
وی افزود: این کودتا که لکه ننگ دیگری از دخالت آمریکا در سرنوشت ملتهای دنیا است و خود نیز با افتخار از آن نام میبرد به مثابه بر افراشتن پرچم استیلای آمریکا بر شاهرگ حیاتی مردم ایران بود که تا سالهای سال نان هزینههایی که در خلال کودتا را کرد، خورد و یک نوکر بیجیره و مواجبی همچون محمدرضا شاه به خیل سرسپردگان خود اضافه کرد.
دبیر حزب مؤتلفه اسلامی استان کرمان تاریخ را کلاس درس تجربیات گرانسنگ دانست و ادامه داد: کافی است اوراق تاریخ را بازخوانی کنید در رابطه با این کودتا به نکات بس ارزندهای برای تجربه برمیخورید به معنای دیگر میتوان با درس گرفتن از آن شاهد تکرار حوادث تلخ نبود و دانشگاهی است که برای کسب تجربه در اختیار ما است.
این کارشناس سیاسی خاطرنشان کرد: در خلال کودتای 28 مرداد چند موضوع قابل توجه است اینکه چرا مصدق دست یاری آیتالله کاشانی را پس میزند و خود را از همراهی ایشان بینیاز میداند و دقیقاْ در بحبوحه حوادث آیتالله کاشانی که مستحضر به خطر کودتا بود طی نامه از مصدق میخواهند که هوشیار بوده و با همکاری همدیگر در مقابل توطئه بایستند و ایشان در جواب خود را مستظهر از پشتیبانی ملت دانسته و دست یاری ایشان را پس میزند و در نهایت امر آنچه که نباید اتفاق بیفتد به وقوع میپیوندد.
مقدم تصریح کرد: خودرأیی و خودمحوری مصدق او را از بازوهای توانمند آیتالله کاشانی محروم کرد در حالی که این مرجع تقلید میتوانست با برخورداری از بسیج مردمی و نقاط ضعف و قوت دولت مصدق جلوی راه نفوذ عناصر بیگانه را ببندد و اجازه تحقق کودتا را ندهد و مصدق در نهایت نتیجه عدم تبعیت از روحانیت متعهد و مبارز را دید.
وی دلیل مشارکت آمریکا و انگلیس را در کودتای سال 32 بیم نزدیکی دولت مصدق به شوروی و نیفتادن ایران در دامن کمونیست دانست و تاکید کرد: اما بر کسی پوشیده نیست که هدف آنان بهرهبرداری از چاههای نفت و تاراج منابع انرژی کشور بود و گرنه دایه مهربانتر از مادر برای مردم ایران نبودند که از سر دلسوزی حاضر به خرج بیحساب و کتاب دلارهای زیادی از جیب خود کنند.
مقدم تصریح کرد: زمانی که کارتلهای شرکتهای آمریکایی و انگلیسی نتواند از نفت ایران بهره ببرد ایران برایشان ارزش وجودی دیگری نداشت و دولت مصدق که دست آنان را از تسلط بر صنایع نفت ایران کوتاه کرده بود زخم خورده و مترصد فرصت بودند و زمانی که دیدند مصدق در حال یکهتازی است و راه خود را از نیروهای مذهبی جدا کرده و تنها تکیه به نیروهای ملی و قدرت خود میکند ضربه کاری را وارد کردند.
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی به این اشاره کرد که کودتا دقیقاً در پی آنارشیسم و بینظمی است و ادامه داد: تا با برهمزدن نظم عمومی و قانون موجود خواست کودتاچیان را تحقق بخشد دقیقاً اتفاقی که در 28 مرداد 1332 افتاد ابتدا با ایجاد جنگ روانی فضا را علیه مصدق ملتهب کردند و از او در روزنامهها به نام دیکتاتور نام بردند و سپس برای اینکه نشان دهند سرنگونی مصدق خواست عمومی است عدهای اراذل و اوباش را روانه خیابان کرده تا با ایجاد رعب و وحشت اذهان مردم را با ایجاد ترس از حمایت مصدق برگردانند و شعبان بیمخهایی این وسط استفاده شدند که جیبشان از دلارهای آمریکایی انباشته بود.
وی تصریح کرد: گواه تاریخ آن است که آمریکا در بیش از 60 کودتا در کشورهای مختلف نقش داشته است بنابراین نقش پررنگ آمریکا در تحمیل اراده خود علیه خواست عمومی ملتها چیز تازهای نیست و از گرگ جماعت جز درندگی نمیتوان انتظار دیگری داشت بنابراین این ملتها هستند که باید نهایت هوشیاری به خرج دهند تا دستهای بیگانه با دخالت در امور داخلی کشورشان سرنوشت مورد نظر خود را برای آنان رقم نزنند.
این کارشناس سیاسی به شباهتهای این کودتا و اتفاقات سال 88 اشاره کرد و گفت: اگر دقیق شویم بین این دو مشابهتهایی به چشم میخورد همچون جنگ روانی و استفاده از کلمه رمز در کودتای 28 مرداد دیکتاتور بودن مصدق و در سال 88 تقلب، در کودتای 28 مرداد کیفهای انگلیسی و آمریکایی برای همراهی با کودتا جابهجا میشد و دیدیم در فتنه ۸۸ تغذیه مالی فتنهگران در خارج مرزها صورت میگرفت، در آن سال از عدهای چماق بهدست برای ایجاد رعب و وحشت عمومی بهره برند دقیقاْ همان نسخهای که در کودتای سال ۳۲ پیچیدند در آشوبهای خیابانی سال ۸۸ شاهد آن بودیم.
مقدم اظهار کرد: نقش آمریکا و انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد 32 واضح و علنی بود اما در فتنه سال ۸۸ آنان هوشیارتر شده و نیابتی از طریق عوامل خود فتنه را پیش بردند موضوعی که بعدها نقش پررنگ سرویسهای جاسوسی آمریکا در فتنه سال ۸۸ آشکار گشت.
عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه اسلامی به تفاوت این دو جریان اشاره کرد و خاطرنشان کرد: تفاوتها در رهبری هوشمندانه حضرت امام خامنهای و هوشیاری مردم بود دو موضوعی که موجب شد کودتای سال ۸۸ به سرانجام نرسد و آمریکا مغبون و شکست خورده شود بنابراین حفظ هوشیاری و لزوم بصیرتافزایی عموم مردم ضرورتی اجتنابناپذیر است.
وی افزود: درس بزرگ دیگری که میتوان از کودتای سال 32 گرفت اینکه مرجعیت شیعه و نقش بیبدیل رهبران مذهبی و روحانیت متعهد و مبارز در جریانسازی است که از این توان هرگز نباید غفلت کرد و دقیقاْ موضوعی بود که مصدق با پشتپا زدن به توان رهبری آیت الله کاشانی از آن غفلت کرد و نتیجه دردناک آن را نیز چشید.