
جناب آقای هانی زاده چقدر می توان به اخباری که در خصوص جابهجایی قدرت در قطر منتشر میشود، اعتماد کرد؟
این امکان وجود دارد که امیر قطر به خاطر شرایط جسمانی نامناسب نتواند بر سر قدرت بماند، به هر حال او با یک کلیه پیوندی زندگی می کند و این مسئله هر لحظه می تواند چالش ساز باشد. به همین خاطر گفته می شود که احتمال دارد شیخ تمیم پسر 24 ساله جای پدرش را بگیرد. برخی از دولتمردان قطر بر این عقیده هستند که این جابهجایی می تواند دوحه را از شرایط فعلی خارج کند. ناگفته نماند که اطلاعاتی در این زمینه درز نمی کند و رسانه ای نمی شود بنابراین نمی توان به راحتی در این باره صحبت کرد. مسئله دیگر به نوع عملکرد امیر قطر باز میگردد. طی سال های اخیر و در جریان تحولات خاورمیانه قطر بیش از جایگاه و توان خود دست به اقداماتی زده است که این موضوع حتی آمریکا را نگران کرده است. از این رو این احتمال وجود دارد که واشنگتن از امیر قطر بخواهد که از قدرت کناره بگیرد.
به عقیده شما در حوزه اجتماعی مردم قطر چگونه فکر می کنند و در چه شرایطی بهسر میبرند؟
مسئله این است که صحبت کردن مردم در اینباره خط قرمز محسوب می شود. عمده جمعیت قطر بومی نیستند و از کشورهای دیگر به این کشور سفر کرده و اقامت دارند بنابراین چندان در مسائل سیاسی مشارکت نمی کنند چون قبل از هر چیز به دنبال کسب و کار هستند. مسئله بعدی این است که فضای بسته قطر نیز چنین اجازه ای را نمی دهد.
اما باید توجه داشت که انتقال قدرت از پدر به پسر موضوع تازه و یگانه ای نیست. قبلاً نیز این اتفاق افتاده و مسئله ای سیال و آرام است. بنابراین اگر بار دیگر این کار انجام شود با توجه به اینکه بافت سیاسی قطر قبیلهای است مشکل چندانی برای این کشور پیش نمی آید و این جابهجایی در رأس قدرت پذیرفته می شود و امور کشور نیز به پیش می رود.
آیا این جابهجایی در سیاست های دوحه در منطقه تأثیر نخواهد گذاشت؟
می توان گفت که تعدیلهایی صورت خواهد گرفت، بهخصوص که انتقادهای زیادی در عملکرد کنونی دوحه در قبال سوریه، عراق، لبنان و دیگر کشورهای منطقه وجود دارد. به عنوان مثال قطر نقش کاملاً مخربی در تحولات منطقه همچون سوریه و بهویژه عراق دارد. از این منظر قابل انتظار است که کاخ سفید از امیر قطر بخواهد قدرت را به پسرش انتقال دهد. به هر حال قطر بیش از ظرفیت هایی که دارد فعالیت میکند.