
نقش مرحوم عسکراولادی در تشکیل حزب موتلفه اسلامی پس از انقلاب اسلامی و تأثیر وی در قوام و تداوم تشکل مؤتلفه اسلامی و عبور آن از موانع احتمالی چه بود ؟
مؤتلفۀ اسلامی پس از خاموش شدن چراغ حزب جمهوری اسلامی مجددا فعال شده بود اما نمی خواست گرفتار همان مصیبتهای حزب جمهموری اسلامی شود. بهعلاوه جریانات 7 تیر و 8 شهریور 60 را پشت سر گذاشته بود و مؤتلفه نمی خواست در مقابل جریان نفاق آسیب پذیر باشد. این شرایط، به عنوان موانعی اساسی ، نضج گرفتن و رشد و فراگیری مؤتلفه را مشکل می کرد.تدابیر هوشمندانۀ استاد در مراحل مختلف مؤتلفه را از تلاطمهای شدید آن دوران عبور داد و بهسلامت به دهۀ هفتاد رساند.
روش ایشان این گونه بود که بسیار فکر می کرد و وقتی به نتیجه می رسید برای اظهار نظر نوبت می گرفت و معمولا موفق می شد اکثریت را مجاب کند. حتی اغلب منتظر راهنمایی بودند ؛ در این دوران جدید حیات مؤتلفه شاید یک یا دو مورد بود که استدلال ایشان رأی نیاورد. در آن موارد نیز استاد براحتی به تصمیم شورا تن داد و نشان داد که اخلاق تشکیلاتی چگونه باید باشد.
ارزیابی تان را از کارکرد استاد در مقام دبیرکلی مؤتلفه اسلامی و هدایت حزب بیان فرمایید.
ضرورتهای دوران دبیرکلی استاد چند ویژگی داشت: 1- حفظ پایداری برای مصون ماندن از خطرات و تهدیدات جریانات انحرافی 2- برادر یابی برای توسعۀ مدبرانۀ مؤتلفه 3- جانشین پروری برای تضمین دوام آرمانهای مؤتلفه و خروج از وابستگی به فرد و بویژه تحقق قوام واقعی تشکیلات. در این زمینه ها استاد بسیار دقیق و عاقلانه اقدام کرد و توفیقات بی نظیری نصیب مؤتلفه شد.
چگونگی تغییر دبیرکل را در مؤتلفه اسلامی بیان فرمایید.
شورای مرکزی با تغییر دبیرکلی موافق نبود ولی استاد اصرار داشت و می خواست که زیر نظر او ، شورا ، دبیرکل جدید خود را انتخاب کند و بلوغ تشکیلاتی خود را به اثبات برساند، لذا در آخرین بار ، برای چند ماه مجددا دبیرکلی را پذیرفت به شرط آن که پس از سپری شدن آن مدت ، شورای مرکزی دبیر کل جدید را انتخاب کند و به این ترتیب مرحوم عسکراولادی شورای مرکزی را از بن بست خارج کرد و نظریۀ صائب خود را به کرسی نشاند.
با توجه به عضویت حضرتعالی در مجمع تشخیص مصلحت نظام؛ جایگاه و اثر گذاری مرحوم استاد در مجمع تشخیص چه بود؟
مرحوم عسکراولادی سعی می کرد در جلسات رسمی مجمع و در جلسۀ کمیسیون اقتصاد کلان، که عضویت آن را داشت، حتی علیرغم کسالت در این اواخر ، غایب نباشد. اظهار نظر او کارشناسانه و از سر دلسوزی بود و در مواردی که شرایط تصمیمگیری سخت می شد سعی می کرد به گونه ای مداخله کند که کار را برای رئیس جلسه آسان نماید.
مختصات و ویژگیهای واپسین سال از حیات استاد و دیدگاه شما در بارۀ تفسیرهای موجود در برابر آن چیست ؟
در سال آخر حیات خود، استاد گویی الهام شده بود و یک بار دیگر به دلسوزی صمیمانه برای نظام پرداخت و برای متقاعد کردن اصحاب فتنه به بازگشت به صحن نظام جمهوری اسلامی شخصا وقت گذاشت و مکاتبات چندگانه ای را انجام داد . این موضع هوشمندانه بود و با جایگاهی که او داشت می توانست در صورت پذیرش نظر او یخها را باز کند و گرفتاری ها را برطرف نماید. این مداخله بر مبنای شناخت دقیق استاد از جریانات بود که بخوبی آغاز شد ولی به موفقیت نینجامید!
از شخصیت فردی و اجتماعی استاد نسبت به اطرافیان و آشنایان و محرومان و گروههای گوناگون اجتماعی و به طور کلی ویژگی های شاخص ایشان چه نکاتی را می توانید بیان فرمایید ؟
استاد عسکراولادی از نظر فکری واقعا آزاده بود یعنی از هرچه که رنگ تعلق پذیرد آزاد بود. در همان ابتدای انقلاب روزی به ایشان مراجعه کردم و دربارۀ یکی از نزدیکانش که عنصر نفوذی ساواک بود و ما قصد داشتیم از دانشگاه او را اخراج کنیم ، احتراماً سؤال کردم ؛ ایشان ابتدا کمی تعجب کرد ولی قاطعانه گفت با او برخورد کنیم. هیچگاه حق را فدای دوستی و خویشاوندی نکرد.
رفتار اجتماعی استاد با اطرافیان و آشنایان مصداقی از بیان حقّ برای خشنودی خدا و بدون ترس از سرزنش دیگران بود: مهم نبود که طرف او بزرگتر یا کوچکتر از او باشد چه به لحاظ سنی و چه از نظر موقعیت اجتماعی ، مهم این بود که آنچه حقّ بود با رعایت شخصیت افراد و ادب و احترام به آنها و بدون مداهنه بیان شود.
استاد عسکراولادی شاگرد قرآن بود. او احکام قرآن را ابتدا در زندگی شخصی و خانوادگیش اجرا می کرد و آن گاه آنچه را خود عامل آن بود به دیگران از زبان قرآن یاد می داد و نصیحت می کرد تا بدان عمل کنند ؛ درس تفسیر او از قرآن ، علاوه بر تبحر علمی ، دستاورد تجربیات عملیاتی او بود . او قرآن را کتاب زندگی می دانست و برنامه اش را بر آن بنا می نهاد . برای هر عملش شاهدی از آیات قرآن داشت و به ما می فهماند که ما نیز باید آنچنان باشیم.
اهتمام او به محرومان و نیازمندان زبانزد خاص و عام بود و اگر کمیتۀ امداد توانسته بود در رسیدگی به نیازمندان موفق شود از برکت فضائل اخلاقی او بود که خوشبختانه در یاران و همکارانش نیز تسری یافته بود و این را باید واقعا از باقیات الصالحات مرحوم عسکراولادی دانست. همین ویژگی بود که از او همواره یار و نماینده ای صدیق و مطمئن برای مرحوم امام و سپس مقام معظم رهبری ساخته بود.