
از روزهایی برای ما بگویید که بهعنوان یک زن، انقلاب اسلامی را به شکل ملموس تجربه کردهاید؟
قبل از هرچیز باید این نکته را بگویم که پیش از انقلاب اسلامی و در ایامی که هیچکس حتی حق یک انتقاد بسیار کوچک و خیرخواهانه را نداشت؛ مردم به بلوغ سیاسی و مذهبی رسیدند و این بلوغ و بالندگی ناشی از روشنگری، اعتماد و تبعیت از رهبر نهضت اسلامی صورت گرفت. من در آن ایام به اقتضای روحیه نوجوانی که پرسشگری را در ذهنم ایجاد میکرد با اندیشههای امام به واسطه فعالیتهای مبارزاتی پدر و برادرم آشنا شدم و تلاش میکردم تا در این مسیر خطیر با توان کمی که داشتم، قدم بردارم و حتی چندبار هم در این مسیر دستگیر و بازجویی شدم.
در آن ایام به واسطه اینکه مادرم که از سادات جلیلالقدر بودند و قرآن را بهخوبی آموزش میدادند، با یکسری از مفاهیم دینی بهخوبی آشنا بودم و در همین ایام در درونم با یک تضاد جدی مواجه شدم و آن تضاد عبارت بود از اینکه چه طور است که قرآن و دین اسلام برای زن حرمت و آبرو قایل شده؛ ولی کمترین توجهی به این مسئله در ایران نمیشود و بهخوبی به یاد دارم که گاهی در اطرافیانم به عینه این تضاد را میدیدم، مثلاً دختری در خانوادهای مذهبی زندگی میکرد که متأسفانه به واسطه اقدامات فرهنگی و سیاسی پهلوی کاملاً از مذهب رویگردان بود؛ به عبارت بهتر در آن دوران با دور نگهداشتن زنان از آموزهها و تعالیم قرآن و اسلام در خصوص زن و خانواده و جایگزینی فرهنگ منحط غرب تلاش میکردند تا زن را از هویت اصلی خود دور کنند. شاهد این مسئله خاطراتی است که حتی توسط وابستگان به دربار درباره زنان نقل یا مکتوب شده است.
پهلوی دوم چگونه حوزه زن و خانواده را دچار تزلزل کرد؟
انقلاب اسلامی با ذکر التزام حجاب برای جامعه و بهخصوص زنان خدمت بزرگی را به آنها ارائه داد. بیرونیترین نمود منفی اجتماعی حضور زنان در دوران طاغوت که البته از زمان پهلوی اول شکل گرفت، بیحجابی بود. عدم رعایت حدود شرعی آن هم بهدلیل سلطه فرهنگ غرب به کشور که خودخواسته شاه بود باعث شد تا زنان جایگاه اصلی خود را در جامعه گم کنند. در همین دوره است که نگاه کالامحور به زن بیش از پیش شکل میگیرد و به همین خاطر بسیاری از افراد و خانوادهها ترجیح میدادند تا مانع از حضور و فعالیتهای اجتماعی زنان و دخترانشان در بیرون از منزل شوند. در کنار این موارد حضور زنان در اماکنی که نهتنها در شأن یک زن، بلکه در شأن یک انسان نیست هم باعث میشد تا نگاه ضدارزشی به زنان شدت پیدا کند؛ درعین حال هم این وضعیت، خانوادهها را دچار چالش و تهدید جدی میکرد؛ در مقابل این دیدگاه یک دیدگاه مترقی و عدالتمحور از زن به واسطه شکلگیری و اوج یافتن نهضت امام بهوجود آمد.
از تفاوتهای ساختاری این دو دیدگاه برای ما بگویید؟
در دوران طاغوت هرچند عناوین فریبنده و دهان پرکنی مثل آزادی زنان و زنان مترقی وجود داشت؛ اما پشت پردهای نفرتانگیز برای این طرحها در نظر گرفته شده بود که درواقع، به بند کشیدهشدن زنان را باخود بهدنبال داشت. پیشرفت زنان در سیاست پهلوی به این گونه بود که یک زن برای دیدهشدن باید تلاش میکرد تا خودش را با به روزترین ابزار و هماهنگ با مدهای رایج غربی به عرضه بگذارد تا در خدمت منافع حاکمیت برای تخریب جامعه مذهبی قرار بگیرد.
درحقیقت این همان چیزی است که مستر همفر، جاسوس انگلیسی در کتاب خاطرات خود دربارهاش اینطور میگوید که در بیحجابی زنان باید کوشش فوقالعاده بهعمل آوریم تا زنان مسلمان به بیحجابی و رهاکردن چادر مشتاق شوند. باید به استناد شواهد و دلایل تاریخی ثابت کنیم که پوشیدگی زن از دوران بنی عباس متداول شده و مطلقاً در سنت اسلام نیست. مردم، همسران پیامبر را بدون حجاب میدیدهاند و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی، دوش به دوش مردان فعالیت داشتهاند. پس از آنکه حجاب زنان با تبلیغات وسیعی از میان رفت، وظیفه مأموران ما آن است که جوانان را به عشقبازی و روابط نامشروع ترغیب کنند. زنان غیر مسلمان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند، تا زنان مسلمان از آن تقلید کنند.
این طرح در اصل عصاره تفکر پهلویها درباره زن و خانواده بود؛ در مقابل این دیدگاه، امام خمینی یک گفتمان اسلامی را مطرح کردند در این گفتمان زن در جایگاه حقیقی خود مورد احترام است و در عین حال میتواند با حفظ تمامی شئونات در اجتماع با مصونیت کامل فعالیت کند؛ برهمین اساس امام با عنایت به علاقه زنان به اسلام و قرآن، آنها را بهعنوان عنصری پویا در مبارزه فعال کرد. نگاه به حضور زنان حتی با فرزندان و اطفال خود در راهپیماییها این مسئله را بهخوبی روشن میکند.
در اصل زنان مسلمان ایران با بهرهگیری از تعالیم روحبخش اسلام و نشاندادن بیزاری خودشان از وضعیت غیر اسلامی زمان طاغوت که ضربههای سنگینی به اسلام و مسلمین وارد کرده بود در جریان مبارزه شرکت کرده و به استقبال خطر رفتند تا اسلام و تعالیم آن حفظ شود.
تشکیل حکومت اسلامی چه آثاری را در حوزه زن و خانواده با خود بههمراه آورد؟
پیش از هرچیز مقابله با تفکرات غربی که بهواسطه حکومت طاغوت در کشور حکمفرما شده بود، در صدر امور قرار داشت. انقلاب اسلامی ایران موجب تحولاتی در فرهنگ و ساختار فکری جامعه و به طور اخص زنان شد که جهشی باورنکردنی را در وضعیت این قشر از جامعه پدید آورد. توجه به هویت اصلی زن که نقش مادر و همسری است به اضافه افزایش تعداد تحصیلکردهها، دانشآموزان و دانشجویان، اساتید، هنرمندان، شاغلان و فعالان اقتصادی و اجتماعی، توجه خاص به وضعیت حقوقی زنان و تصویب قوانین متناسب با وضعیت روز زنان توجه به اوضاع اشتغال زنان و تصویب قوانین کار متناسب با شأن مادری و همسرداری آنها، مانند استفاده از مرخصی دوران زایمان، کار نیمهوقت، بازنشستگی پیش از موعد و مانند آن از دستاوردهای انقلاب برای زنان بوده است که البته تا رسیدن به حدمطلوب هنوز فاصله بسیاری وجود دارد که قطعاً با توجه به رهنمودهای مقام معظم رهبری و دستورات اسلام در این حوزه میتوانیم به حدمطلوب برسیم و حتی اقدام به صدور گفتمان خود به دیگر کشورهای مسلمان کنیم.
بهنظر شما که تجربه حضور در شرایط قبل و بعد از انقلاب اسلامی را داشتهاید به چه علت عدهای بر سیطره، یکسری از تفکرات غربی در حوزه زن و خانواده اصرار دارند؟
قبل از پیداکردن پاسخی برای این سؤال باید بگویم اگر به صاحبان این تفکرات دقت کنید بهراحتی میتوانید دریابید آنها هم درپی پیادهکردن همان چیزی هستند که همفر انگلیسی آن را به وضوح بیان کرده است. البته گاهی برخیها ناخواسته وارد این بازی میشوند و متأسفانه متضرر اول این ماجرا هم خودشان هستند. نگاه به عاقبت تفکر افرادی که در این سالها و بهخصوص در ایام اصلاحات در کشور فعالیت میکردند این واقعیت را بهخوبی نشان میدهد.
به طور مثال زنانی مثل شیرین عبادی که با ادعای برابری و تساوی زن و مرد وارد حوزه زنان و خانواده شدند، بعد از روشدن تفکراتشان به دامن غرب پناهنده شدند و در آنجا بسیاری از چیزهایی که موجب عزتشان میشد از دست دادند؛ البته در این حوزه کمکاریهایی نیز صورت گرفته است. اگر ما همان جبهه طلبکارانهای که رهبر انقلاب فرمودند را که میبایست در قبال تفکر غرب داشته باشیم، در بعد عملی داشته باشیم میتوانیم زن مسلمان انقلابی را به غرب و تمام جهان معرفی کنیم و دستاوردهای انقلاب را در حوزه زن و خانواده به عناوین نمادی از اقتدار جمهوری اسلامی ایران به رخ جهان بکشیم تا انشاالله در آیندهای نه چندان دور زنان دیگر کشورها نیز از زیر بار ستمی که غرب به آنها روا میکند، خارج شوند.