سینما و نمایش ما نیاز به یک تحول محتوایی و روشی و هنری دارد و امید است که همه به جای گله و گلایه به چاره اساسی بپردازند تا هنر هنرمندان و خدمات و زحمات اهل هنر و سینما هدر نرود و از آن به بهترین وضع بهرهگیری و بهرهوری گردد. رونق هر هنر و کار مردمی نیازمند به پذیرش جدی و تحویل گرفتن مردم دارد.

این روزها سینماداران از کمبود تماشاچی و جورنشدن خرج و دخل گلایه دارند. برخی کارگردانان و فیلمسازها گله دارند که دولت و ارشاد به فیلمی که میسازیم کمک نمیکند و ضرر میکنیم.
اصحاب تئاتر و نمایش گله دارند که مردم به تئاتر و نمایش بیاعتنا هستند و هنرشناس نیستند! و هنر نمایش دارد تعطیل میشود. مردم هم گله دارند که ارزشی برای وقت ما قائل نیستند و فیلمها، تکراری شدهاند؛ یا ازدواج این دختر و پسر یا دعوای آنها، یا ماجرای غیرواقعی از جبهه و دفاعمقدس، مثل رفتن آدمهای خلافکار به جبهه و اتفاقی در میان سنگر و میدان جنگ گیرافتادن و بعد جانباز شدن و بعد ماجراهای خاطرخواهی و عشقهای آبکی و ازدواجهای کشکی، یا نمایش قبر و گورستان و دفنکردن مرده، یا خوردنهای تقلیدی از فیلمهای شکمپرستانه غربی و چپی و یا خیانت نامزدها و احیاناً زن و مردها و بداخلاقی پیرزنها یا خیلی خوشاخلاقی آنها با عروسها و خیلی هم که بخواهند شاد باشند، مسخرهبازی بهجای طنز و شوخی و رقص بیمزه مردها و قردادن شکمدارهای پت و پهن و چاق و کوتاه و بلند و سکسهای مکشمرگمای بیخاصیت! و از این قبیل ماجراهای تکراری، پس همه گله دارند.
بعضی فیلمها چون خریدار ندارند. تماشاگران به اندازه کافی برای دیدن این فیلمها به سینما نمیروند و فیلم را پخش نمیکنند.
علت؛ آبکی بودن و تکراری بودن آن فیلمهاست که مردم از آنها خستهاند و پول خود را برای دیدن مجدد آنها خرج نمیکنند.
فیلم خوب بسازند، مردم استقبال جدی هم میکنند و پول خوب هم بهدست میآورند.
و اگر طنز او را مدتی خریدند و دیدند اما دیدند همان حرفهای سابق تکرار میشود و مردم نیازی به این تکرارها احساس نکردند.
اگر او هم بازنگری جدی در خود و محصولات هنری خویش پدید آورد که امید است بیاورد، انشاءالله جامعه ما از هنر و ذوق ایشان و همکارانش میتواند بهرهمند شود.
اصحاب تئاتر و نمایش گله دارند که مردم به تئاتر و نمایش بیاعتنا هستند و هنرشناس نیستند! و هنر نمایش دارد تعطیل میشود. مردم هم گله دارند که ارزشی برای وقت ما قائل نیستند و فیلمها، تکراری شدهاند؛ یا ازدواج این دختر و پسر یا دعوای آنها، یا ماجرای غیرواقعی از جبهه و دفاعمقدس، مثل رفتن آدمهای خلافکار به جبهه و اتفاقی در میان سنگر و میدان جنگ گیرافتادن و بعد جانباز شدن و بعد ماجراهای خاطرخواهی و عشقهای آبکی و ازدواجهای کشکی، یا نمایش قبر و گورستان و دفنکردن مرده، یا خوردنهای تقلیدی از فیلمهای شکمپرستانه غربی و چپی و یا خیانت نامزدها و احیاناً زن و مردها و بداخلاقی پیرزنها یا خیلی خوشاخلاقی آنها با عروسها و خیلی هم که بخواهند شاد باشند، مسخرهبازی بهجای طنز و شوخی و رقص بیمزه مردها و قردادن شکمدارهای پت و پهن و چاق و کوتاه و بلند و سکسهای مکشمرگمای بیخاصیت! و از این قبیل ماجراهای تکراری، پس همه گله دارند.
***
مسئولان ارشاد و فارابی و امور سینمایی هم گله دارند. مسئولان سیما هم گله دارند؛ گله دارند که چرا این همه هنرمند شایسته داریم و این فیلمنامهنویسهای خوب و این فرهنگ عظیم چند هزار ساله و گنجینههای ادب پارسی، از اخلاقیات و رویدادهای تاریخی و نهضتها و ماجراهای تاریخی و فرهنگ غنی اسلام و حوادث بزرگی چون تاریخ اسلام و تاریخ چند هزار ساله ایران و صحنههای زیبا و جذاب طبیعی ایران و قهرمانان تاریخی و آنگاه اینان از روی دست هم کپی میکنند یا مقلد فیلمهای غربی شدهاند که دیگر دوران هالیوودی آنها هم بهسر آمده و جز برهنگی هیچ جاذبهای ندارند. بعضی فیلمها چون خریدار ندارند. تماشاگران به اندازه کافی برای دیدن این فیلمها به سینما نمیروند و فیلم را پخش نمیکنند.
علت؛ آبکی بودن و تکراری بودن آن فیلمهاست که مردم از آنها خستهاند و پول خود را برای دیدن مجدد آنها خرج نمیکنند.
فیلم خوب بسازند، مردم استقبال جدی هم میکنند و پول خوب هم بهدست میآورند.
***
ساخت سریالهای امام علی، ولایت عشق، یوسف پیامبر و اخیراً سریال عالی مختارنامه که مجموعهای از زیباییها و هنر، تاریخ و اخلاق و ادبیات است و آیینه رشد چشمگیر هنر پنجم در نظام جمهوری اسلامی میباشد و بالاخره سریال زیبای کلاهپهلوی که گرچه سکس آن خارج از محدوده است و زدگی ایجاد میکند اما محتوا و بازیگری و هنر و زیبایی رنگ و نور و پردازشها، الحق شایسته تحسین است و نشان داد که اگر محصولات هنری از فرهنگ و تمدن و ادب و طنز شیرین پارسی و اسلام الهام گرفته باشند و با ذوق و روحیات و سلیقه مسلمانان جهان و مردم کشورهای منطقه و ملت فهمیده و خوشذوق ایران انطباق داشته باشند از استقبال بسیار خوبی برخوردار خواهند شد یا فیلمهایی چون مریم مقدس، مردان آنجلس، اخراجیها و قلادههای طلا که نشان دادند از استقبال گسترده تماشاچی برخوردار شده و فروشهای چند میلیاردی داشتهاند یا تئاتر و نمایشهای شیرینی چون «آقای گرفتار» با اینکه نیاز به تکامل جنبههای هنری داشت اما از استقبال مردم برخوردار شد. ***
بنابر این سینما و نمایش ما نیاز به یک تحول محتوایی و روشی و هنری دارد و امید است که همه به جای گله و گلایه به چاره اساسی بپردازند تا هنر هنرمندان و خدمات و زحمات اهل هنر و سینما هدر نرود و از آن به بهترین وضع بهرهگیری و بهرهوری گردد. رونق هر هنر و کار مردمی نیازمند به پذیرش جدی و تحویل گرفتن مردم دارد. ***
در پایان نمیشود احساس تأسف نکرد از هنر طنز جدی آقای مهران مدیری که به علت عدم توجه این هنرمند لایق به خواست مردم و فرهنگ، دچار مشکلات همهجانبه گردید، زیرا طنز وی متلکگوییهایی را داشت که مردم ما که صاحبان این نظام هستند، آن را نمیپسندند.و اگر طنز او را مدتی خریدند و دیدند اما دیدند همان حرفهای سابق تکرار میشود و مردم نیازی به این تکرارها احساس نکردند.
اگر او هم بازنگری جدی در خود و محصولات هنری خویش پدید آورد که امید است بیاورد، انشاءالله جامعه ما از هنر و ذوق ایشان و همکارانش میتواند بهرهمند شود.