* تماس های دو کشور جهت از سرگیری روابط به کجا رسیده است؟
همان گونه که اطلاع دارید، آقای نبیل العربی از تمایل و آمادگی مصر جهت گشایش صفحه جدید با ایران خبر دادند. جمهوری اسلامی

ایران در سطوح مختلف از این امر استقبال کرد. کما اینکه مردم خوب کشورمان به انحای مختلف و در مقاطع متعدد، مراتب علاقمندی خود را به کشور و مردم مصر بارها نشان داده اند. متاسفانه طرف مصری بعدا از این موضع عقب نشینی کرده و موضوع را به مجلس جدید و دولت آینده موکول نمود. به نظر من، این تعویق جای توجیه نداشته و حکومت مصر می توانست تصمیم مقتضی در این زمینه اتخاذ کند. این موضوع به تاخیر نیازی ندارد.
* آیا ایران از این وضع سرخورده شده است؟
نحوه تعامل طرف مصری با جمهوری اسلامی ایران چندان فرقی با گذشته نکرده و فکر می کنم برخی دلایل داخلی و خارجی عامل این وضع می باشد. به هر حال ما منتظر دولت جدید هستیم.
* روابط ایران با اخوان المسلمین چگونه است؟
ما با همه طرف های مصری روابط متوازنی داریم و به انتخاب مردم مصر احترام می گذاریم. مخصوصا اینکه مردم بزرگ مصر با خروج از سایه رژیم دیکتاتوری در مسیر مردم سالاری گام بر می دارد. هر طرفی که اعتماد مردم مصر را جلب نماید، مورد احترام ماست. به طور کلی ما روابط خوب و مستحکمی با جماعت اخوان المسلمین داریم و این جماعت به عنوان یک گروه مهم و قوی سیاسی مصر مورد احترام ماست. ما به سایر گروه های اسلامی نظیر احزاب سلفی، صوفی یا حزب وسط و حتی جناح های لیبرال آن کشور احترام می گذاریم.
* آیا امیدوارید اخوان المسلمین با رسیدن به حاکمیت، بتواند بعد از ایران، نمونه جدیدی را از حاکمیت اسلامی ارائه دهد؟
در خلال 30 سال گذشته در پی پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نمونه های مختلفی از حاکمیت اسلامی در مقابل نظام های غربی شکل گرفته است تا بتواند جنبش و خیزش سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تمدنی را به مقصد برساند و نمونه ایران اسلامی به الگوی مورد پیروی ملل جهان اسلام تبدیل شده است. با این وجود، هر کشوری حسب شرایط آن، شیوه و ویژگی های خاص خود را در اجرای حاکمیت اسلامی دارد.
* برخی با اشاره به نمونه ایرانی، قصد دارند ملت مصر را از برپایی حکومت اسلامی بترسانند. نظر جنابعالی چیست؟
این عده از جنجال آفرینان در اشتباه هستند. آنان باید بدانند که حکومت اسلامی در ایران، راه پیشرفت و توسعه عظیم کشور در عرصه های مختلف علمی، فن آوری و اقتصادی را گشوده و قبول ندارم که همه افراد لیبرال به ایران هراسی دامن می زنند. این گونه تبلیغات منفی را اکثرا رسانه های غربی هدایت می کنند.
* آیا با تشکیل حکومت جدید در مصر، ایران آرزوی همپیمانی با آن را دارد؟
ما امیدوار به روابط طبیعی بین دو کشور و فراهم شدن زمینه همکاری سالم سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میان دو ملت هستیم. ایران و مصر دو کشور مهم منطقه هستند و هیچ کس نمی تواند این دو را در معادلات نادیده بگیرد. امیدواریم مصر بعد از سالها حاشیه نشینی به خاطر سیاست های رژیم مبارک که مغایر با مصالح مصر و تامین کننده منافع آمریکا و صهیونیست ها بوده است، جایگاه واقعی خود را بازیابد.
* برخی بیم آن را دارند که با گشایش باب مصر به روی گردشگران ایرانی بویژه جهت زیارت مراقد اهل بیت علیهم السلام، فکر شیعی در این کشور گسترش یابد؟
طرف های مختلفی و در رأس آنها آمریکا تلاش دارند مانع از نزدیکی دو ملت بشوند و این امر به خاطر کراهت از ایران و ایرانی نیست؛ بلکه ریشه کراهت به مصر بر می گردد. نشر مذهب تشیع، دروغی بیش نیست. ما این نوع تبلیغات را اهانت آشکار به ملت مصر می دانیم؛ زیرا کسی به مجرد تماس با گردشگر خارجی، عقیده خود را تغییر نمی دهد. سال 2011 میلادی، بیش از 9 میلیون ایرانی از کشورهای مختلف بازدید کردند که در این بین، بیش از 6 میلیون نفر به کشورهای سُنّی مذهب مثل عربستان، امارات، سوریه و ترکیه سفر نمودند. هیچ دولتی از بلاد اهل سنت به این مسئله فکر نکرده است. مخالفان نزدیکی دو کشور به این موضوع دامن می زنند.
* ایران متهم است که از مشایخ طریقت های صوفی مصر، حمایت می کند؟
بخشی از این اتهامات، ریشه در اختلافات داخلی مصر بین برخی طرف ها با پیروان آیین صوفی دارد. کما اینکه ادامه زنجیره و سیاست ارعاب مصری ها از ایران می باشد. این نوع اتهامات کاملا بی اساس است. ضمن اینکه روابط ما به گروه خاصی محدود نمی شود و هیئت های مختلف مردمی مصر که طی ماه های بعد از انقلاب این کشور به ایران سفر کردند، دارای تنوع سیاسی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگی بوده اند. میهمانان مصری متشکل از مردان و زنان سیاسی، اقتصادی، علمی، هنری، رسانه ای، سلفی، صوفی و حتی لائیک بودند.
* آیا ایران در تعامل با گروه سلفی در مصر مشکلی دارد؟
ما به حق هر گروه سیاسی و دینی جهت فعالیت در مصر و ابراز دیدگاه خاص خود به این جامعه، احترام می گذاریم. حسب ظاهر امر، سلفی ها بیشترین گرایش را به اسلام دارند و این مسئله جای احترام دارد. این عده از نیروهای مهم در صحنه سیاسی مصر به شمار می آیند. ما امیدواریم مجلس آینده مصر، نمایندگان همه طیف های سیاسی را در برگیرد.
* نقش ایران در برگزاری مراسم عزاداری اخیر شیعیان مصر در مسجد رأس الحسین علیه السلام به مناسبت روز عاشوراء چه بود؟
من در آن تاریخ در قاهره نبودم و مرخصی خود را در ایران می گذراندم. خبر مراسم مذکور را از رسانه ها شنیدم. باید تاکید کنم که برگزاری چنین مراسمی در قاهره، سابقه دار بوده و در زمان مبارک نیز در حرم رأس الحسین و سیده زینب علیهما السلام، انجام می شد.هر فرد مسلمانی باید بتواند محبت و مراتب ارادت خود را نسبت به اهل بیت علیهم السلام ابراز نماید و این امر، عمل به سنّت و توصیه قرآن مجید می باشد که مسلمانان را سفارش کرده است تا در شادی و اندوه رسول الله صلی الله علیه و آله شرکت کنند. البته باید تاکید نمایم که حضور شیعیان مصر بر سر مراقد اهل بیت علیهم السلام، موضوع داخلی مصر می باشد و به ایران ارتباطی ندارد.
* آیا ایران در تأسیس حزب تحریر مصری به ریاست دکتر احمد راسم النفیس از افراد بارز شیعی نقشی داشته است؟
بار دیگر تکرار می کنم که این گونه امور به خود مصر مربوط می شود؛ ولو اینکه بانی آن فردی شیعی است. این حزب، مصری و مؤسس آن نیز شهروندی مصری می باشد و درخواست مجوز قانونی کرده است. سؤال از من در این باره جای تعجب دارد؛ بویژه اینکه این مسئله نه از نزدیک و نه از دور هیچ ربطی به ما ندارد.
* ولی برخی محافل سیاسی و رسانه ای مدعی هستند که وی مورد حمایت مالی شماست؟
ما هیچ ارتباط و نه هیچ اطلاعی از این امور نداریم.
* آیا مصر بعد از انقلاب، صحنه رقابت نشر شیعه ایرانی و وهابی سعودی شده است؟
مردم مصر بسیار بزرگتر از آن است که متأثر از این گونه تلاش های مذهبی گردد و کسی توان آن را ندارد که این ملت را شیعی یا وهابی سازد.
* برخی ایران را متهم می کنند که سعی دارد با استفاده از مشکلات اقتصادی مصر و طرح موضوع 5 میلیارد دلار سرمایه گذاری، وارد عرصه مصر گردد؟
ایران و مصر دارای مناسبات رسمی نیستند و موضوع سرمایه گذاری که اخیرا مطرح شده است، مربوط به تجار ایرانی می باشد. فرد تاجر با احتساب سود و زیان، همواره آزاد است و این اختیار را دارد که با سرمایه اش به سراغ کشور مطلوب برود. دولت تهران هیچ نقشی در این باره ندارد. سرمایه دار ایرانی فکر می کند که می تواند از فرصت های موجود در مصر استفاده کند.
* اما سرمایه دار ایرانی، بدون چراغ سبز مراجع رسمی نمی تواند در صحنه مصر فعالیت نماید؟
تجار و بازرگانان ایرانی بدون دخالت حکومت به سرمایه گذاری می پردازند. مثلا امارات کشوری است که تجار ایرانی بیشترین سرمایه گذاری را در آن کشور دارند.
* با توجه به سیاست دوگانه ایران و حزب الله در قبال انقلاب های عربی (نمونه سوریه و بحرین)، چهره تهران و حزب مزبور نزد مردم عرب به شدت آسیب دیده است؟
سوریه متاسفانه با تبلیغات منفی وسیعی مواجه بوده و واقعا توطئه بین المللی بزرگی بر ضد آن کشور در حال شکل گیری است. رسانه ها به پخش تصاویر و گزارشات از کشته های افراد مسلحی می پردازند که حملات مسلحانه به ارتش سوریه را در دستور کار دارند. در حالی که همین رسانه ها از پخش تصاویر قربانیان نظامیان و ماموران امنیتی سوریه خودداری می کنند. از سوی دیگر، دولت سوریه تحت فشار سنگین طرف های غربی قرار دارد و آنان روی حوادث سوریه تمرکز کرده و به وقایع سایر کشورهای درگیر تظاهرات و اعتراضات مردمی که شدیدتر از سوریه می باشد، توجهی ندارند. مایلم در اینجا تاکید کنم که مردم سوریه مثل سایر ملل، حق تظاهرات مسالمت آمیز و پیگیری مطالبات اصلاح طلبانه خود را دارد و این امر مورد حمایت ماست. اما اصرار بر لزوم کناره گیری آقای بشار اسد، نشانگر آن است که غرب به بهانه تظاهرات مردم، قصد دخالت نظامی در سطحی گسترده تر از دخالت سازمان ناتو در لیبی را دارد. سؤال اینجاست که آیا با ورود نظامی ناتو به سوریه، تعداد قربانیان سوری کمتر از وضع فعلی خواهد بود؟ ما بر این باوریم که نباید اجازه داده شود تا وضع وخیم تر از حالا گردد. ما معتقدیم که هر گونه تلاش آمریکا و اروپا جهت مداخله در این وضعیت در راستای تامین مصالح رژیم صهیونیستی خواهد بود؛ مخصوصا اینکه با حذف مبارک در مصر به عنوان مهم ترین و بزرگ ترین همپیمان آنان، تمرکز روی سوریه جهت حذف آن کشور از محور مقاومت در دستور کار قرار دارد.
* آیا در صورت مداخله نظامی ناتو در سوریه، ایران کمک تسلیحاتی به سوریه خواهد نمود؟
وضعیت بسیار پیچیده است و نمی توان از قبل در این باره نظر داد. اما بار دیگر تاکید دارم که هر گونه دخالت بیگانه در سوریه، تمام منطقه را به انفجار خواهد کشاند و فکر نمی کنم که سازمان ناتو قبل از اندیشیدن به هر نوع حمله نظامی به سوریه، مواضع جمهوری اسلامی ایران یا حزب الله را در محاسبات و معادلات خود در نظر نگیرد.
* موضع تهران در قبال دولت های عربی در صورت هر گونه حمله نظامی آمریکا یا اسرائیل به تأسیسات اتمی ایران چه خواهد بود؟
چنانچه آمریکا یا رژیم صهیونیستی بی عقلی کرده و ایران را مورد حمله قرار دهند، حتما از نتیجه اقدام خویش بسیار پشیمان خواهند شد و بهای بسیار سنگینی را بابت آن خواهند پرداخت. مایلم به نکته مهمی در این رابطه اشاره نمایم. کثرت تهدید به حمله علیه ایران به یک لطیفه تبدیل شده و در واقع، مثل فردی می ماند که رؤیای خرید خانه را دارد؛ در حالی که هیچ پولی برای این اقدام در اختیار ندارد و فقط یکسره و هرشب دور هم مینشینند و راجع به آن حرف می زنند! من فکر می کنم که قضیه حمله به ایران، آرزوی کسانی است که فاقد امکانات لازم برای تحقق آن می باشند. بی شک هر گونه حمله به ایران، احساس نفرت و انزجار از آمریکا را نزد مردم منطقه تشدید خواهد کرد و اگر آمریکا و رژیم صهیونیستی پیش از بروز انقلاب های عربی با صدها مشکل در این زمینه روبرو بودند، اکنون با وقوع این انقلاب ها، آنان با هزاران مشکل لاینحل مواجه خواهند گشت؛ برای اینکه آنها از میزان نفرت ملل منطقه در قبال خود به خوبی آگاهند. در شرایط کنونی، دیگر حکومت های منطقه نیز قادر به مهار احساسات و واکنش های مردمی نخواهند بود. همچنین همه از جمله مترصدین در کمین ایران به این نکته مهم واقفند که در صورت حمله به ایران امکان بسته شدن تنگه هرمز از جمله محتمل ترین حالات است. اما آنان میدانند که بعد از این انقلاب ها موضوع به همین جا بسنده نخواهد شد. برای اینکه آنان (آمریکا و اسرائیل) احتمال قیام خشمناک ملت مصر برای بستن کانال سوئز را در زمان حمله به ایران را نیز وارد محاسبات خود کرده اند و اکنون از حمله به ایران بیشتر می ترسند. به همین دلیل، آنها قبل از هر نوع تجاوز به اهدافی در داخل ایران، ناگزیرند هزاران مرتبه بیشتر از قبل بیاندیشند
* در صورت وقوع حمله ای علیه ایران، آیا شما به پایگاه های نظامی آمریکا در خاک قطر، بحرین و عربستان متعرض خواهید شد؟
ایران اساسا به جنگ فکر نمی کند و می خواهد با همه کشورهای منطقه به منظور نیل به منافع مشترک، همکاری نماید. اما اگر خدای ناخواسته هر گونه حمله ای به ایران انجام گیرد، دیگر موضوع از دست همه کشورها خارج شده و کل منطقه تحت تاثیر قرار خواهد گرفت و دیگر هیچ پایگاه نظامی آمریکا که نقشی در این تجاوز داشته است، از واکنش و ضد حمله ی ایران در امان نخواهد بود. باز تاکید می کنم که موضوع جنگ از چهارچوب احتمالات خارج گشته و امری بعید می باشد؛ بویژه اینکه آمریکا از خلال جنگ های خود علیه عراق و افغانستان به دست آوردی نرسیده است تا در اندیشه جنگی تازه بر ضد کشوری در اندازه ایران باشد. کما اینکه آمریکا پلیسی جهانی نمی باشد و هزاران کیلومتر به دور از منطقه بوده و احدی این را نمی پذیرد که آن کشور بخواهد جنگی علیه ایران راه اندازی کند.
* آیا سازمان موساد اسرائیل در نفوذ به داخل ایران و انجام ترور و انفجار موفق بوده است؟
رژیم صهیونیستی در اجرای عملیات ترورهای اخیر علیه دانشمندان هسته ای ایران، موفقیتی داشته است؛ اما این عملیات تروریستی از سوی آن رژیم به خاطر ضعف در امکانات امنیتی و نظامی آن، کاهش یافته است.
* حقیقت اختلافات مطرح شده میان جناب آقای احمدی نژاد رئیس جمهور و جناب آقای علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی درباره حمله به سفارت انگلیس در تهران چیست؟
حمله به آن سفارت به خاطر انزجار مردم ایران از انگلیس و سیاست ها و عملکرد دولت آن کشور بوده است. لذا کنترل اوضاع از دست نیروهای انتظامی در برابر مردم خشمگین و تظاهر کننده در برابر سفارت انگلیس خارج گشت. مجلس شورای اسلامی به مثابه نماینده مردم ایران، موضع حمایت جویانه از این حرکت اتخاذ نمود؛ در حالی که دولت به عنوان مجری تعهدات و مسئولیت های قانونی و حقوقی به حمایت از نمایندگی های بیگانه برخاست. لذا این گونه اختلاف نظرها طبیعی است؛ مخصوصا اینکه مجلس شورای اسلامی، متشکل از نمایندگان واقعی مردم ایران می باشد.
* آیا این رفتار جناب آقای لاریجانی به منزله گامی در جهت کسب حمایت مردمی در راستای جانشینی جناب آقای احمدی نژاد در دوره آتی انتخابات ریاست جمهوری نبوده است؟
این حق جناب آقای لاریجانی است که به سان هر شهروند ایرانی، مایل به نامزدی جهت انتخابات ریاست جمهوری گردد و آنچه در قضیه مذکور اتفاق افتاد، به مثابه رقابت بین آنان نیست؛ مخصوصا اینکه دوره ریاست جمهوری جناب آقای احمدی نژاد در شرف پایان بوده و ایشان دیگر از لحاظ قانونی نمی توانند مجددا نامزد شوند.