
***
از چند ماه پیش تا به حال که قیمت نفت به کمتر از نصف خودش رسیده آیا این ما را دچار بحران نمیکند؟ تا کی قرار است زندگی ما با قیمت نفت دچار نوسان شود؟
زندگی اقتصادی ما مخصوصا در قالب بودجه، در قالب عمران، در قالب برنامه ریزیها به مقدار زیادی متصل است به درآمد حاصل از نفت. درآمدی که دائما در نوسان است یعنی به دلایل سیاسی و اقتصادی قابل تغییر است. این یک آفت بزرگ در اقتصاد ما است که از قبل از انقلاب این آفت شناخته شده و عنوان شده بعد از انقلاب هم که به کرات از جانب مقام معظم رهبری، مسئولین بیان شده که ما باید از این داستان خلاص شویم، وابستگی به نفت آفت بزرگی است لذا ما دستورهای مختلفی دیدیم. بالا پایین شدن از نفت دیدیم، برنامههای اجرایی ما، سیاستهای ما، خیلی از مسائل ما جابجا شده است. این یک سری تدابیر هم لازم دارد که وابستگی بودجه به نفت به حداقل برسد. بودجه صورت و سیاههٔ درآمد و هزینه یا مصارف و منابع دولت است در طول یک سال. ما برای اینکه این را از درآمدهای نفتی منفک کنیم یا باید هزینهها را کم کنیم، در قالب بودجهٔ دولتی. یا باید درآمدهای جایگزین دیگری را جایگزین نفت کنیم تا از این داستان خلاص شویم. حالا این یک بحث مفصلی میطلبد که ما چه بکنیم که به این آرزو به این هدف به این تحلیل بتوانیم برسیم. ریشهٔ کار در ساختار دولت است یعنی بودجه به این برمی گردد که وظایف دولت و مسئولیتهای دولت چیست؟ که برای آن هزینه و نیروی انسانی و الزاماتی فراهم کرد. اگر دولت ما یک دولتی باشد که خیلی مداخله گر نباشد یعنی خودش اجرایی نباشد و اینطور نباشد که ۸۰_۷۰ درصد از جریانات حکومتی از حوزههای اقتصادی گرفته و غیر اقتصادی را دولت خودش بلا واسطه بخواهد انجام دهد هزینههایش فرق میکند. یعنی ما اگر برگردیم قبول کنیم که دولت الان ما غیر از دولت سال ۶۲ است. دولت سال ۹۴ دولتی است که وظیفهٔ قانونی، شرح وظایفش عبارت است از ۴ عنوان: سیاست گذاری، حمایت، نظارت، پشتیبانی. وظایف حاکمیتی.
یعنی این چهار عنوان را اگر دولت بتواند در عمل وظایف دیگر را از خودش جدا کند حجم نیازش پایین میآید دیگر لازم نیست شرکت داری کند لازم نیست بنگاه داری کند لازم نیست کارهایی را که مردم میکنند انجام دهد لازم نیست خیلی از این کارهایی را که دولت فعلی انجام میدهد براساس این خط مشی اصلی که رهبر انقلاب اصول کلی نظام را برایش اعلام کردند این است که وظیفهٔ دولت وظیفهٔ حاکمیتی است. یعنی هدایت، نظارت، پشتیبانی. یک مقدار زیادی از اینها را باید از خودش سلب کند اگر سلب کند یک مقدار زیادی از هزینههایش کم میشود.
این هزینهها برای دولت چگونه پایین میآید؟
بسیاری از وظایفی که دولت آنها را برای خودش وظیفه کرده است و آنها را انجام میدهد زیادی است. در کشورهای دیگر دنیا عمدهٔ این وظایف را شهرداریها انجام میدهند. یعنی مسائل مربوط به شهرسازی مسائل مربوط به ادارهٔ امور اجتماعی شهر، مسائل مختلفی که در حوزهٔ شهر است اینها را براساس قانون به عهدهٔ خود شهرداریها گذاشته شده که شهرداریها به کمک مردم میکنند یعنی خودشان اداره میکنند مقدار زیادی از وظایفش را از گردنش برمی دارد و از امنیت شهری گرفته تا امنیت اقتصادی و امنیت اجتماعی همه را برعهده میگیرد. خیلی از وظایفی که دولت برای خودش وظیفه کرده و برای آن هزینه میخواهد و برای آن منابع میخواهد شهرداریها میتوانند انجام دهند یا سازمانهای مردمی، نهادهای مردمی میتوانند اینها را انجام دهند. همهٔ این عرایض من برمی گردد به اینکه ما باید برگردیم مجددا ساختار دولت را بازبینی کنیم . دولت سال ۹۴ غیر از دولت ۶۲ و ۶۴ است. شرح وظایفش اصلا عوض شده است. این احتیاج به بازنگری دارد.
پس نوع بودجه نویسی ما هم احتیاج به بازنگری اساسی دارد.
اصلا دولت و شکل بودجه نویسی ظرف این سالیان دراز عوض شده است. این طور نیست که نحوهٔ بودجه نویسی پیچیده باشد. به تناسب اینکه بقیهٔ مهارتها بقیهٔ امور و بقیهٔ روشها در دنیا دارد عوض میشود یکی از اینها هم بودجه نویسی است. یعنی نحوهٔ بودجه نویسی و تدوین بودجه و فرمتهای بودجه و الگوهای بودجه سیر تعالی دارد. غیر از بودجهٔ سال ۹۴ است، فرمتش عوض شده است برای اینکه خیلی از نرم افزارها عوض شده. فی المثل خیلی از وظایفی که دولت دارد الان توسط کامپیوتر و اینترنت انجام میشود و احتیاج به مراجعهٔ مستقیم نیست. مثلا فلان مجوز را میخواهند بگیرند الان ما داخل کشور داریم کم کم انجام میدهیم. دیگر وقتی سازمانش عوض شود نگاه بهش عوض شود اتوماتیک هم باید فرمش عوض شود. از این بابت هم باید یک نگاه مجددی بشود به بودجه نویسی.
پس این انتظار به جا بود پس از سالها شعار در کشور که باید بودجهمان منفک از نفت باشد از دولت انتظار داشته باشیم که در بودجهٔ ۹۴ این را اعمال کند.
بله، یعنی حداقل اینکه یک برنامهٔ مکمل سال به سال این وابستگی را را کمتر کند. و مفهوم آن این است که دولت دست از این کارهای اجراییاش بردارد، هزینههایش را هم کم کند که به این نتیجه برسیم.
جدای از این بحث کلی پیشنهاد من در این زمینه این است الان که سازمان مدیریت وبرنامه قرار است دوباره شکل بگیرد، اولین کاری که این سازمان ایجاد بکند همین باز بینی و بازنگری در ساختار شرح وظایف دولت و به تبع آن در ساختار و الگوی تدوین بودجه است.
یادم هست که چندی پیش به طور مفصل به این بحث پرداختیم.
بله این تکراری است اما تکرارش هیچ ایرادی ندارد. اگر ما بخواهیم از اتکا به نفت عوض شویم باید ریشهای این را حلش کنیم. یعنی هم شرح وظایف دولت را عوض کنیم که به منابع کمتری احتیاج داشته باشد. هم الگوی بودجه را.
و اما در رابطه با مسالهٔ امروز ما نسبت به بودجهٔ ۹۴. در رابطه با بودجهٔ ۹۴ بله خب ما آن پیش بینی که در رابطه با درآمد حاصل از نفت برای بودجه داشتیم، خب به مشکل برخورده یعنی اینکه ۱۰۰ دلار که شد ۷۲ دلار که سال آینده پیشنهاد کردیم. الان هم با پیش بینیها به نظر میآید که باز باید یک تجدید نظری بکنند مثلا روی ۶۰ دلار فکر کنند بلکه پایینتر.
الان که روی ۵۷ دلار است.
به هر جهت ۷۲ دلار که نمیتواند باشد. نکتهٔ دوم نرخ تبدیل کردن ارز است. یعنی اینکه هر دلارمنتخب را با ۲۶۵۰ تومان با ۲۸۰۰ تومان یا بیشتر یا کمتر. که این حاصل ضرب بشود منابعی که در دولت لازم داریم. البته این هم قابل بحث است. پیشنهادی که دولت کرده است ۲۸۵۰ تومان است.
آثار بالا و پایین بردن این نرخ ارز در تعادل اقتصادی ما در وضعیت مردم، تولید، مصرف چه خواهد بود؟
راه حل دارد. دلیلش این است که ما تا بودجهٔ ۹۳ که الحمدلله دارد تمام میشود هیچ مشکلی نداریم برای اینکه منابعی که برای بودجهٔ ۹۳ است این تامین شده است و نرخ ارزش و درآمدها محاسبات قبلی شده و الان به مشکل نمیخوریم در رابطه با بودجه. دلیلش آن است که درآمدهای نفتی که داشتیم سه ماه بعد اثر میکند یعنی ما اینکه الان داریم مربوط به سه ماه پیش است و لذا تامین شده است و ما در ۹۳ مشکلی نداریم.
سال ۹۴ باید ببینیم که کدام آستانه میایستد شرایط پیش آمده در سال آتی انشاالله آنطور که از دورنمایش پیدا است که ما مقدار زیادی در پروژههای نفت، گاز و پتروشیمی و اینها به نتیجه میرسند یعنی به بهره برداری میرسیم. از اول فروردین و اردیبهشت ماه ما میتوانیم درآمدهایی را در رابطه با این پروژههای جدید که به خط تولید رسیدند و به بهره برداری رسیدند استفاده کنیم. مقدار زیادی از این کسریها از آن منابع جدید قابل تامین است.
نکتهٔ دیگری که هست ما حدود صد میلیارد دلار به صورت منجمد شده در چین و هند و کره و ژاپن داریم، ارز داریم ولی قدرت استفاده از آن را نداریم. با کمی تلاش، تسهیلات و برنامه ریزیها از آن منابع هم میشود استفاده کرد ضمن اینکه در هزینهها هم اگر تجدید نظر کنیم، به نظرم نمیرسد که کشور سال آتی من باب اینکه قیمت نفت پایین آمده کشور مثلا به چالش بزرگی بخورد این نیاز به تدبیر دارد نیاز به عزم دارد و نیاز به یک برنامه ریزی که به نظرم شدنی است یعنی اینطوری نباید اغراق بشود که حادثهٔ بزرگی در انتظار کشور است.
یعنی ممکن نیست آسیب بزرگی به کشور بزند.
نه اینگونه نیست ما شرایطی را برای کشور انتظار داریم که با نفت بشکهای ۱۰ دلار هم کشور اداره شده. زمان خود ما سال ۷۴-۷۳ نفت بشکهای ۱۰ دلار داشتیم ولی اینطور نیست که جا افتاد. گذر از این بحران احتیاج به یک کار مطالعاتی و عزم ملی دارد.
همانطور که شما هم اشاره کردید ما سقوط قیمت نفت را قبلا هم داشتیم زمان آقای خاتمی، سال ۸۰ قیمت نفت به ۹ دلار هم رسید. سال ۵۴ در آذر ماه سقوط ناگهانی قیمت نفت را داشتیم. شرایطی که آن زمان بوده و حتی زمان آقای خاتمی با الان چه شباهتی دارد؟
شاه قبل از انقلاب بیمهابا کشور و مردم را مصرفی کرد و طوری که دیگر همه عادت کردند به تغییر مدل زندگی از تعداد ماشینشان، زندگیشان، مهاجرت از روستا به شهر. و خلاصه الگوی جامعه شد الگوی مصرفی. لذا یک نفر پیدا شد که همهٔ نظامات را بهم ریخت بعضا هم میگویند که یکی از پایههای انقلاب همین آشفتگی است که در درآمدها و هزینهها شد.
یک مهاری از دست دولت آن موقع در رفت که نتوانست کنترل کند و پشت بندش مسائل اجتماعی حاصل شد و به مشکل برخورد. ما بعد از انقلاب هم یک نوساناتی داشتیم همانطور که اشاره داشتید به ۱۰ دلار و ۱۷ دلار همینطور نوساناتی داشتیم ولی روحیهٔ انقلابی مردم و به ویژه نظام مدیریتی و هدایتهای رهبری و مجموعهٔ شرایط انقلابی که در کشور بود و زحماتی که مسئولین در دورههای مختلف کشیدند یعنی باید انصاف داشت، خودشان را با شرایط وقف دادند و دلسوزانه با انگیزهٔ بالا با همان امکانات کم کشور را اداره کردند.
من یادم هست که در زمان خود ما، من به عنوان مسئول بازرگانی تا ۱۰۰۰۰ قلم کالا زیر دست ما بود از کالاهای اساسی گرفته تا نیازهای دیگر کل امکانی که من داشتم سه میلیارد دلار بود برای ۱۰۰۰۰ قلم کالا. خب شما حساب کنید شرایط پس از جنگ و نیازهای متغافل شده از قبل، همهٔ آنچه در آن شرایط بود. ولی در سایهٔ اعتماد مردم و دولت و دولت با هم دیگر و دلسوزی که داشتند دست به دست هم دادند بالاخره یک برنامهای چیدیم و این دوران را گذراندیم الان ببینید همان ملت است و میشود با... منتها باید با شفافیت، درایت با تدبیر مناسبی اعتماد را بیشتر کرد و بعد هم برنامه ریزی را طوری کرد که جلوی این ضایعات و پرت و غیر ضروریات را گرفت.
در حال حاضر در سایهٔ این سرمایه گذاریهای زیر بنایی که انجام شده نیازهایمان به مراتب کمتر شده است اگر در سال فرض کنید ۶۲ تا ۱۵۰۰۰ قلم نیاز وارداتی داشتیم و یک مقدار زیادی از نیاز کشورهای اطرافمان وارداتی بود الان به دلیل سرمایه گذاریهایی که شده برنامههایی که انجام شده، مثلا در حوزهٔ دارویی ما الان مقدار زیادی از نیازهای دارویی خودمان را، خودمان تولید میکنیم. ما خیلی از نیازهای اولیه را آن موقع واردات داشتیم از کتانی گرفته تا مثلا نعلبکی اینها همه وارداتی بود. از پنیر گرفته تا مثلا فرض کنید که کنجاله و نیازهای مختلف. یعنی من میخواهم عرض کنم یک مقدار زیادی ما الان زیر بناهایمان، تولیدمان یک مقدار زیادی از نیازهایمان را خود کفا کرده لذا یک مقداری امکان تدبیر و برنامه ریزی بیشتر است و ذخایری هم که داریم، آن زمان مثلا ذخایر نداشتیم که هیچ حدود سی میلیارد دلار هم کسری داشتیم الان ما صد و بیست میلیارد دلار اضافه داریم. در تنظیم نیازهای امنیتی، عمومی و نظامی ما صادر کننده هستیم. الان بحمدالله بنبههای اقتداری و روحیهٔ مقاومت به مراتب بالاتر است و قابل قیاس نیست.