
پروژههای ازدسترفته
در این میان برخی فروشهای تسلیحاتی هم وجود داشت که محل امیدواری و مطلوب روسیه بود؛ اما در رسیدن به توافق با ترکیه ناکام ماند. یکی از آنها را میتوان برنامه فروش هلیکوپتر تهاجمی به ترکیه دانست. ترکیه قصد جایگزینی یک هلی کوپتر تهاجمی پیشرفته به جای
هلی کوپترهای قدیمی کبرای خود را داشت و پیشنهاد روسیه هلی کوپتر تهاجمی کاموف 52 بود که با آوونیک اسرائیلی مجهز میشد. ترکیه اشتیاق فراوانی به این محصول روسی نشان میداد؛ زیرا در عین قیمت ارزان، قابلیت انطباق خوبی را با سیستمهای ناتو دارا بود و در عین حال، بسیار توانمند برآورد میشد. اما از سوی دیگر، قصد ترکیه تولید هلی کوپتر جدید در خاک خود بود و ازاین رو با ایتالیا برای تولید یک محصول مشترک به توافق رسید. برنامه تولید تحت لیسانس تانکهای تی-80 و تی-90 در ترکیه هم به نتیجه نرسید؛ چراکه ترکیه با همکاری کره جنوبی که تانک پنتر را طراحی کرده بود، تانک بومی خود را طراحی کرده و به آستانه تولید رساند. پروژه مشابهی برای تولید انبوه و تحت لیسانس نفربرهای زرهی
بی تی آر 80 و 90 هم از سوی روسیه پیشنهاد شد که باز هم مورد توافق قرار نگرفت و در عوض، ترکیه انبوهی از مدلهای نفربر زرهی ساخت خود را توسعه داده و البته با موفقیت به کشورهایی همچون مالزی، جمهوری آذربایجان، گرجستان، تونس، امارات متحده عربی، بوسنی، پاکستان و برخی کشورهای دیگر صادر کرد. روسیه امیدوار بود سیستم دفاع موشکی اس-400 که بر پایه اس-300 توسعه یافته است را بهعنوان سلاح اصلی برنامه دفاع موشکی ترکیه به این کشور بفروشد. با آنکه اس-400 رقبای بسیار نیرومندی مانند پاتریوت آمریکایی، آستر اروپایی و آروی اسرائیلی را در مقابل داشت؛ اما در پایان، ترکیه با انتخاب یک محصول چینی تعجب همگان را برانگیخت. با وجود این و در ادامه، ترکیه از خرید محصول چینی هم صرف نظر کرده و دوباره تمایل خود را به اس-400 روسی ابراز داشت. حال، مسئله مهم در این میان، تیرگی شدید روابط مسکو و آنکارا به سبب بحران سوریه است که افق هرگونه دستیابی به همکاری تسلیحاتی را در آینده روابط این کشورها دشوار ساخته است.
امیدهای از دست رفته به آینده
تا پیش از ماجرای ساقطشدن جنگنده سوخو-24 روسی، گمان میرفت که روسیه همچنان میتواند به آینده خود در بازار تسلیحاتی ترکیه امیدوار باشد. به علاوه، مسائل مربوط به مذاکرات دوجانبه برای صادرات گاز روسیه به ترکیه نیز این امیدواری را بیشتر میکرد. گرچه از شروع مداخله نظامی روسیه در سوریه، برخی هشدارها نسبت به نقض حریم هوایی ترکیه از سوی آنکارا به مسکو داده میشد؛ اما گمان بر این بود که با توجه به برخی هماهنگیهای صورتگرفته میان نیروهای هوایی آمریکا و روسیه، برخوردهایی از این دست پیش نیاید. اما پوتین، رئیسجمهور فدراسیون روسیه، به روشنی از این سخن گفته است که ماجرای سرنگونی جنگنده روسی، «پیامدهای جدی بر روابط روسیه و ترکیه برجای خواهد گذاشت.» آیا روسیه به میزان بیشتری از این قطع روابط نظامی متضرر خواهد شد؟ به نظر میرسد که چنین نباشد. اگر ادعا شود که قطع همکاری نظامی دوجانبه بیشتر اقدامی نمادین از سوی روسیه بوده است، به واقعیت نزدیکتر خواهد بود. ارزش مالی همکاریهای نظامی دو طرف، برای روسیه در سالهای دهه 1990 و پس از آن، گرچه تا حدی قابل توجه بوده است؛ اما پس از قدرتگرفتن صنایع تسلیحاتی ترکیه در یک دهه گذشته و کاهش شدید واردات آن از روسیه از یک طرف و محدودماندن جایگاه روسیه در بازار تسلیحاتی ترکیه از طرف دیگر، ارزش مادی این مبادلات را چشمگیر نساخته است. به نظر میرسد که اهمیت حوزه نظامی در مناسبات مسکو- آنکارا بسیار کمتر از حوزههایی مانند انرژی، جهانگردی و صادرات صنعتی و کشاورزی است. با وجود این، قطع همکاریها در امور نظامی، اگرچه نمادین، تاثیر محسوس خود را در روابط خارجی دو کشور برجای خواهد گذاشت.