شریعتمداری در گفت وگو با شما تحولات اقتصادی ایران و جهان را مورد بررسی قرار داده و آثار تحریم های جهانی را بر اقتصاد ایران ...
محمد شریعتمداری در نخستین روزهای سال 85 با حکم رهبر معظم انقلاب به عضویت شورای راهبردی روابط خارجی منصوب شد.
وی مسوولیت کمیسیون اقتصادی این شورا را نیز بر عهده دارد.
شریعتمداری در دولت های هفتم و هشتم هم به عنوان وزیر بازرگانی فعالیت می کرده است.
در گفت وگو با وی تحولات اقتصادی ایران و جهان را مورد بررسی قرار داده و آثار تحریم های جهانی را بر اقتصاد ایران جویا شدیم.
گفت وگو: سید حامد حسینی
* يكي از موضوعاتي كه اين روزها خیلی مطرح است، موضوع تحريم نفتي ايران و واكنشهايي است كه ايران خواهد داشت. به نظر شما اين جنگ اقتصادي نفتي كه آغاز شده، چه مسيري را طي خواهد كرد و آيا تحريم متقابل ايران هم اثرگذار خواهد بود يا خير؟
موضوع كلي تحريم را كه مستحضريد و ملت ايران طعم آن را با پوست و گوشت و استخوان خود، حتي قبل از جمهوري اسلامي هم چشيده اند و اينطور نيست كه اين موضوع را نشناسند. در دولت دكتر مصدق به جرم ملي كردن صنعت نفت، اولين قطعنامه شوراي امنيت عليه ملت ما صادر شد كه به نظر من در تاريخ شوراي امنيت سازمان ملل لكه ننگيني است كه ملتي به خاطر اينكه دنبال استقلال ثروت ملياش بود و ميخواست آن را از دست كشورهاي بزرگ و بريتيشپتروليوم (B.P) آن موقع بگيرد، عليه او قطعنامه صادر كنند و اين كار را كردند. بعدها و به خصوص از اول انقلاب هم اين موضوع ادامه داشت و بارها به بهانه هاي مختلف، از جمله ورود دانشجويان به سفارت امريكا در اينجا كه عليه كشور ما توطئه مي كرد و اسنادش هم معلوم شد و حتي خودشان هم در مصاحبه هاي مختلف اعتراف كردند كه مداخله هاي جدي در امور سياسي و داخلي كشور ما داشته اند و حتي وزير امور خارجه شان در دورهاي از ملت ايران به خاطر مداخلات گسترده امريكا عذرخواهي كرد و به دخالت هاي امريكا از شهريور 20 تا مرداد 32 اشاره كرد، لذا اين سابقه تاريخي معلوم است. اگر اشتباه نكنم در سال 2002 بود كه ما را تحريم علمي كردند كه واقعاً مسخره است. سازماني است به نام (I.E.E) كه ايران را تحريم علمي كرد. در كشوري كه ادعاي آزاد بودن مي كند و مسلمان و غيرمسلمان در آنجا زندگي ميك نند، دانشجوي صنعتي شريف ما را كه ميخواست در سمپوزيوم علمي شركت كند، دستگير كردند و به زندان بردند و چنين كارهاي عجيب و غريبي را مرتكب شدند، كارهايي كه واقعاً در تاريخ ماندگار است و انگار يادمان رفته است. من چند روز پيش در يك جمع خانوادگي به بعضي از اين نكات اشاره كردم و باورشان نمي شد. به نظر من خيلي مهم است روي اين چيزها تبليغ كنيم. در سال 1987، 1995 ايران و ليبي و چند كشور ديگر را با هم تحريم كردند، تحريم نفتي، تحريم صنعت نفت و گاز و... و خلاصه كاري نيست كه نكرده باشند.
در دوره جنگ كه عملاً تحريم گستردهاي را عليه كشور ما اعمال كردند. يادم هست كه ميخواستيم از ژاپن وانت بخريم و به ما نمي فروختند. ببينيد چقدر مسخره است! وانتبار به ما نمي فروختند كه نكند در جبهه از آن استفاده كنيم و عليه دشمني كه همه حمايت هاي بين المللي پشت سر آن بود، بجنگيم. باوركردني نيست، ولي كارشناس هاي هوايي ايران در حريم هوايي تهران يك روز ميراژ فرانسه ميديدند، يك روز ميگ و سوخوي روسي و يك روز هم فانتوم امريكايي. هر روز هواپيمايي متعلق به يكي از جناح هاي سياسي جهان كه با هم اختلاف دارند، روي هواي ايران آمده و مردم را بمباران كرده است. تحريم از اين بالاتر؟ موشك 9 متري در تهران ده تا بيست تا نينداختند؟ ملت اين اتفاقات را ديده و نميدانم چرا اينها باز تصور مي كنند كه اين روش ها تكرارپذيرند. من از هوش سرشارشان تعجب ميكنم! چطور اينها عقلشان به اين چيزهاي ابتدايي نميرسد؟ اين ملت، ملتي است كه بردنش در فاز تحريم، يعني تورنمنت مقاومت و ابتكار و خلاقيت را به كار انداختن. نمي خواهم نگاه ارزشي به اين موضوع داشته باشم و نمي خواهم بگويم اين ويژگي، خوب است يا بد، ولي ظاهراً مثل اينكه ما در فشار خيلي كارآمدتر ميشويم و در بحران راحتتر از شرايط عادي كار ميكنيم. « ما زنده از آنيم كه آرام نگيريم / موجيم كه آسودگي ما عدم است» و آن وقت آنها در چنين ملتي تلاطم ايجاد مي كنند؟ خوب معلوم است كه هوش كافي ندارند.
حالا ميرسيم به تحريم نفتي؛ خود من در ژاپن پالايشگاهي ديدم كه اگر بخواهند از نفتي غير از نفت ايران استفاده كنند، بايد كلي تغييرات در آن به وجود بياورند تا بتوانند نفتي غير از نفت خام ايران را در آنجا تصفيه كنند. ايران هم كشوري نبود كه تازه صدور نفت را شروع كرده باشد. درست در دورهاي كه در دنيا نفت زياد نبود، ايران نفت خام صادر مي كرد و لذا آن پايهريزي در پالايشگاه هاي موجود دنيا شكل گرفته است. به كسي گفتند: «براي تنبيه ميبرم تو را دور دنيا ميچرخانم»، گفت: «غصه نخور خودت هم همراه مني». اينها خودشان هم در اين قضيه تحريم همراه ما هستند. تصور ميكنند به ايران هزينه تحميل مي كنند كه تحريم مي كنند. اگر هزينها ي تحميل نمي كردند كه تحريم كردن نداشت، ولي اين چيزي است كه به خودشان هم لطمه ميزند. اي كاش! آنقدر شعور داشتند كه نه به ما ضربه ميزدند، نه به خودشان. البته اين ضربه اي كه به ما ميزنند، موجب رشد و بالندگي ماست. اينها حتي ورود بلبرينگ را به كشور ما ممنوع كردند. يكي از مسئولان خودروسازي اين را ميگفت و اشاره ميكرد كه تصور مي كنند نكند ما از اين بلبرينگها در جاي ديگري استفاده كنيم. اين تحريم باعث شد كه بچه هاي جهاد خودشان دست به كار شوند و اين را بسازند. حتي همين را هم تحريم و تصور كردند خط توليد ما ميخوابد، درحالي كه ما به سراغ ساخت آن رفتيم، يعني اين چيزي نيست كه ملت ايران بخواهد بابتش عزا بگيرد. ما از تحريم استقبال نمي كنيم و اين كار را خبط مي دانيم. دنبال صلح جهاني و همكاري بين المللي هستيم، دنبال فكر تعامل هستيم و البته با آنها رقابت مي كنيم. دنبال همكاري هستيم. آنجايي كه همكاري نداريم در زورگويي است، در سلطه خواستن بر ملت هاست. هر كسي هم كه عليه ما سر بلند كند، اگر زورمان برسد، با قلم و اگر بتوانيم با قدم در مقابل او ميايستيم. آنها هم همين كار را ميكنند. پريروز يك امريكاييـايراني در شبكه بي.بي.سي كه هميشه عليه ايران سخن پراكني مي كند، به صراحت مي گفت كه دولت امريكا هر زمان كه بتواند دنبال برانداختن رژيم ايران است. از گفتن اين حرف ابايي ندارند، ولي نمي توانند. اينها ميآيند و در مملكت ما در ماشين دانشمند اتمي ما بمب مي اندازند و ماشينش را منفجر مي كنند. از اين ظالمانه تر و رذيلانه تر ميشود كاري كرد؟ طرف دارد با زن و بچه اش راه ميرود، به طرفش بمب مي اندازند و خيال مي كنند خيلي هم كار مهمي كردهاند و مثلاً اين كار خيلي كار فوقالعادهاي است. اين يك كار ضد انساني است و از هر كسي برميآيد. اگر جمهوري اسلامي بخواهد مثل اينها دست به چنين جناياتي بزند كه كاري نداشت. من نميگويم تحريمها اثر منفي ندارند، براي ما مشكل ايجاد ميكند و بايد براي رفع مشكل تلاش هايي بكنيم و قطعاً يك جنگ تمام عيار اقتصادي است. شايد بهتر باشد نگويم جنگ، بلكه يك دفاع تمام عيار اقتصادي است. آنها به دنبال ستيزه تمام عيار عليه اقتصاد ايران هستند و چون نفت مهمترين مسئله اقتصادي ما و براي ما حياتي است، به نظرم يك جنگ تمام عيار اقتصادي است و بايد برايش يك اتاق تدبير دفاع وجود داشته باشد و من از اين بابت ناراحتم كه نيست. يعني بايد اتاق تدبير دفاع عليه اين جنگ جهاني اقتصادي تا به حال پا گرفته باشد. امروز بسيج ما در خط مقدم اين جنگ هستند. بايد دولت بيايد پاي كار، اين اتاق تدبير را تشكيل بدهد، اين نگاه را نگاه ملي بداند و نمايندگي اتاق و تشكل هاي موجود بخش خصوصي را نهاد قانوني بشناسد و به حرفشان گوش كند. ما در اين جنگ شهيد داده ايم و داريم مي دهيم و واقعاً جهاد به اموال و انفس دارد صورت مي گيرد. از جهادگران در اين جبهه بايد مثل شهدا و جانبازان حمايت شود تا اينها بتوانند بروند و كارشان را انجام بدهند. در اين قضيه كه دولت وارد كار نيست كه دولت تحريم را دور بزند يا نزند. بخش خصوصي كه دارد كار ميكند، دور ميزند. غير از اين نميتواند عمل كند. ما 15 تا همسايه داريم. چه بسا در مرزها با هم فاميل هستيم. يك پسرعمو اين طرف مرز است يك پسرعمو آن طرف مرز. چابهار در جنوبشرقي دو تا بندر كنار هم هستند كه عين هم هستند و مردم آنها با هم رفت و آمد دارند. ميرجاوه همينطور، عراق همينطور. اينها با هم ارتباط نزديك دارند. در چنين شرايطي تحريم كالايي معني دارد؟ تحريم بانكي مي كنند. آيا بخش هاي ديگر براي انجام اين كار نيست؟ نفت را منحصراً آنها ميخرند. اگر اروپايي ها و امريكايي ها نفت نخرند، همه دنيا پاهايشان را به رو به قبله دراز مي كنند؟ چنين چيزي نيست. بالاخره يك اقتصاد نوخاستهاي در دنيا هست كه به احتمال قوي اقتصادش برتر خواهد بود. اگر به همين سرعت پيش برود، هيچ بعيد نيست كه اقتصاد برتر دنيا بشود. اصلاً فرض كنيم كه از فردا يك بشكه نفت هم نفروشيم. از اين بالاتر كه نيست، آن وقت تازه آرزويي كه رهبري داشتند و آقاي آلاسحاق آن سخن ايشان را تابلو كردند و به ديوار زدند و من زير آن تابلو نوشتم، محقق مي شود كه آرزو دارم روزي برسد كه ما در چاه هاي نفت را ببنديم و اقتصادمان را بر پايه غير از نفت بنا نهيم. چه كساني را با چه چيزي تهديد مي كنند و اصلاً حرفشان چيست؟
ولي به هر حال بايد شرايطي فراهم شود كه آنها درك صحيحي از كارهايي كه مي كنيم پيدا كنند. در بحث شفاف سازي ما باور نداشتيم كه اينها چنين مشي اي را در پيش خواهند گرفت و حالا به ما ثابت شده است. خوب شد كه اين مسير را در قضيه هسته اي رفتيم و براي شفاف سازي بها قائل شديم و دولت سابق هم در اين قضيه نقش اساسي دارد. همه كارهايي كه كرديم نشان ميدهد كه اين يك كار پنهاني نبوده، امروز هم معلوم نمي شد، بالاخره يك روز معلوم مي شد. شروع واقعي اين كار در دولت آقاي خاتمي بود. در زمان آقاي هاشمي و آقاي موسوي هم شايد در اين زمينه كارهايي شد، نه اينكه نشد، ولي كارهاي اصلي از دولت آقاي خاتمي شروع شد و آن مجموعه عظيمي كه ايجاد شد و روي زمين چند ده هزار مترمربع فضاي ساخته شده را اينها نمي دانستند براي چه ساختيم؟ آيا يك شهرك عادي بود و به صورت ماهوارهاي از آن عكس نگرفتند؟ پس پنهانكاري در كار نبود. معلوم بود كه كار دارد براي چه هدفي انجام ميشود و آن وقت اينها آمدند و اين را براي منويات پشت صحنه شان ابراز كردند. مملكت مدتها راه شفاف سازي را طي كرد. هنوز هم بازرس هاي آژانس از اينجا بازديد ميكنند و ميروند. دوربينهايشان هم هميشه دارد در اينجا كار ميكند و دارند فيلم ميگيرند و مستقيماً ميبينند، با اين همه ياوه مي گويند، ولي باز هم اين ملت شفاف سازي را رها نمي كند و آنها هم دنبال منويات خودشان هستند. به هر حال به نظر من تحريم نفتي صورت مي گيرد و عملاً هم صورت گرفته و طبيعي است كه هزينه هايي را به ما تحميل خواهد كرد، اما بسياري از كشورهايي كه دارند از ما نفت ميخرند مال خود اينها هستند و اينها عرضه اداره كردن خودشان را هم ندارند. در كانادا و امريكا توليدكنندگان گندم به يكي از رؤساي جمهورشان اعتراض ميك ردند كه تو كه نميگذاري ما به ايران گندم بفروشيم، همه دارند ميفروشند و ما مجبور ميشويم محصولاتمان را به دريا بريزيم. آخر اين چه مرضي است؟ او لبخندي زد و گفت ما از لحاظ انساني، فروش گندم را به ايران منع نكرده ايم. اين درحالي است كه هر سال رئيس جمهور امريكا بر طبل تمديد تحريم مي كوبد، اينكه يك جور «غلط كردم نامه» است.
حتي در دوره هايي كه ادعا كرده اند دولتي سر كار آمده كه با ايران تعامل داشته، باز هر سال تحريم را تمديد كرده اند. ملت ايران اين را ميداند و فراموش نكرده است. پشت اين لبخند مليح، به قول مقام معظم رهبري خنجري در دستشان است و مشتي در مخمل پيچيده اند. مردم ترفندهاي اينها را مي شناسند و بسيار آشكار است. در طي سالهاي پس از انقلاب ما، اينها هر سال تحريم ها را تمديد كرده اند. اينها در مقابل ما مشي ثابتي دارند و چيزي را تغيير نمي دهند. ما اين مسير را ميشناسيم. ملت ايران باهوش تر از آن است كه سرش كلاه برود. وضعيت ما خيلي بهتر از قبل است. زيربناها در دوره سازندگي ساخته شدند و همه كارها به نفع ملت ادامه داشته و دارد جلو ميرود. ما در آن دوره كه نفتمان بشكه اي 7 دلار بود اين مملكت را اداره كرديم، الان هم كه ديگر نمي توانند قيمت نفت را پايين بياورند، يعني معونه اين كار را ندارند و اص لاً نميشود اين كار را كرد. آنها نمي توانند سرمايهگذاري در زمينه انرژي را متوقف كنند، چون اين يك انتحار وسيع است و نمي توانند اين كار را بكنند. همين الان بحران اقتصادي جهاني در سطح اروپا و بعضي از كشورهاي اروپايي به شدت مسئله ساز شده است. مسلماً تحريم مشكل و زحمت ايجاد مي كند، اما منتهي ميشود به تورنمنت مقاومت و كار خلاقانه و در نهايت كارآيي ما را بالا ميبرد. آنها بارها اين را تجربه كردهاند و باز هم تجربه مي كنند. راه حل مشكل چيست؟ تعامل با ملت ايران، واقعبيني و واقع
نگري و پذيرش جمهوري اسلامي به عنوان يك كشور مقتدر در صحنه بين الملل است. پذيرش اينها در همين حد توقع ماست. ما كه نمي خواهيم آنها مسلمان شوند، چه رسد به اينكه بخواهيم شيعه بشوند حزبالله يبشوند. البته امامزمان(عج) كه تشريف بياورند، مي شوند، ولي اين چيزي كه ما از اينها ميخواهيم حداقل حكم عقل است.
* همزمان با اين اتفاقات شاهد هستيم كه در اروپا و امريكا راهپيمايي هاي ضد جنگ به راه افتاده است. به نظر شما آيا اين راهپيمايي ها براي آماده كردن افكار عمومي براي يك جنگ جديد است؟ چقدر احتمال مي دهيد كه يك جنگ نظامي عليه ايران را راه بيندازند؟
مقام معظم رهبري در نمازجمعه هفته گذشته كه به نظر من نمازجمعه بسيار ويژهاي بود.
* از چه جهت؟
از جهت هدايت و رهبري جهان اسلام. ايشان در اين نمازجمعه بسيار دقيق رهبري كردند و بسيار ارزشمند بود. ايشان جمله بسيار زيبايي را بيان كردند و آن اينكه به كنايه فرمودند اينها دائماً عبارت كهنه اي را تكرار مي كنند كه همه گزينه ها روي ميز است كه مفهوم نهايي آن اين است كه امكان دارد جنگ هم پيش بيايد. فرمودند گفتن اين حرف برايشان هزينه بسيار دارد و انجام دادنش دهها برابر. از نظر ما جواب همين دو كلمه اي است كه ايشان به روشني بيان فرمودند. چه اين تظاهرات براي زمينه سازي يك جنگ صورت بگيرد و چه مردم اين كشورها واقعاً خواهان توقف جنگ از سوي كشورهايشان باشند، واقعيت اين است كه ما بايد هوشياري خود را حفظ كنيم و به اين نكته توجه داشته باشيم كه حتي در فضاي سياسي ظالمانه حاكم بر دنيا هم، ارتباطات بين المللي ملته ا قابل نقض نيست. يعني با اينكه اين نظام هاي غيردموكراتيك هم نمي توانند ملت خود را از زدن اين حرف محروم كنند. مشابه آن را در سوريه ديديم. صرف نظر از رفتار دولت سوريه با مردم كه مورد نقد ما هم هست، اما آن تلاش گسترده اي كه اينها كردند تا شرايط آنجا را تبديل به يك شرايط بحراني كنند و بگويند آنها هم مثل حكام بقيه منطقه هستند، اقدامات عجيب و غريبي است كه آنجا شكل گرفته و خودشان خوب ميدانند كه چه كار دارند مي كنند، به نتيجه نرسيدند و به نظرم ميرسد كه بايد اين اقدامات برايشان تجربه شده باشد كه مثلاً موقع تصويب قطعنامه، چين و شوروي با هم آن را وتو مي كنند. يعني حتي همين نظام ظالمانه موجود هم ابزار كافي براي تركتازيهاي اينها در اختيارشان نگذاشته است.
موضوع ايران هم از اين قاعده مستثني نيست. در همين فضا هم اينها نميتوانند هر كاري را بكنند. تنها راهحلي كه وجود دارد اين است كه اينها حداقلهايي را باور كنند، همان حداقلهايي كه به آنها اشاره كردم، عاقلانه بينديشند و بدانند كه ايران در سرنوشت منطقه و جهان تأثيرگذار است و آن وقت ميشود براي مسائل راهحل پيدا كرد.
* در طي سالهاي اخير شاهد بوديم كه در جمهوري اسلامي اجلاسهاي متعددي با موضوع بيداري اسلامي برگزار شده است. چقدر از اين اجلاسها در آينده بيداري اسلامي مؤثرند و در مجموع خود جنابعالي تحولات كشورهاي اسلامي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
به نظر ميرسد صرفنظر از منشأ بروز اين حادثه كه در تاريخ كشورهاي اسلامي و در سطح جهان حادثه بسيار بزرگي است و سواي كارشناسيهايي كه ميشود كه مثلاً اين حركتها تا چه حد متكي به تلاش تشكيلات ملتها براي مقابله با ظلم و زور بوده؟ چقدر احياناً پشت اين پرده دستهاي پنهان دولتهاي غربي با اهداف ديگري بوده كه مثلاً عقب انداختن تفكر موجود اسلامي در همان كشورهاست؟ هر كدام از اين موارد كه باشد، به نظر من چيزي كه به هيچوجه نميشود از آن فرار كرد اين است كه به اين نكته اعتراف كنيد كه تفكر امامخميني(ره) كه از روز آغازين مبارزه ايشان عليه ظلم و ستم كه در بيانات اوليه ايشان در روزهاي اول پيروزي انقلاب اسلامي هم كاملاً مشهود است و فقط در آزادي ملتهاي مسلمان هم خلاصه نميشود، بلكه به همه جهان برميگردد، بدون ترديد منشأ و پشتوانه اين تحولات است، چه از اين حرف خوششان بيايد چه خوششان نيايد. در اين نكته كوچكترين ترديدي نيست. خيلي ايشان را رد نميكنند و بعضيهايشان صراحتاً هم ميگويند اينها از امام ياد گرفتهاند.
اما اينكه ايران در آنجا اقداماتي كرده است، هم خود آنها ميدانند اينطور نيست و هم خود ما ميدانيم. اينكه اتفاقي افتاده، همجهت با منويات جمهوري اسلامي ايران است، بله همينطور است. ما قطعاً ميخواستيم كه بر كشورهاي اسلامي شرايط دموكراتيك حاكم شود كه اكثريت مردم مسلمان بتوانند سليقه خودشان را بر نظامهاي سياسيشان حاكم كنند و اين اتفاق افتاده است و برخلاف ميل امريكاييها هم اتفاق افتاده است. حتي اگر پشت صحنه هم آنها نقشههايي از اين دست را چيده باشند، آنچه كه اتفاق افتاده خلاف ميل آنهاست. در انقلاب اسلامي ايران هم در اوايل انقلاب نهايتاً تلاششان را كردند كه تا جايي كه ميتوانند حكومت شاه بهگونهاي سقوط كند كه منافع آنها خيلي به خطر نيفتد و واقعاً نهايت تلاششان را در اين زمينه كردند. بختيار را آوردند و بعد مسائلي كه همه در تاريخ ثبت شدهاند، اما اين براي تفكر جمهوري اسلامي يك فرصت بزرگ است و براي متفكرين انقلاب اسلامي يك فرصت بسيار بيبديل است. فرصت بسيار خوبي فراهم شده كه ملتهاي ايران و مصر كه از گذشتههاي بسيار دور و قبل از پيروزي انقلاب اسلامي با يكديگر پيوند داشتند و اگر اين جسارت مرا برخي از بزرگان بپذيرند، بعضي از انديشههاي اسلام انقلابي در مصر حتي قبل از نهضت امامخميني شكل گرفت و عرضه شد. امام بهقدري براي ما عزيزند كه ما ميخواهيم منشأ همه حركتهاي اصولگرايانه را به ايشان پيوند بزنيم، اما قبل از امام هم ظلم و ستم وجود داشت و لذا مبارزه عليه آن هم وجود داشت. حتي متفكرين اسلامي بودند كه به اين نگاه گرايش داشتند، از جمله سيدجمالالدين اسدآبادي و خيليهاي ديگر. ملتي كه پيش از پيروزي انقلاب اسلامي هم و حتي در بعضي از موارد پيش از سال 42 هم به لحاظ همانديشي اسلامي و ايستادگي در برابر استكبار با ملت ما عجين و همراه بوده و اين يك فرصت بيبديل براي هر دو ملت و متفكران آن است. مصر مردم آزاده و با فرهنگي دارد. بدنه هر دو ملت ميدانند كه چه گنجينههاي ارزشمندي دارند و ارتباطات گسترده باعث بالندگي دو طرف خواهد شد. مردم مصر ميتوانند از مردم ايران كمك بگيرند و بالعكس، يعني ارتباط اسلامي بين كشور ما با اين كشورها، يك حداقل ظرفيت است. دولتها هم بايد تلاششان را بكنند، ولي من چون در دولت نيستم، حرفم يك حرف عمومي است و به عنوان يك انسان مسلمان شيعه سخن ميگويم كه اين يك فرصت بسيار بيبديلي براي هر دو كشور و براي احزاب اسلامي است. ما در اين زمينهها بسيار ميتوانيم به هم كمك كنيم. سابقه برخي از احزاب
اسلامي آنها از ما بيشتر است، اما آنها مخفي كار كردند و ما تجربه عملي بيشتري داريم. تجربه فعاليت حزبي اسلامي علني و آشكارشان خيلي كمتر از ماست و لذا احزاب دو كشور ميتوانند با هم كار كنند. اين ارتباطات، ارتباطات بسيار خوبي هستند. اين فرصت بيبديل را نبايد از مردم گرفت و بايد هرچه سريعتر اين ارتباطات گسترده برقرار شوند. اين اجلاسهايي كه برگزار شدند، زمينه را براي گسترش اين ارتباطات برقرار ميكنند. اين جواناني كه آمدند، سواي ملاقات با رهبري و ارتباط با ايشان كه ارتباط بسيار قابل ملاحظهاي بود و به نظر ميآيد در ذهن همه آنها ماندگار خواهد شد... شايد ده سال داشتم كه پدرم مرا بردند مشهد و من هيچوقت شيريني ديدار با آقا را در آن سالها فراموش نميكنم. يا ديدار با بزرگان دين كه آن موقع در تبعيد و زندان بودند. همراه پدر ميرفتيم و اينها فراموششدني نيست. اين جوانها آمدند و آقا را از نزديك ديدند و اين خاطره فراموش نميشود و تا عمق جان انسان تأثيرگذار است. انسان در نوجواني و جواني با ديدن چنين انسانهايي و برخوردي كه با انسان دارند به يك طرز تفكر علاقمند ميشود بسياري از دوستان از آن روزها ياد ميكنند كه مثلاً آقا يا آقاي مهدوي يا آقاي مشكيني در فلان شهر تبعيد بودند و آنها همراه پدرشان به ديدن آنها رفتند. اينها خاطرات ماندگاري هستند كه در زندگي انسان تحولات اساسي ايجاد ميكنند.
ملاقات اين جوانان با آقا اين تأثير را داشت، كساني كه در واقع سفراي كشورهاي خود بودند. اينها آمدند و پيشرفتهاي ايران را از نزديك ديدند. ايران در ذهن اينها چيز ديگري بود. بعضيهايشان ميگفتند باور نميكرديم كه در ايران ماشين راه ميرود! اينجوري در دنيا عليه ما تبليغ ميشود. بعضيها هم تصور ميكردند اين وضعيت مخصوص پايتخت است و به شهرهاي ديگر كه بروند از اين خبرها نيست، ولي وقتي رفتند و ديدند، تحول عجيبي در آنها به وجود آمد و اميدبخشي اساسي صورت گرفت. الهامبخشي امام منشأ حركت است و الهامبخشي جمهوري اسلامي به آن استمرار ميبخشد. به نظر من تأثير اين ارتباطات اولين نطفههاي ارتباطات مردمي بين اين كشورهاست كه نهايتاً به سود همه مردم اين كشورها تمام ميشود.
* شوراي راهبردي روابط خارجي در تقابل با اين تحريمهاي اقتصادي و فشارهاي رواني از جمله تهديد به حمله نظامي و تقويت بيداري اسلامي چه نقشي دارد؟ آيا در اين عرصهها وظيفهاي دارد؟
شوراي راهبردي روابط خارجي به حوزههايي كه نگاه بلندمدت به مصالح جمهوري اسلامي دارد، ميپردازد كه ممكن است محصولاتي كه از آنها به دست ميآيد، به درد همين امروز ما نخورند، ولي نقشه راهي را ترسيم ميكند كه ممكن است هر زمان گوشهاي از آن با هدايت مقام معظم رهبري به شكلي در نظام اجرايي كشور امكان بروز و ظهور پيدا كند، چون تنها ارتباط شوراي راهبردي روابط خارجي در حوزه خروجي فعاليتهايش با مقام معظم رهبري است و اين شورا افتخار دارد كه محصولاتش را صرفاً بدون استثنا به استحضار ايشان ميرساند، لذا اولويت اين شورا مسائل درازمدت است و كمتر به مسائل جاري ميپردازد، مگر اينكه ضرورتي احساس شود. در مسائل جاري هم فقط در حدي است كه راهبردي ارائه ميشود و قبل از وضع قانون و در جايگاه مقام معظم رهبري به درد ميخورد. كار اين شورا، كار بلندمدت است و آثارش در بلندمدت مشخص ميشود و امكان بهرهگيري از آن هم در بلندمدت اتفاق ميافتد. اميد ما اين است كه شورا كه بحمدالله آن سرمايهگذاري خوبي شده، به مرور زمان پختهتر شود و به همه فعاليتهاي جمهوري اسلامي ايران در حوزه روابط خارجي كمك كند، اما مسئوليت اين شورا فقط كمك مشورتي به مقام معظم رهبري است.