‌ای که مردم می‌دهند، انجام می‌شود. در کمیته امداد امام خمینی با صدقات جاریه که در سال میلیاردها تومان می‌شود به رفع فقر بسیاری از هموطنانمان و مردم مسلمان کمک می‌شود، همین‌طور در محرم، عاشورا و ماه مبارک رمضان با خیراتی که مردم می‌دهند اطعام همگانی، مردمی و خدایی صورت می‌گیرد، نه اینکه طرف چیزی بدهد که منت بگذارد. کمک به مردم منت خدا به بندگانی است که دست خیر و کمک به خلق خدا دارند. طرف در خیابان می‌ایستد و از همه پذیرایی می‌کند و به همه غذا می‌دهد و خدا را هم شکر می‌کند و به آن‌ها هم احترام می‌گذارد. این فرهنگ ویژه و عجیب است.

حالا اگر چنین فرهنگی بر مسئولان یک کشور حاکم باشد گرفتار مشکلاتی نظیر اختلاس‌ها، دزدی‌ها و خلاف‌ها نخواهیم بود. برای اینکه کسی که خدا را حاضر و ناظر بر اعمالش می‌داند و خود را ملزم به عبادت خدا می‌کند و از عذاب الهی و جهنم بیم دارد و به ثواب و بهشت الهی امیدوار است، چگونه ممکن است دزد شود و خلاف و اختلاس کند؟ فرهنگ نظام حکومتی هم باید این باشد که اگر بخواهد کارمند داشته باشد کارمندش نباید در گرفتاری باشد، باید تأمینش کند. اگر توده مردم است باید سیاست‌هایش به‌گونه‌ای باشد تضییع نعمت شود. در حدیثی گفته شده است مردمی که آب و زمین کشاورزی داشته و باز فقیر باشند به لعنت خدا دچار می‌شوند. حاکم و مسئولان نظیر وزرای کشاورزی و اقتصاد باید کاری کنند که مردم دچار مشکل نشوند، از صنعت و معدنشان گرفته تا بهره‌مندی‌های کشاورزی و تجارتشان رونق داشته باشد.

این نکته مهمی است که فرهنگ اسلام در همه این ابعاد شروع شده؛ اما این آغاز راه است و امیدواریم قبل از اینکه در دهه چهلم به آخرین مراحل 40 سالگی انقلاب برسیم، بتوانیم دولت و مجموعه‌هایی داشته باشیم که حزب مؤتلفه اسلامی در آن بتواند در این زمینه‌ها به‌صورت استراتژیک، کاربردی و راهبردی امور را تنظیم کند تا ان‌شاءالله ملت ما لذت فرهنگ صحیح اقتصادی و اقتصاد فرهنگی و همه ابعاد دیگر فرهنگ بلند اسلام را بچشند.

پی‌نوشت‌ها:

(1) قرآن کریم، سوره انفال، آیه 63


https://www.shoma-weekly.ir/Z7lNkC