هفت كليد اطمينان براي گشايش صندوقهاي رأي
کد خبر: ۱۴۴
تاريخ: ۲۲ دی ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۸
نصر عزيزي
صندوقهاي رأي به يك تعبير صندوق اعتبار و حيثيت و آبرو و عزت هر فردي است كه دنبال زندگي عزتمندانه مي‌باشد. ملت ايران در سر جمع امتحان خوبي براي صيانت از كيان صندوقهاي رأي پس داده‌اند. در اين رابطه و از باب اهميت انتخابات دهم به چند كليد اعتبار و حفاظت از صندوقها اشاره مي‌شود:
 كليد اول؛ كليد حساسيت هست يعني همه مردم، هر كدام به نسبتي و با توجه به وسع چندوجهي خود بايد نسبت به خروجي صندوقها حساسيت داشته باشند. در اين رابطه معمولاً حساسيتها ناشي از ميزان و نوع تعهدي است كه نسبت به سرنوشت نظام و انقلاب اسلامي وجود داشته و بايد وجود داشته باشد.
كليد دوم؛ كليد آگاهي و بيداري و حضور در صحنه هست يعني مؤمنين، نمازخوانها، انقلابيون، خانواده‌هاي شهيدان نبايد اطمينان خاطر خويش را دو دوستي تقديم بدخواهان نظام نمايند.
كليد سوم، كليد بصيرت و تشخيص هست يعني وراي جريانات و پشت صحنه‌ها را بايد نگاه نمود. همه حقايق اين نيست كه در مراودات و ارتباطات و اظهارات و رسانه‌ها و سخنراني‌ها و وعده‌ها وجود دارد. بنابر اين يك وجه بصيرت اين است كه با نفوذ ذهن به عمق قضايا، حقايق و واقعيت‌ها را كشف نمود.
كليد چهارم، كليد صداقت در مقابل نفاق هست. پديده نفاق اگر از مرز اشخاص عبور كرده و نفاق اجتماعي و نفاق سياسي بشود، خيلي خطرناك هست. بدبخت و سياه روز گروه و جامعه‌اي است كه پرده‌هاي نفاق اجتماعي روي حقيقت را در مسائل مختلف جامعه تاريك نمايد. يعني گروهي و فردي براي رسيدن به صندوق رأي از انواع و اقسام و شيوه‌هاي نفاق بهره‌گيري نمايند و ديگران هم فريب بخورند، بايد توجه داشت صداقت يك امر اخلاقي مجردو مجزا نيست، بلكه يك بار معرفتي دارد كه اگر اين معرفت با آن بصيرت تلفيق شوند، مؤمنان زيركي ازآنها پديد مي‌آيند كه اطمينان صندوقهاي رأي را صد چندان مي‌نمايند.
كليد پنجم، كليد تبعيت است. در جامعه ما شاقول و شاخص و نماد فرماندهي در وجود رهبري متبلور است. هر اندازه و هر كجا و به هر ميزان كه مردم در انتخاباتها تجزيه و تحليل درستي با بار معرفتي و آگاهي و اطلاعاتي از فرمايشات رهبري داشته‌اند، به همان ميان توفيق‌شان در مجلس مصداق عيني داشت. فراموش ننمائيم در انتخابات دور سوم مجلس، جريان فتنه فعلي با انشعاب روحانيون مبارز با رهبري كروبي و خاتمي و خوئيني‌ها و... از روحانيت مبارز با تهمت اسلام آمريكايي به جريان اصولگرا و حزب‌الهي‌هاي اصيل مجلس را بدست گرفتند. در جريان تبليغات اهانت‌هاي زيادي به علما و بزرگان كردند و با تبليغات انحرافي آنها امثال حضرت آيت الله يزدي و ديگر بزرگان از شاخص‌هاي اسلام آمريكايي قلمداد شدند. در همين روزهاي فتنه و غبارآلودو غباري بود كه امام راحل آيت الله يزدي را به عضويت شوراي نگهبان منصوب كردند.آن روزها اگر بيداري منجربه تبعيت صحيح و معقول بود، با اين اقدام امام راحل شاخص‌ها روشن و آن چنان مجلسي كه كروبي رئيس‌اش باشد، شكل نمي‌گرفت و اين ماجرا داستان درازي دارد.
 كليد ششم، از قالب جريان شناسي احصاء مي‌شود. اگر تشخيص و شناخت صحيحي از جريانها نباشد، صندوق‌ها مخدوش مي‌شوند.
مردم بايد بدانند كه امروز آمريكاييها، اروپائيها، شيوخ دم مرگ منطقه خاورميانه، كمونيست‌ها، سلطنت‌طلبها، بهايي‌ها، ضد انقلابهاي زخم خورده با سران جريان فتنه و جريان انحرافي همگي يك شاخص و ويژگي دارند و آن هم ضديت، دشمني، مخالفت و با خوشبيني انحراف و زاويه با ولي فقيه و نظام منبعث از آن است. آنها بي تعارف دنبال صندوقي هستندكه خروجي‌اش يا با آگاهي يا با ساده‌لوحي و يا با ضعف ايمان ودنيا‌طلبي در جهت مخالف رهبري قدم بردارد. بي تعارف بايد به ديگران همه باهم و شب و روز و هر لحظه بگوييم كه آنها دنبال چنين مجلسي هستند كه ناني براي اربابان‌شان داشته باشد و نوايي براي خودشان.
كليد هفتم، كليد مصداق هست يعني فاصله بين گفتار و عمل بايد از مرز مفهوم‌سازي وحرفهاي دهن پر كن بگذرد و مصاديق واقعي و حقيقي را داشته باشد و نبايد براي چندمين بار فريب برخي تبليغات را خورد. امروز بعد از 33 سال تجربه تشخيص بين شعار و عمل، و خدمتگزار و قدرت طلب، و خودي و غيرخودي، و صالح و مفسد، و ساده‌لوح و زيرك كار سختي نيست ولي وظيفه علما و نخبگان و انديشمندان و دلسوزان است كه به آگاه‌سازي و بيدارگري و روشنگري اقدام نمايند و از شرايط صندوقهاي رأي غافل نباشند. در اين رابطه گفتني‌هاي زيادتري هست كه به مقتضاي مصالح نظام در آينده قابل بيان است.