یکی از برنامه هایی که بعد از فوت انوشیروان ارجمند به روی آنتن رفت، حضور داریوش ارجمند (برادر کوچکتر انوشیروان) بود. او در این برنامه در مورد برادرش و تئاتر خورشید کاروان گفت: «برادرم فردای اربعین فوت کرد. او 15 سال نمایش «خورشید کاروان» را در همین روزها بازی میکرد. فکر میکنم آن کسانی که او برایشان کار کرد در آن طرف جوی هوایش را دارند. مرگ پریدن از یک جوی است. تنها چیزی که باورش داریم و مطمئن هستیم حقیقت است، مرگ است.» ارجمند ادامه داد: به هیچکس به خاطر خوش بیانی پاداش نمیدهند. قرآن هم میگوید عمل صالح ملاک است. برادرم به هیچکس صدمه نزد و انسان باشرفی بود.
سید مجتبی مومنی- مرگ یکی از مراحل زندگی است، مرحلهای که برای رسیدن به مرحله دیگر قرار داده شده. اینکه عدهای در برههای به طور همزمان وارد این مرحله از زندگیشان بشوند، نمیتواند دلیلی بر حسن یا ظن آن ها باشد. در چند ماه اخیر چهرههای ورزشی و هنری به این مرحله از زندگیشان رسیدند، چهره هایی که هر کدام شان خواسته و ناخواسته باعث ایجاد حاشیههای رسانه ای شدند. در بعضی از این موارد خانواده ها و در برخی دیگر از این موارد رسانهها اعم از داخلی و خارجی باعث شروع جریانی شدند و... در این بین عدهای هم بودند با این که در زمان حیاتشان دارای عملکردی بسیار خوب در حرفهشان بودند در کمال آرامش و بدون ایجاد حاشیه و حتی دردسر رسانه ای به مرحله بعدی زندگی شان رفتند. در هفته ای که گذشت خبری در رسانه ها منتشر شد که نشان از یک سفر دیگر داشت. خبر این بود: استاد «انوشیروان ارجمند» ظهر امروز درگذشت.زنده یاد ارجمند مدتی پیش به دلیل بیماری قلبی در بیمارستان پارسیان تهران بستری شده بود و ظهر امروز -یکشنبه ۲۳ آذرماه- جان به جان آفرین تسلیم کرد. انوشیروان ارجمند متولد۲۷مهر ۱۳۲۰در زاهدان، برادر بزرگتر داریوش ارجمند است. وی پدر برزو ارجمند و بهار ارجمند است. وی از اواخر دهه ۴۰ به عنوان بازیگر و کارگردان تئاتر در مشهد فعالیت خود را آغاز کرد. در کارنامه این بازیگر، بازی در مجموعههای «مختارنامه»، «امام علی»، «روزی روزگاری» و فیلمهای سینمایی «دوئل»، «قاعده بازی» و «محیا» دیده میشود. خبری مختصر که تقریباً همه خبر گزاری ها و رسانه ها همان را با کمی بالا و پایین کردن منتشر کردند. انوشیروان ارجمند در دوره بازیگری و سابقه حرفه ای اش آثار زیادی داشت، تئاترهایی که تا همین چند وقت قبل روی صحنه می رفت و خودش برای اجراهای دو هفتهای هم پای کار می ماند و با این که از یک سال قبل به علت مشکل قلبی باید حجم کار کمتر و کمتر می شد.
خورشیدی برای کاروان
در بین آثار استاد ارجمند، یک اثر بسیار ماندگار از او وجود دارد، تئاتر خورشید کاروان. تئاتری که تقریباً بیش از دو دهه است که با کارگردانهای مختلف و بازیگران مختلف باز اجرا می شود.
یکی از مواردی که بسیار برای نگارنده در دوره فعالیت حرفه ای اش وجود داشته، مصاحبههایی بوده که گرفته است. طبیعی است برای کسی که به نحوی کار خبری می کند مصاحبه با اشخاص مختلف و حاضران در صنف های مختلف طبیعی باشد. چند سال قبل و در هنگام یکی از اجراهای خورشید کاروان – عموماً در ایام محرم و صفر اجرا می شد - قرار بود برای مصاحبه با انوشیروان ارجمند به تئاتر شهر بروم. تأکید کسی که مصاحبه را هماهنگ کرده بود این بود که قبل از شروع اجرا برسم؛ ولی متأسفانه به هر دلیلی نرسیدم. وقتی رسیدم که تئاتر شروع شده بود. به ناچار مصاحبه به بعد از نمایش منتقل شد. بعد از اجرا خودم را به در پشتی رساندم و به کسی که مصاحبه را هماهنگ کرده بود رسیدم، او با نا امیدی گفت بعید است که قبول کند برای مصاحبه. گفتم چرا؟ گفت خودت بیا و ببین. وارد اتاق استراحت شدم دیدم گوشه ای نشسته و آرام آرام اشک می ریزد و ناگهان گر می گیرد و در لحظه در خودش فرو میرود و سکوت می کند. یعنی در چند دقیقه ای که ایستادم حالت انقلابی شدیدی داشت.
تئاتر خورشید کاروان روایت ماجرای بعد از روز عاشورا است. وقتی که در مسیر شام سر حضرت اباعبدالله(ع) به دیر یک مسیحی میرسد و یک شب در آن جا می ماند. در این تئاتر استاد ارجمند نقش راهب مسیحی را بازی می کرد که بعد از دیدن سر منقلب و در آخر مسلمان می شود. همان زمان ها شنیده شده بود که او برای بازی در این تئاتر هزینهای دریافت نکرده است.
یاد برادر
یکی از برنامه هایی که بعد از فوت انوشیروان ارجمند به روی آنتن رفت، حضور داریوش ارجمند (برادر کوچکتر انوشیروان) بود. او در این برنامه در مورد برادرش و تئاتر خورشید کاروان گفت: «برادرم فردای اربعین فوت کرد. او 15 سال نمایش «خورشید کاروان» را در همین روزها بازی میکرد. فکر میکنم آن کسانی که او برایشان کار کرد در آن طرف جوی هوایش را دارند. مرگ پریدن از یک جوی است. تنها چیزی که باورش داریم و مطمئن هستیم حقیقت است، مرگ است.» ارجمند ادامه داد: به هیچکس به خاطر خوش بیانی پاداش نمیدهند. قرآن هم میگوید عمل صالح ملاک است. برادرم به هیچکس صدمه نزد و انسان باشرفی بود.