
حسین انواری- یازدهمین دوره چهار ساله ریاست جمهوری رو به اتمام است و تدارکات برگزاری انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری در اوائل سال 96 مهیا میگردد.
رایزنیها بین گروهها و جناحها و احزاب، نخبگان و مردم در ارتباط با انتخاب شخصیت اصلح مورد نظرشان که هم مشروعیت داشته و از مقبولیت برخوردار باشد و هم چنین از کارآمدی بالا در جایگاه ریاست جمهوری بهرهمند باشد آغاز گردیده و بعضاً هم با بداخلاقیها و بازیهای سیاسی، تهدیدها و تطمیعها چه داخلی و چه خارجی روبروست.
اصل 155 قانون اساسی شرایط نامزدیهای ریاست جمهوری را بیان میکند.
رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که چند ویژگی را داشته باشد انتخاب گردد. ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه، امانت و تقوی و مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور باشد.
یکی از شرایطی که معمولاً زمان تائید صلاحیتهای نامزدهای ریاست جمهوری با تساهل روبروست.
معیار «مدیر و مدبر» بودن فردی است که خود را برای ریاست جمهوری نامزد مینماید.
رئیس جمهور،ریاست قوه مجریه کشور را به جز اموری که به رهبری مربوط میشود عهدهدار است.
که چنانکه از توان مدیریت لازم برای این مهم برخوردار نباشد و بضاعت کافی در تدبیر امور از نواندیشی و پویایی فکری و خلاقیت و نوآوری بهرهای نداشته باشد در واقع نخواهد توانست از عهده مسئولیت حساس خود برآید.
با عنایت به هدایتهای مقام معظم رهبری، سبک مدیریت باید منطبق بر الگوی اسلامی پیشرفت استوار باشد نظام اسلامی بدنبال همافزایی عدالت و پیشرفت است و این امر مستلزم داشتن الگویی برای مدیریت اجرایی که رئیس جمهور در رأسش است میباشد.
«مدیر و مدبر» بودن رئیس جمهور در جمهوری اسلامی بدین معنی است که مجموعهای هماهنگ و منسجم از «بایدها و نبایدها» که بین اجزاء و عناصر آن ارتباطی مستحکم و جهتدار وجود دارد که تمامی آنها هدف واحدی را تعقیب و از منبع نورانی وحی سرچشمه میگیرد در اندیشه و عمل بدرستی بروز و ظهور داشته باشد. عدم تبعیت از نظام مدیریت مبتنی بر «وحی الهی» موجب ظلم به خود و مسئولیت حساس و سنگین ریاست جمهوری و اختلال در نظام تعادلی کشور میگردد.
جوهره مدیریت تصمیمگیری است و استحکام و پویایی نظام مدیریتی به عملیاتی شدن تصمیمهاست که از ناحیه رئیس جمهور در یک چارچوب ارزشی اتخاذ و به بدنه مدیریت کشور منتقل میشود.
مدیر بودن رئیس جمهور بالذات دارای ارزش مثبت یا منفی نیست بلکه مفید و مضر بودن آن به نتایج رفتارهای مدیریتی و نظام تصمیمگیری وی مربوط میگردد.
مبنای تدبیر رئیس جمهور بر محور «حق» است. آرمانهای حقجویی و عدالتخواهی و ساماندهی «دلهای مردم» است که برای اداره مطلوب کشور نیازمند «الفت دلها» هستیم.
رئیس جمهور باید در «تقوا»، «شجاعت» و «تدبیر» خود الگو برای آحاد ملت باشد تا بتواند سکانداری امین برای مقام ریاست جمهوری باشد. آنچه برای بنای زندگی و سازندگی آینده مورد انتظار است بدون مشارکت در تدبیر مردم تحققپذیر نیست.
در تدبیر امور، رئیس جمهور باید روحیه خدمت به مردم با نیت خدایی تکیه و بر علم و آگاهی و درایت حامک باشد تا بتواند صبورانه از مشکلات عبور کند.
نامزد رئیس جمهور قبل از ورود به صحنه انتخابات ضروری است سابقه عملکرد تدابیر مدیریتیاش که عملاً قابل بررسی و ارزشیابی باشد بدرستی بررسی گردد و صلاحیت او از این جهت محرز شود.
خداوند در تقدیرش با حکمت و تدبیر حکم میکند و با علماش عاقبت اندیشی دارد.
در دعای جوشن کبیر میخوانیم:
یا من قدر بحکمته
یا من حکم بتدبیره
یا من دبر بعلمه